مقدمه
آیا متوجه شدهاید که دیگر هیچ چیز شما را خوشحال نمیکند؟ قبلا از کارهای خاصی لذت میبردید ولی حال هیچ لذتی نمیبرید. دیگر نمیتوانید صبح از رختخواب بلند شوید یا اینکه نسبت به آینده خود ناامید شدهاید. مهم است که در گام اول متوجه شوید که این احساسات گذرا هستند یا نشانه یک مشکل اساسی عمیقتر است. آنچه که ممکن است به عنوان افسردگی در موقعیت خاص آغاز شود، میتواند تبدیل به یک افسردگی دائمی گردد. اگر متوجه شدید هیچ چیز شما را خوشحال نمیکند و از خود میپرسید چه کاری باید انجام دهید. در زیر چند ایده برای کمک به شما در زمان عدم خوشحالی و خارج شدن از این وضعیتی که در آن قرار دارید، آورده شده است.
تغییر ذهنیت
ذهنیت خود را تغییر دهید. ممکن است خیلی ساده انگارانه به نظر برسد، اما برای برخی از افراد که فقط به صورت گذرا از چیزی لذت نمیبرند و دچار عدم خوشحالی هستند، تغییر ذهنیت آنها ممکن تاثیرگذار باشد. اگر احساس میکنید که برای مدتی است که احساس خوشبختی نمیکنید. مهم است دلیلی که باعث عدم خوشحالی شما میشود را از یاد ببرید تا از زندگی در حال حاضر خود لذت ببرید.
در حالی که ممکن است در گذشته اتفاقات بدی برای شما افتاده باشد یا ممکن است در زندگی خود اکنون هر آنچه را میخواهید نداشته باشید. اما موضوعی که باید بدانید این است هر کس یک داستانی دارد که بر قلبش سنگینی میکند. نحوه تفکرتان درباره داستانی که دارید و اینکه چگونه این داستان ایجاد شد و چگونه زندگی را تحت تاثیر قرار داده است، موضوعاتی که آنها را از یکدیگر متمایز میکند.
پایان دادن به نشخوار فکری و حل مسئله
در مرحله بعدی، اگر متوجه شدید که آماده تغییر ذهنیت خود در مورد احساستان هستید. اقدامات مشخصی وجود دارد که میتوانید برای رسیدن به این هدف انجام دهید.
یکی از کارهایی که افرادی که احساس ضعف میکنند تمایل به انجام آن دارند این است که در مورد احساس خود نشخوار کنند. ممکن است ساعات زیادی از روز را درگیر این تفکر شوید که چرا دیگر از کارها لذت نمیبرید. نشخوار فکری عادتی است که میتواند باعث کم شدن خلق و خو یا احساس عدم خوشحالی و لذت شود. سعی کنید از افکار خود آگاه باشید و مراقب افکار منفی خود باشید.
از خود بپرسید چرا ناراحت هستم؟ برای از بین بردن ناراحتی، ارزیابی یا تغییر چه چیزهایی لازم دارم؟ در حالی که ممکن احساس کنید کاری که باید انجام دهید شکایت از وضعیت خود یا نشخوار کردن احساستان است. اما باید بدانید این کار فقط حال شما را بدتر میکند. مشکلاتی را که میتوانید حل کنید شناسایی کنید و در مورد آنها اقدام نمائید. حین انجام کارها، احساس بهتری خواهید داشت.
کمی ورزش کن
سعی کنید حداقل چند بار در هفته و در حالت ایده آل هر بار 30 دقیقه ورزش کنید. ورزش باعث ترشح اندورفین در مغزتان میشود که به طور طبیعی احساس نشاط و شادی بیشتری در شما ایجاد میکند.
ایجاد عادتهای سالم
مطمئن شوید سایر عادتهای سالم مانند ورزش را به برنامههای روزانه خود اضافه کردهاید. آیا هر روز به اندازه کافی آب مینوشید؟ آیا هر روز غذای سالم میخورید و به طور منظم ویتامین مصرف میکنید؟ غذاهای چرب، کافئین، الکل و غیره باعث بدتر شدن روحیه، احساس تنبلی در شما میشوند، که مصرف آنها را باید محدود نمائید.
از طرف دیگر، عادتهای سالم به شما بنیان محکمی میدهند که میتوانید شادی را به زندگی خود بازگردانید. با اطمینان از انجام کارهای اساسی برای حفظ سلامتی و بهداشت روانی، به خود فرصتی بدهید تا احساس بهتری داشته باشید.
تمرین مدیتیشن و یوگا
اگر متوجه شدید که دیگر نمیتوانید با چیزهای شاد در زندگی خود ارتباط برقرار کنید، سعی نمائید در برنامه روزانه خود یک مدیتیشن منظم و یا تمرین یوگا همراه با تمرینات تنفسی را اضافه کنید. داشتن یک تمرین منظم به شما کمک میکند احساسات و استرس منفی را از خود دور کنید. دور کردن این احساسات منجر به احساس آرامش، شادی و آمادگی بیشتری برای لذت بردن از زندگی خود شوید.
اتصال دوباره به شادی
پس از اینکه مراحل بالا را انجام دادید، زمان آن میرسد که فعالیتهای شاد را به زندگی خود اضافه کنید. قبلاً از چه کاری لذت میبردید؟ ممکن است این کار انجام پروژههای هنری، کار در باغ، مطالعه، تماشای فیلم یا فعالیتهای دیگر باشد. به این نکته توجه کنید که هر روز یا هفته کمی از وقت خود را به چیزهایی اختصاص دهید که باعث شادی شما میشوند.
اگرچه ممکن است بلافاصله احساس انجام این کارها را نداشته باشید. اما اقدام برای افزودن دوباره آنها به زندگیتان در نهایت به تقویت روحیه و بازگرداندن شادی قبلی شما کمک خواهد کرد. و اگر موانعی برای انجام کارهایی که قبلاً از آنها لذت میبردید وجود دارد. ببینید آیا فعالیتهای جدیدی وجود دارد که میتواند جای آنها را بگیرد یا روشهای دیگر برای انجام کارهایی را که قبلاً انجام میدادید وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر قبلاً از قرار ناهار با دوستان خود لذت میبردید، اما دیگر توانایی ملاقات با آنها را ندارید. ببینید آیا فعالیت اجتماعی دیگری نیز وجود دارد که میتوانید آن را انجام دهید و برایتان به همان اندازه لذت بخش باشد.
رفتن به مشاوره
سرانجام، اگر همه موارد بالا را امتحان کردید و باز هم متوجه میشوید که هیچ چیز شما را خوشحال نمیکند، باید چه کنید. در این مرحله، ممکن است بخواهید از پزشک یا یک متخصص بهداشت روان کمک بگیرید. از دست دادن لذت و انگیزه میتواند نشانه افسردگی بالینی باشد، که گاهی اوقات میتواند یک دلیل بیولوژیکی داشته باشد. افسردگی را میتوان با روان درمانی و یا دارو درمان کرد تا ذهن شما فرصتی برای احساس دوباره مثبت (از طریق انتشار مواد شیمیایی مثبت در مغز تان) پیدا کند.
سخن پایانی
اگر متوجه شدید که دیگر هیچ چیز شما را خوشحال نمیکند، با طرز فکر خود شروع کنید، به سلامت جسمی و روحی خود بپردازید، فعالیتهایی را که قبلاً برایتان لذت بخش بود دوباره شروع کنید و سپس وضعیت خود را دوباره بررسی نمائید. اگر هنوز احساس کمبود لذت و انگیزه و عدم خوشحالی میکنید، ممکن است دچار افسردگی بالینی شده باشید. این دیگر مشکلی نیست که شما بتوانید به تنهایی آن را حل کنید. به یاد داشته باشید که اگر به کمک نیاز دارید شرمآور نیست. به خصوص اگر همه پیشنهادهای قبلی را بدون هیچ گونه بهبودی امتحان کرده باشید. مهم است که برای کمک به پزشک یا یک متخصص بهداشت روان مراجعه کنید.