به قلم لئو بابائوتا – از جمله قدرتمندترین تغییراتی که موقع تحول تمام زندگی ام صورت دادم، تغییر هویتم بود و با اینکه این اتفاق یک شبه رخ نداد، توانستم آن را به طور موفقیت آمیزی در حوزه های مختلف صورت دهم:

  • از آدمی سیگاری به غیرسیگاری تبدیل شدم و بعد از انجام آن، دیگر موقع استرس داشتن به آتش زدن سیگار فکر نمی کردم
  • از گوشتخواری به گیاهخواری و بعد وگانیسم (حذف هر نوع محصول حیوانی چه در غذا و چه در مواد مصرفی) تغییر رویه دادم؛ تصمیمی که گوشت را به طور کامل از منوی غذایی ام حذف کرد تا جایی که اصلا به آن فکر هم نمی کنم
  • به خودم به چشم یک دونده ماراتن نگاه کردم. در ادامه شخصی بودم که به طور مستمر و به منظور تندرستی، ورزش می کند. به این معنا بود که هیچ وقت ورزش را کنار نمی گذارم حتی اگر گاهی اوقات در آن وقفه بیفتد.
  • به طور مداوم مدیتیشن می کردم. به این معنا است که حتی اگر برای مدتی آن را کنار بگذارم، دوباره سراغش خواهم رفت.
  • نویسنده شدم. بله، قبل از این تغییر هم می نویشتم، ولی روزانه نبود.
  • مینیمالیست شدم. البته قبل از اینکه خود را به چنین نامی صدا کنم، شخصی نبود که به خودش مینیمالیست بگوید. تغییر هدف دار در هویت اجازه داد خود را رهاتر کرده و از کمترین ها در زندگی لذت ببرم.

مثال های دیگر

ده ها مثال دیگر هم وجود دارد: به عنوان یک پدر، والدِ معلم (تدریس به کودکان در منزل به جای مدرسه براساس علایق و شخصیت بچه ها به جای برنامه ای ثابت و مدون)، سحرخیز، کتاب خوان، معلم، سخنران، کارآفرین، شخصی که امورات مالی را با دقت انجام می دهد و غیره. هر بار که تغییر بزرگی (یا کوچکی) در زندگی داده ام که ماندگار بوده، هویت خود را تغییر داده ام. بسیار قدرتمندتر از آن چیزی است که خیلی از مردم فکرش را بکنند و عملی هم هست.

قدرت زیرکانه تغییر هویت

با اینکه کمی کار می برد، اگر بتوانید نوع نگاهتان به خود را تا اندازه ای تغییر دهید، می توانید برخی از این منافع که برای همگان ملموس نیستند، بهره مند شوید:

  • برخی از رفتارهای همیشگی خود را کنار می گذارید. سیگار را ترک می کنید. خوردن گوشت را تعطیل می کنید و از بازی های ویدیویی دست می کشید. هر کاری که شخصی با هویت شما دیگر انجام نمی دهد را متوقف می کنید.
  • دیگر در انجام کارهایی که دوست دارید، مشقت تحمل نمی کنید. اگر می خواهید نویسنده شوید، هر روز می نویسید. هیچ وقت آن را پشت گوش نمی اندازید. اگر کارآفرین باشید، هر روز کارآفرینی می کنید. حتما می دانید منظورم چیست
  • چیزهایی که باعث می شود با خودتان کلنجار بروید، دیگر وجود نخواهند داشت. این باعث می شود کلی انرژی روانی برایتان ذخیره شود. اذیت کمتری هم برایتان خواهد داشت. سختی های روزتان حتما کمتر می شود
  • می توانید برخی اعتقادات بلندمدت در خصوص خودتان را هم تغییر دهید. چیزهای مثل اینکه «نمی توانی این کار را انجام دهی» و «به اندازه کافی برای این کار خوب نیستی» دیگر اذیتتان نخواهد کرد. می تواند آن ها را دور بیندازید.
  • ذهنیتی پیدا می کنید که می توانید هر چیزی را بخواهید، تغییر دهید. اینکه همانند موارد قبلی، گیر نمی افتید. شخصی می شوید که می تواند رشد کند و امکان های جدیدی به خود ببیند.

منافع دیگری هم وجود دارند، ولی می خواهم پیدا کردن آن ها را به خودتان واگذار کنم. الان بهترین مسیر این است که به چگونگی آن برسید.

چطور هویت خود را تغییر دهید؟

متاسفانه اصلا راحت نیست که چنین کاری انجام دهید. می خواهید شخص دیگری شوید، ولی حتما قابل انجام است. می توان آن را به میلیون ها شکل مختلف انجام داد، ولی در ادامه برخی موارد مهم را با شما در میان می گذارم:

  • آگاهانه انجامش دهید. می توانیم هویت خود را به شکلی غیرعمد صورت دهیم، ولی به این نتیجه رسیده ام که انجام عمدی آن بهتر جواب می دهد. انجام دادن تصادفی این کار همانند پیدا کردن اتفاقی چیزی است. این گونه اگر به اندازه کافی به آن توجهی کنید، خودش سراغتان خواهد آمد و خب حتما قدرش را نمی دانید. با این  حال، اگر عمدا تصمیم به تغییر هویت بگیرید، همه چیز برایتان متفاوت خواهد بود.
  • در مورد اینکه چه کار می خواهید بکنید، فکر کنید. آیا می خواهید شخصی باشید که هر روز صبح می نویسد؟ شخصی که غذاهای گیاهی می خورد؟ شخصی که مصرف گرایی کمی دارد؟ این را بنویسید: «من هر روز صبح مدیتیشن کار می کنم.»
  • ورژن جدید خود باشید. انجام دادن کارها یک مساله است، ولی شاید حین آن به این فکر کنید که این شما نیستید. به جای این، کارها را به شیوه ای انجام دهید که انگار ورژن جدید خود هستید. خود را به عنوان یک دونده، سحرخیز یا وگان ببینید. این را در خود حس کنید. این شخص باشید.
  • آن را با قدردانی از خود تقویت کنید. هر روز صبح دقایقی به نگاه به خود و قدرانی از خود سپری کنید. از خودتان سپاسگذاری کنید. ببینید که در حال تغییر هستید: «بله، دارد اتفاق می افتد. آفرین به من». ما همیشه ترجیح می دهیم به جای پیشرفت ها، به ایرادات خود نگاه کنیم.
  • وقتی به مشکل می افتید، به این فکر کنید که این «خود تازه» شما چکار ممکن است بکند. دقت کنید که گفتم «وقتی» به مشکل می خورید نه اینکه «اگر» به مشکل می خورید. حتی قوی ترین ها و مصمم ترین ها هم ممکن است گاهی جلسات مدیتیشن را از دست بدهند. این بخشی از زندگی است. همیشه همه چیز را بی نقص انجام نمی دهیم، ولی مصمم ترین ها وقتی یک جلسه مدیتیشن را از دست می دهند، تسلیم نمی شوند. روز بعد دوباره شروع می کنند. همه بهترین ها همینند.

دوباره می گویم که خیلی کارهای دیگر می توانید انجام دهید. در هویت جدید خود، به آن ها فکر کنید. این که چگونگی انجام را پیدا کنید، خیلی کمکتان می کند.

ایراد بزرگ: هویت خود را ترمیم نکنید و سفت و سخت شوید

مهم است که بگویم ایجاد هویتی جدید برای خودتان، دیدن خودتان به شیوه ای جدید، می تواند ایرادات خود را هم داشته باشد. یکی از بزرگترین ها این است که ممکن است دیدگاه سفت و سخت و غیرقابل انعطافی از خود ایجاد کنید. به عنوان مثال، اگر هویتی برای خود ایجاد کنید که یک سحرخیز باشید، می توانید با این سفت و سختی همراه شود که هیچ گاه تا دیروقت بیدار نمی مانید یا باید خیلی کم بخوابید. در این صورت، اگر دورهمی شباهنگاهی خانوادگی یا دوستانه داشته باشید، ممکن است از خیر آن بگذرید؛ نه به خاطر اینکه ممکن است چیزی را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه به خاطر اینکه دیدگاهتان نسبت به خودتان سفت و سخت تر شده است.

نمونه های دیگری بسیاری وجود دارند: اگر سخت کوش باشم، نباید استراحت کنم؛ اگر در رشته کاری خودم متخصص باشم، حتی نباید بپذیرم که اشتباه ممکن است بکنم.

نباید دیدگاهمان نسبت به خودمان محدود شود. برخی محدودیت ها کمکمان می کند. اگر آگاهانه انتخاب شوند (همانند اینکه محدودیت در خوردن گوشت از سوی من به معنای عدم آسیب دیدن حیوانات خواهد بود) حتما مفید هستند. دیگر محدودیت ها می توانند آزاردهنده باشند. اگر اجازه ندهند از موقعیتی بهره مند شویم، مفید نیستند.

از این رو، تغییر هویت می تواند مفید باشد. شما را به آن توصیه می کنم، ولی سخت گیری را جایز نمی دانم. به هویت خود به چشم پدیده ای جاری و انعطاف پذیر، بنگرید که هر زمان لازم بود بتوانید تغییرات لازم را اعمال کنید.

قدم های بعدی

توصیه می کنم هر بار یک حوزه را مدنظر قرار دهید. سعی نکنید همه چیز را در خصوص خود تغییر دهید. یک مورد را انتخاب کنید و بعد از تکمیل اهدافتان در مورد آن، به سراغ مورد بعدی بروید. با خودتان مهربان باشید. هر روز بنویسید و مدیتیشن کنید. دوست دارید چه چیزهایی را امتحان کنید؟

مطلب مرتبط: «جادوی شروع دوباره» که باید آن را بشناسید