به قلم لئو بابائوتا – در تمام طول روز، به همه امور تنها قسمتی از توجه خود را اختصاص می دهیم. به راحتی حواسمان پرت می شود، چند کار را باهم انجام می دهیم (مالتی تسکینگ می کنیم)، چندین تب مختلف در مرورگر خود باز می کنیم، پیام هایمان را بررسی می کنیم و سرگرم شبکه های اجتماعی می شویم.
من هم تا حدی در این مساله، همانند بقیه هستم. من هم مصون نیستم و نمی توانم کسی را قضاوت کنم. این توجه شکننده، ناقص و ترک خورده، مضرات بسیاری در زندگیمان دارد:
مضرات نداشتن توجه بی نقص
- هیچ وقت واقعا خود را غرق کاری نکرده و 100 درصد وقف وظیفه ای نمی کنیم. نمی توانیم وقف بی چون و چرای هنرمندان را از خود نشان دهیم.
- به خاطر جابجایی های مداوم بین وظایف، ذهنمان مضطرب، پراسترس و سردرگم می شود. به سختی می توانیم به آرامش و حضور ذهن دست پیدا کنیم.
- با عدم توجه 100 درصدی به فردی که مقابمان نشسته است، امکان معاشرت کامل را از بین می بریم و رسیدن به صمیمیت و اعتماد و متقابل هم سخت می شود.
- وقتی با توجه ناقص و ترک خورده، ویدیویی می بینیم یا به ترانه ای گوش می دهیم، تواناییمان در خلق آثار مختلف و نوشتن را از دست می دهیم. قدرت کامل تجربه امور را از دست می دهیم.
- وقتی حین ورزش به پادکست گوش می دهیم یا پیام هایمان را بررسی می کنیم، از حس کامل بدن جلوگیری کرده ایم و دیگر تجربه حرکت و حضور در طبیعت را نخواهیم داشت.
- وقتی با در دست داشتن همیشگی موبایلمان در شهر حرکت می کنیم یا همواره به امورات کاری یا دغدغه های زندگی فکر می کنیم، حس درک و زندگی هر لحظه را از دست می دهیم. بدون عشق به زندگی در آن طی مسیر می کنیم.
و در واقع، همه چیز را به همین شکل در حالی که توجهمان ناقص است، تجربه می کنیم. بدون عشق به زندگی، آن را ادامه می دهیم و بدون عشق به اطرافیان، حضور در کنارشان را سپری می کنیم. هیچ چیز کامل نیست. حس خوب قدردانی از زندگی، اطرفیان و خودمان را از دست می دهیم. شما امروز به چه چیزهایی توجه نکرده اید؟ تمام روز از چه چیزهایی غافل بوده اید؟
این مساله چقدر آزارتان می دهد؟ روی اطرافیانتان چه تاثیری دارد و روی کارتان چطور خود را نشان می دهد؟ اگر سمت مخالف این مساله یعنی توجه بی نقص و 100 درصدی را ایجاد کنید، چه می شود؟
لذت توجه 100 درصدی و توجه بی نقص
اعمال توجه 100 درصدی و بی نقص به وظیفه، کار یا لحظه ای که در آن قرار دارید، به معنای صرف تمام چیزی است که در اختیارتان است. تمام تمرکز و عشقتان. تمام تعهدتان.
به عنوان مثال، نوشیدن یک فنجان چای با آرامش و حضور قلب را در نظر بگیرید. تمام توجه خود را معطوف آن کرده و از آن لذت می برید. واقعا چای را حس می کنید و تمام مزه آن را درک می کنید. در حال تماشای تلویزیون یا مطالعه نیستید و تمام توجهتان را معطوف به همان فنجانی که در دستتان است، کرده اید؛ انگار که تمام کهکشان در همین یک فنجان خلاصه شده است.
الان همین میزان توجه را در ارسالی ایمیلی به یک دوست خوب، تصور کنید. انگار پشت میزتان با کاغذ و قلم نشسته باشید و نامه ای عاشقانه برایش بنویسید. تک تک ایمیل ها می توانید با همین دقت و توجه نوشته شوند.
همین قدر توجه را در نوشتن یک یادداشت، خواندن کتابی که در دست دارید، تماشای یک ویدیوی آنلاین و غیره، در نظر بگیرید. تمام دقت و اهتمام خود را معطوف آن کنید.
فرض کنید به تمام افرادی که با آن ها در ارتباط هستید، همین قدر توجه و علاقمندی نشان دهید؛ اینکه پیام های روی موبایلتان را بررسی نکنید و به اینکه در ادامه چه می خواهید بگویید، فکر نکنید و فقط به آن ها گوش دهید، فقط با قلبی سرشار از آمادگی گوش دادن، با آن ها وقت سپری کنید.
این مثال ها چه حس و حالی به شما می دهد؟ آیا می تواند منجر به تجربه تک تک لحظات از سوی شما شود؟ آیا می تواند باعث وقف ذهنی شما روی فعالیت های روزانهتان شود؟ آیا می تواند منجر به عشق ورزیدن به اطرافیان و تمام انسان هایی که با آن ها مواجه می شوید، بشود؟
تمرین
نمی خواهیم به بی نقصی برسیم، بلکه می خواهیم فقط تمرین کنیم:
- سعی کنید هر کاری که انجام می دهید را به عنوان امری جداگانه در نظر بگیرید که دیگر با امورات دیگر درهم تنیده نباشد. همه چیز از هم جدا است. اگر تبی را در مرورگر باز می کنید، یک فعالیت جداگانه است. اگر با شخصی صحبت می کنید، هیچ فعالیت دیگری در مدت زمان آن انجام ندهید.
- برای هر فعالیت یا رویداد جداگانه، از خودتان بپرسید برای اینکه تمام توجه خود را وقف آن کنید، چه کار می توانید بکنید؟ آیا لازم است دیگر تب ها را ببندید؟ آیا باید حالت کامپیوتر خود را به فول اسکرین تغییر دهید تا بدون حواس پرتی بنویسید؟ باید دیگر اپ هایتان را ببندید؟ باید موبایلتان را خاموش کنید؟ باید در دفترچه یادداشت کنید؟ باید بدن خود را کاملا به سمت شخصی که می خواهید با او معاشرت کنید، بچرخانید؟
- به وظیفه، شخص یا لحظه مدنظر خود، توجه 100 درصدی خود را اختصاص دهید. ببینید چه حسی پیدا می کنید؟ ببینید می توانید توجه خود را بیشتر هم بکنید؟ اگر می توانید، افکار مربوط به گذشته و آینده را رها کنید و اگر می توانید، بیشتر به کاری که در دست دارید، توجه نشان دهید. با آغوش باز و قلب گشاده به هر آنچه که مقابلتان قرار دارید بنگرید. تمام تعهد خود را وقف آن نمایید.
به همین راحتی است و به همین راحتی هم فراموش می شود. مشکلی ندارد. خودتان را قضاوت نکنید، ولی دوباره و دوباره برای انجام این تمرین، بازگردید. سعی کنید لذت فزاینده چنین توجه و اهتمام 100 درصدی و بی نقصی را با تمام گوشت و پوست و استخوانتان حس کرده و به اطرافیان خود هم منتقل نمایید.