مقدمه
در شرطی سازی کلاسیک، پاسخ شرطی (Conditioned Response) پاسخ اکتسابی به محرک قبلی خنثی است. به عنوان مثال، بوی غذا محرکی بدون قید و شرط، احساس گرسنگی در پاسخ به بوی آن یک پاسخ بدون شرط و صدای سوت هنگام بوی غذا محرک شرطی است. با شرط شنیدن صدای سوت، پاسخ شرطی احساس گرسنگی میشود. در حین مطالعه شرط سازی کلاسیک، ممکن است مفید باشد که به یاد داشته باشید که پاسخ شرطی و پاسخ انعکاسی اکتسابی یکی هستند.
روند شرطی سازی کلاسیک در واقع جفت شدن محرک قبلی خنثی با محرک دیگری است که به طور طبیعی پاسخی ایجاد میکند. پس از اینکه این دو محرک با هم ارائه و جفت میشوند یک ارتباط بین آنها ایجاد میگردد. محرک قبلاً خنثی پاسخ را به خودی خود برانگیخته میکند. در این مرحله، این پاسخ به عنوان پاسخ شرطی شناخته میشود.
شناسایی یک پاسخ شرطی
تشخیص بین پاسخ بی قید و شرط و پاسخ شرطی گاهی اوقات دشوار است. در اینجا چند نکته برای یادآوری وجود دارد که به شما برای شناسایی پاسخ شرطی کمک میکند:
- پاسخ شرطی باید آموخته شود، در حالی که پاسخ بدون شرط بدون یادگیری صورت میگیرد.
- پاسخ شرطی تنها پس از ایجاد ارتباط بین یک محرک بی قید و شرط و یک محرک شرطی رخ خواهد داد.
برخی از نمونههای پاسخ شرطی عبارتند از:
- اگر شاهد یک تصادف وحشتناک رانندگی باشید، ممکن است ترس از رانندگی در شما ایجاد گردد. بسیاری از ترسها پس از آنکه فرد تجربه منفی از شی را تجربه میکند، شروع میشود.
- اگر حیوان خانگی شما پس از شنیدن صدای باز شدن قوطی یا کیسه عادت دارد که به او غذا داده شود، ممکن است با شنیدن این صدا بسیار هیجان زده شود.
- اگر کودکتان را برای واکسن زدن به مراکز درمانی میبرید و او بعد از ترزیق واکسن گریه میکند. ممکن کودک روپوش سفید پزشکی را با این تجربه دردناک همراه کند. سرانجام، کودک هر وقت کسی را ببیند روپوش سفید پزشکی پوشیده است، ممکن شروع به گریه کند.
- اگر توسط سگی که پارس میکند گزیده شده باشید، هر زمان صدای پارس را میشنوید احساس ترس و اضطراب میکنید.
در شرطی سازی کلاسیک
بیایید نگاهی دقیقتر به نحوه عملکرد پاسخ شرطی در شرطی سازی کلاسیک بیندازیم. ایوان پاولوف، فیزیولوژیست روسی اولین بار در طی تحقیقات خود بر روی سیستم بزاقی سگها، روند شرطی سازی کلاسیک را کشف کرد. پاولوف در روند این تحقیق متوجه شد، زمانی که سگها گوشت میخورند بزاق دهانشان ترشح میشود. اما بعد از مدتی سگها وقتی کت سفید دستیار آزمایشگاه که به آنها گوشت میداد را میدیدند نیز بزاق دهانشان ترشح میشد.
پاولوف برای بررسی دقیق این پدیده، هر زمان که به سگها غذا میدادند زنگوله را تکان میداد. سرانجام، ارتباطی بین تغذیه و صدای زنگوله ایجاد شد. و سگها هر زمان که صدا را میشنیدند، بزاق دهانشان ترشح میشد، حتی اگر غذایی نبود.
در آزمایش کلاسیک پاولوف، غذا نشان دهنده چیزی است که به عنوان محرک بی قید و شرط (UCS) شناخته میشود. این محرک به طور طبیعی و به طور خودکار باعث پاسخ بی قید و شرط (UCR) میگردد. که در این حالت بزاق دهان پاسخ بی قید و شرط است. پس از جفت شدن محرک بی قید و شرط با محرک قبلی خنثی، صدای زنگوله، ارتباطی بین UCS و محرک خنثی ایجاد می شود. سرانجام محرک خنثی همان واکنش را ایجاد میکند، در این حالت محرک خنثی به عنوان محرک شرطی شناخته میشود. ترشح بزاق در پاسخ به این محرک شرطی نمونهای از پاسخ شرطی است.
انقراض
بنابراین در مواردی که محرک بی قید و شرط دیگر با یک محرک شرطی جفت نشده باشد چه اتفاقی میافتد؟ به عنوان مثال، در آزمایش پاولوف، اگر غذا بعد از صدای زنگوله دیگر نباشد، چه اتفاقی میافتاد؟ در نهایت، پاسخ شرطی به تدریج کاهش مییابد و حتی از بین میرود، فرایندی که به عنوان انقراض شناخته میشود.
در یکی از مثالهای قبلی ما، تصور کنید که شخص هر زمان صدای سگ را میشنود، احساس ترس در وی ایجاد گردد. حال تصور کنید که این فرد تجربیات بیشتری در مورد پارس سگ بدست آورد که همگی مثبت باشند. در حالی که پاسخ شرطی در ابتدا پس از یک تجربه بد با پارس سگ ایجاد میشود. اگر فرد تجربه خوب کافی بدست آورد که هیچ اتفاق بدی با شنیدن پارس سگ رخ ندهد، ممکن است از شدت این ترس کاسته گردد یا حتی در نهایت ناپدید شود.
سخن پایانی
پاسخ شرطی شده قسمت مهمی از فرآیند شرطیسازی کلاسیک است. با ایجاد ارتباط بین یک محرک قبلاً خنثی و یک محرک بی قید و شرط، یادگیری میتواند رخ دهد، در نهایت این روند منجر به یک پاسخ شرطی میشود.
پاسخ شرطی میتواند چیز خوبی باشد، اما همچنین میتواند مشکل ساز باشد. ارتباطات میتواند منجر به رفتارهای مطلوب شود، اما همچنان میتواند منجر به رفتارهای نامطلوب یا ناسازگار (به عنوان مثال فوبیا) شود. خوشبختانه، از همان فرایندهای یادگیری رفتاری که منجر به شکل گیری یک پاسخ مشروط میشود، میتوان برای آموزش رفتارهای جدید یا تغییر رفتارها قدیمی استفاده نمود.