مقدمه
در شرطی سازی کلاسیک، پاسخ بدون شرط یک پاسخ درونی است که به طور طبیعی در واکنش به محرک بی قید و شرط رخ میدهد. به عنوان مثال، اگر بوی غذا محرک بی قید و شرط باشد، احساس گرسنگی در پاسخ به بوی غذا پاسخ بی قید و شرط است.
نمونههایی از پاسخهای بدون شرط
آیا تا به حال به طور تصادفی تابه داغی را لمس کردهاید و در عکس العمل به این حالت سریع دست خود را عقب کشیدهاید؟ این عکس العمل فوری و یاد نگرفته نمونهای عالی از پاسخ بی قید و شرط است. این پاسخ بدون هیچ نوع یادگیری و آموزشی رخ میدهد.
چند نمونه دیگر از پاسخهای بی قید و شرط عبارتند از:
- پس از اینکه زنبور نیش میزند احساس درد میکنید.
- پس از لمس یک صفحه داغ روی اجاق گاز، دست خود را به عقب بکشید.
- با شنیدن صدای بلند میپرید.
- در پاسخ به پزشک که روی زانوی شما ضربه میزند، پایتان را منقبض کنید.
- ترشح بزاق در پاسخ به طعم ترش
- عقب رفتن و فرار کردن زمانی که یک سگ در حال خروش میبینید.
در هر یک از مثالهای فوق، پاسخ بدون شرط به طور طبیعی و خودکار رخ میدهد.
پاسخ بدون شرط و شرطی سازی کلاسیک
مفهوم پاسخ بی قید و شرط برای اولین بار توسط یک فیزیولوژیست روسی به نام ایوان پاولوف کشف شد. در طی تحقیقات وی در مورد سیستمهای گوارشی سگ، حیوانات در آزمایش او هر زمان که به آنها غذا داده میشد بزاق دهانشان شروع به ترشح میکرد. پاولوف در این مورد توضیح داده که هر زمان صدای زنگوله میآمد به سگها غذا داده میشد. پس از مدتی سگها فقط با شنیدن صدای زنگوله، بزاق دهانشان ترشح میگردید بدون اینکه حتی به آنها غذا داده شود.
در آزمایش کلاسیک پاولوف، غذا نشان دهنده چیزی است که به عنوان محرک بی قید و شرط (UCS) شناخته میشود. UCS به طور طبیعی و به طور خودکار پاسخی را ایجاد میکند. سگهای پاولوف در پاسخ به غذا، بزاق دهانشان ترشح میشد که این نمونه از پاسخ بدون شرط است.
حیوانات با جفت شدن مکرر یک محرک شرطی (صدای زنگوله) با محرک بدون شرط (غذا)، سرانجام یک ارتباط بین صدای زنگ و ارائه غذا ساختند. در این مرحله، ترشح بزاق در پاسخ به صدای زنگ همان پاسخ شرطی در نظریه شرطی سازی کلاسیک است.
تفاوتهای پاسخ بی قید و شرط و پاسخهای شرطی
وقتی میخواهید تفاوت بین پاسخ بی قید و شرط و پاسخ شرطی تشخیص دهید، سعی کنید چند نکته اساسی را در ذهن داشته باشید:
- پاسخ بدون شرط طبیعی و خودکار است.
- پاسخ بی قید و شرط ذاتی است و نیازی به یادگیری قبلی ندارد.
- پاسخ شرطی فقط پس از ایجاد ارتباط بین محرک بی قید شرط و محرک شرطی ایجاد خواهد شد.
- پاسخ شرطی یک پاسخ آموخته شده است.
به عنوان مثال، شما به طور طبیعی هر وقت پیاز میبرید، اشک میریزید. ممکن همانطور که مشغول تهیه شام هستید، از شنیدن موسیقی نیز لذت ببرید. و اگر در اکثر اوقات یک آهنگ خاص را در زمان پخت غذا گوش کنید. سرانجام، متوجه میشوید که وقتی آهنگی را که اغلب در حین آماده سازی غذا پخش میشود میشنوید، میبینید که به طور غیرمنتظرهای اشک از چشمتان میآید. در این مثال، بخارات پیازها محرک بی قید و شرط هستند. آنها به طور خودکار و به طور طبیعی باعث پاسخ گریه میشوند. که گریه همان پاسخ بی قید و شرط است.
انقراض
پس از ارتباطات متعدد بین یک آهنگ خاص و محرک بی قید و شرط، سرانجام خود آهنگ باعث شروع اشکهایتان میشود. بنابراین چه اتفاقی میافتد که یک محرک بی قید و شرط دیگر با یک محرک مشروط جفت نشود؟ هنگامی که محرک شرطی بدون محرک بی قید و شرط به تنهایی ارائه شود. باعث میگردد در نهایت پاسخ شرطی کاهش یافته یا ناپدید میشود، پدیدهای که به انقراض معروف است.
به عنوان مثال، در آزمایش پاولوف، صدای بدون ارائه غذا سرانجام منجر به توقف ترشح بزاق دهان سگ در پاسخ به زنگ شد. با این وجود پاولوف دریافت که انقراض منجر به بازگشت سوژه به وضعیت قبلی خود نشده و این تاثیر به طور کلی از بین نمیرود. در بعضی موارد، گذراندن یک دوره زمانی قبل از ورود ناگهانی محرک شرطی میتواند منجر به بهبود خود به خود پاسخ شود.