مقدمه

روانشناسان خلاقیت را دقیقاً چگونه تعریف می کنند؟ مطالعه خلاقیت می تواند یک روند دشوار باشد. نه تنها خلاقیت به خودی خود یک موضوع پیچیده است، بلکه در مورد نحوه دقیق تعریف خلاقیت نیز اتفاق نظر وجود دارد. بسیاری از رایج ترین تعاریف حاکی از آن است که خلاقیت تمایل به حل مشکلات یا خلق چیزهای جدید به روشهای بدیع است

موئلفه‌های خلاقیت

دو مورد از موئلفه‌های اصلی خلاقیت عبارتند از:

اصالت: ایده باید چیز جدیدی باشد که به سادگی امتداد چیز دیگری نباشد که از قبل وجود داشته باشد.

عملکرد: ایده نیاز دارد که واقعاً کار کند یا دارای درجاتی از سودمندی باشد.

چه زمانی خلاقیت اتفاق می افتد؟

در کتاب‌های مربوطه خلاقیت جریان و روانشناسی کشف و اختراع، روانشناس میهالی سیکسسنتمیالی پیشنهاد کرد که خلاقیت را اغلب می توان در چند موقعیت مختلف مشاهده کرد.

افرادی که ذهن‌هایی تحریک کننده، جالب و دارای افکار گوناگون غیرمعمول به نظر می‌رسند خلاقیت‌های جالبی دارند.

افرادی که جهان را با دیدی تازه درک می کنند، دارای ایده‌های بصیر و کشف‌های چیز‌های مختلف مهم شخصی هستند. این افراد به اکتشافات خلاقانه دست می یابند که معمولاً فقط برای آنها شناخته شده است.

افرادی که دستاوردهای خلاقانه بزرگی کسب می کنند که برای همه جهان شناخته شده است. مخترعین و هنرمندانی مانند توماس ادیسون و پابلو پیکاسو در این گروه قرار می گیرند.

انواع خلاقیت

کارشناسان تمایل دارند بین انواع مختلف خلاقیت تفاوت قائل شوند. آن‌ها انواع خلاقیت را در چهار  cنشان می‌دهد که چهار نوع مختلف وجود دارد.

 Mini-c: شامل ایده ها و بینش‌های معنادار شخصی است که فقط برای خود شناخته شده است.

  Little-c: بیشتر شامل تفکر روزمره و حل مسئله است. این نوع خلاقیت به افراد کمک می کند تا مشکلات روزمره خود را حل کرده و با تغییر محیط سازگار شوند.

Pro-c  : در میان متخصصانی صورت می گیرد که در زمینه های مربوطه خود ماهر و خلاق هستند. این افراد از نظر شغلی یا شغلی خود خلاق هستند اما برای کارهایشان به برجستگی نمی رسند.

Big-c: شامل خلق آثار و ایده هایی است که در یک زمینه خاص عالی شناخته می شوند. این نوع خلاقیت منجر به برجستگی و تحسین می شود و غالباً منجر به خلقت هایی در جهان در حال تغییر می شود مانند نوآوری های پزشکی ، پیشرفت های فنی و دستاوردهای هنری.

چه چیزی برای خلاقیت لازم است؟

پیشنهاد می‌شود که افراد خلاق تمایل به داشتن ویژگی‌های مختلفی دارند که به تفکر ابتکاری آن‌ها کمک می‌کند. برخی از این صفات اصلی عبارتند از

انرژی: افراد خلاق تمایل زیادی به داشتن انرژی جسمی و روانی دارند. با این حال ، آنها همچنین تمایل دارند زمان زیادی را به بی سر و صدا به تفکر و تأمل اختصاص دهند.

هوش: مدت هاست که روانشناسان بر این باورند که هوش نقشی اساسی در خلاقیت دارد. در مطالعه طولی معروف ترمان در مورد کودکان با استعداد، محققان دریافتند که گرچه ضریب هوشی بالا برای خلاقیت زیاد لازم است، اما همه افراد با ضریب هوشی بالا خلاق نیستند. دانشمندانی هم هستند که معتقد اند افراد خلاق باید باهوش باشند، اما باید بتوانند به روش‌های تازه، به مسائل نگاه کنند.

نظم و انضباط: افراد خلاق فقط در اطراف منتظر نمی مانند تا الهام بگیرند. آن‌ها بازیگوش هستند، در عین حال در پیگیری کار و اشتیاق خود نیز منظم هستند.

در حالی که به نظر می رسد برخی از افراد به طور طبیعی توسط خلاقیت به وجود می آیند، مواردی وجود دارد که می‌توانید برای افزایش خلاقیت خود انجام دهید. همانطور که اشاره شد است‌، خلاقیت به هر دو دیدگاه تازه همراه با نظم و انضباط نیاز دارد. همانطور که توماس ادیسون معروفاً اظهار داشت ، نبوغ یک درصد الهام و نود و نه درصد تعریق است

مایا آنجلو اظهار داشت که خلاقیت تفکر به پرورش خلاقیت حتی بیشتر کمک می کند.

سخن پایانی

خلاقیت یا استعداد، مانند جرقه ای در ذهن است که ما نمی فهمیم چگونه اتفاق می‌افتد. این چیزی است که می توانیم در مسائل مختلف از آن استفاده کنم. گرچه جرقه ذهنی همچنان یک رمز و راز است. ما می‌دانیم که می‌توانیم به آن وصل شویم و یک ذهن روشن را خلق و روشن کنیم. تا با استفاده از خلاقیت از آن برای کمک به نجات یک زندگی انجام دهیم. ما میتوانیم از خلاقیت یا اختراع وفکری نو. چیز های مختلفی خلق کنیم گاهی این خلاقیت‌ها و یا اختراعات خوب است مانند برق. اما بعضی هم مخرب مانند بمب اتم. در هر صورت خلاقیت موجب افرینش و نشاندهنده بینش فرد و حتی جامعه است.