مقدمه

توجه انتخابی (Selective attention) فرآیند تمرکز بر روی یک شی خاص در محیط برای مدت زمان مشخص است. توجه یک منبع محدود، بنابراین توجه انتخابی به ما این امکان را می‌دهد جزئیات غیر مهم را نادیده بگیریم و بر آنچه مهم است تمرکز نمائیم. این موضوع با کوری ناآگاهانه تفاوت دارد. در این حالت شما به شدت روی یک چیز تمرکز می‌کنید و متوجه نمی‌شوید چیزهای غیرمنتظره وارد حوزه بینایی شما می‌شوند.

چگونگی کار توجه انتخابی

در هر لحظه، دائماً در معرض هجوم اطلاعات حسی قرار می‌گیریم. صدای بوق ماشین از خیابان بیرون خانه، صدای پچ پچ دوستانتان، صدا کلیدهای کیبورد لب تاپ هنگام تایپ یک مقاله برای مدرسه، صدای بخاری در حالی که اتاق شما را در یک روز سرد پاییزی گرم می‌کند. اما در بیشتر موارد‌، ما به تک تک این تجربه‌های حسی توجه نمی کنیم. در عوض، ما توجه خود را به برخی از عناصر مهم محیط خود معطوف می‌کنیم. در حالی که چیزهای دیگر با پس زمینه ترکیب می‌شوند یا کاملاً بی توجه از کنار آنها رد می‌شویم. بنابراین دقیقاً چگونه تصمیم می‌گیریم که به چه چیزهایی توجه کنیم و چه چیزهایی را نادیده بگیریم؟

تصور کنید که در مهمانی دوستتان که در یک رستوران شلوغ برگزار می‌شود، هستید. مکالمات متعدد، صدای بشقاب‌ها و چنگال‌ها و بسیاری از صداهای دیگر برای جلب توجه شما با یکدیگر رقابت می‌کنند. از بین همه این صداها، می‌بینید که می‌توانید صداهای نامربوط را نادیده بگیرید و روی داستان سرگرم کننده‌ای که شریک غذاخوری شما به اشتراک می‌گذارد، تمرکز کنید.

چگونه توانسته‌اید محرک‌های خاصی را نادیده بگیرید و فقط در یک جنبه از محیط خود تمرکز کنید؟ این نمونه‌ای از توجه انتخابی است. از آنجا که توانایی ما برای رسیدگی به چیزهای اطراف خود از نظر ظرفیت و مدت زمان محدود است. بنابراین باید در مورد مواردی که به آنها توجه می‌کنیم‌، انتخاب کنیم.

کانون توجه

توجه تا حدی مانند کانون عمل می‌کند. جزئیاتی را که باید تمرکز کنیم برجسته می‌کند و اطلاعات بی ربط را به حاشیه درک ما می‌فرستد.

راسل رولین نویسنده کتاب تئوری و عمل توضیح می‌دهد: “برای اینکه توجه خود را به یک واقعه در زندگی روزمره حفظ کنیم. باید حوادث دیگر را فیلتر کنیم.” در ادامه توضیح داد: “ما باید با توجه به برخی از وقایع در توجه خود گزینشی داشته باشیم. این به این دلیل است که توجه منبعی است که باید در بین وقایع مهم توزیع شود.”

توجه دیداری انتخابی

دو مدل عمده  توجه دیداری وجود دارد:

  • مدل کانون توجه: مدل “کانون توجه” همانطور که از اسم آن مشخص است می‌گوید توجه بصری شبیه به کانون توجه کار می‌کند. ویلیام جیمز روانشناس  در این باره می‌گوید که کانون توجه شامل یک نقطه کانونی است که در آن به طور واضح به همه چیز نگاه می‌شود. منطقه اطراف این نقطه کانونی که به آن حاشیه گفته می‌شود، هنوز قابل مشاهده هست، اما به وضوح دیده نمی‌شود. سرانجام، منطقه خارج از ناحیه حاشیه‌ای کانون توجه به عنوان لبه (margin) شناخته می‌شود.
  • مدل بزرگنمایی لنز: رویکرد دوم به عنوان مدل “بزرگنمایی لنز” شناخته میشود. گرچه در این تعریف نیز از همان عناصر مدل کانون توجه استفاده می‌شود. اما در این رویکرد گفته می‌شود که ما می‌توانیم اندازه فوکوس خود را مانند لنز زوم دوربین کم یا زیاد کنیم. با این حال، یک منطقه تمرکز بزرگتر منجر به پردازش کندتر نیز می‌شود. زیرا شامل اطلاعات بیشتری است. و منابع توجه محدود باید در یک منطقه بزرگتر توزیع شوند.

توجه شنیداری انتخابی

برخی از مشهورترین آزمایشات مربوط به توجه شنوایی، آزمایشاتی که توسط روانشناس کولین چری انجام شده است. چری بررسی کرد که چگونه افراد قادرند مکالمات خاص را در حالی که دیگران را نادیده می‌گیرند ردیابی کنند. پدیده ای که وی از آن به عنوان اثر “مهمانی کوکتل” یاد کرد.

در این آزمایشات، دو پیام شنوایی همزمان با یک پیام به هر گوش ارائه شد. چری سپس از شرکت‌کنندگان خواست شد تا به پیام خاصی توجه کنند و سپس آنچه را که شنیده‌اند تکرار کنند. وی کشف کرد که شرکت‌کنندگان می توانند به راحتی به یک پیام توجه نمایند و آن را تکرار کنند. اما وقتی از آنها در مورد محتوای پیام دیگر سوال شد، آنها قادر به گفتن چیزی در مورد آن نبودند.

چری دریافت که وقتی محتوای پیام بدون مراقبت ناگهان تغییر می‌کند (مانند تغییر پیام انگلیسی از آلمانی و سپس دوباره از آلمانی به انگلیسی) تعداد کمی از شرکت کنندگان حتی متوجه این موضوع شده‌اند. جالب اینجاست که اگر گوینده پیام بدون نظارت از مرد به زن تغییر کند (یا بالعکس) یا اگر پیام با لحن 400 هرتز عوض شود. شرکت کنندگان همیشه متوجه تغییر می شوند.

یافته‌های دانشمندان در آزمایش‌های دیگر نیز این موضوع را تائید کردند. محققان دیگر نتایج مشابهی را با پیام‌هایی از جمله لیست کلمات و ملودی های موسیقی بدست آورده‌اند.

نظریه‌های توجه انتخابی

نظریه‌های توجه انتخابی تمرکز بر روی اطلاعات محرک، یا در اوایل روند کار یا اواخر آن، دارند.

مدل فیلتر برادبنت

یکی از اولین نظریه‌های توجه، مدل فیلتر دونالد برادبنت (broadbent’s filter model) بود. بر اساس تحقیقات انجام شده توسط چری، برودبنت از استعاره پردازش اطلاعات برای توصیف توجه انسان استفاده كرد. وی اظهار داشت که ظرفیت ما در پردازش اطلاعات از نظر ظرفیت محدود است. و انتخاب اطلاعات ما برای پردازش در اوایل روند ادراکی صورت می‌گیرد.

برای انجام این کار، ما از یک فیلتر برای تعیین اینکه از کدام اطلاعات استفاده کنیم استفاده می‌نمائیم. تمام محرک‌ها ابتدا بر اساس خصوصیات فیزیکی که شامل رنگ، بلندی صدا، جهت و گام هستند پردازش می شوند. سپس فیلترهای انتخابی ما باعث می‌گردند که محرک‌های خاصی برای پردازش بیشتر از آن عبور کنند. در حالی که محرک‌های دیگر نادیده گرفته می‌شوند.

نظریه میرایی

ترایسمن در مورد توجه می‌گوید  گرچه روش اساسی بردانت صحیح بود. اما این واقعیت که مردم هنوز هم می‌توانند معنای پیام‌های حضور یافته را پردازش کنند، نتوانسته توضیح دهد. ترایسمن پیشنهاد کرد که به جای فیلتر، توجه با استفاده از میراگر که محرک را بر اساس خصوصیات فیزیکی یا معنا شناسایی می کند‌، استفاده گردد.

میراگر را مانند یک کنترل صدا در نظر بگیرید. می‌توانید برای دسترسی به یک منبع اطلاعاتی، حجم منابع دیگر اطلاعات را کم کنید. “حجم” یا شدت آن محرک‌های دیگر ممکن است کم باشد، اما هنوز هم وجود دارند. در آزمایشات، ترایسمن نشان داد كه شركت كنندگان هنوز قادر به شناسایی محتوای یك پیام بدون تمرکز کامل هستند. این نشان می دهد كه آنها می توانند معنای پیام های حاضر و بدون مراقبت را پردازش كنند.

مدل‌های انتخاب حافظه

محققان دیگر نیز معتقد بودند که مدل برادبنت ناکافی است و توجه صرفاً به ویژگی‌های فیزیکی محرک بستگی ندارد. اثر مهمانی کوکتل به عنوان یک نمونه برجسته در این مدل به آن توجه شد. تصور کنید که در یک مهمانی هستید و به مکالمه میان گروه دوستان خود توجه می‌کنید. ناگهان، می‌شنوید که نام شما توسط گروهی از افراد اطراف ذکر شده است. حتی اگر در آن مکالمه شرکت نمی کنید، محرکی که قبلاً تحت مراقبت نبوده‌اید. بلافاصله توجه شما را بیشتر بر اساس معنا و نه خصوصیات جسمی جلب می‌کند.

طبق نظریه توجه به انتخاب حافظه، پیام های حضور یافته و بدون مراقبت از فیلتر اولیه عبور می‌کنند. و سپس در مرحله دوم بر اساس معنای واقعی محتوای پیام مرتب می‌شوند. اطلاعاتی که براساس معنا به آنها توجه می‌کنیم سپس به حافظه کوتاه مدت منتقل می‌شوند.

نظریه‌های منابع توجه انتخابی

نظریه‌های جدیدتر تمرکز بر ایده توجه به عنوان یک منبع محدود و چگونگی تقسیم این منابع در میان منابع رقابتی اطلاعات دارند. چنین نظریه‌هایی می‌گویند که ما مقدار قابل توجهی از توجه را در دسترس داریم و سپس باید انتخاب کنیم که چگونه منابع توجه موجود خود را بین چندین کار یا رویداد تخصیص دهیم.

مشاهدات

عوامل مختلفی می‌توانند بر توجه انتخابی در پیام‌های گفتاری تأثیر بگذارند. مکانی که از آن صدا پخش می‌شود می تواند نقش داشته باشد. به عنوان مثال، احتمالاً بیشتر به مکالمه‌ای که دقیقاً در کنارتان برگزار می‌شود توجه کنید تا اینکه چند فوت دورتر باشد.

هارولد پاشلر‌، استاد روانشناسی‌ خاطرنشان كرد كه ارائه ساده پیام به گوش‌های مختلف منجر به انتخاب یك پیام نسبت به پیام دیگر نخواهد شد. این دو پیام باید به نوعی با هم تداخل نداشته باشند تا یکی از آنها به طور انتخابی تعیین شود و به آن رسیدگی گردد. همانطور که قبلاً ذکر شد، تغییرات در گام نیز می‌تواند در انتخاب پذیری نقش داشته باشد.

تعداد انتخاب‌های شنیداری که باید نادیده گرفته شود تا بتوانید یکی را انتخاب کنید، می تواند روند کار را دشوارتر کند. تصور کنید که در یک اتاق شلوغ هستید و در اطراف شما گفتگوهای مختلفی در حال انجام است. حضور انتخابی فقط در یکی از آن سیگنال‌های شنوایی ممکن است بسیار دشوار باشد. حتی اگر مکالمه در همان حوالی انجام شود.