به قلم لئو بابائوتا – در این یادداشت قرار است در مورد ذهن آگاهی صحبت کنیم، ولی بهتر است قبل از پرداختن به مطلب، تعریف آن را بدانید: ذهن آگاهی یک فرایند روانشناختیِ آوردن توجه به تجربیات زمان حال بدون قضاوت، یا به عبارتی پرورش آگاهی و هوشیاری با تکیه بر مراقبت و زیر نظر گرفتن توجه در زمان حال بدون قضاوت است. تعریف کوتاه ذهن آگاهی یعنی آگاهی از لحظه است.

ذهن آگاهی طی دهه گذشته یکی از کلیدی‌ترین کلمات به کار رفته در متون و ویدیوهای روانشناسی است و دلیل خوبی هم دارد. پدیده بسیار مفیدی است که می‌تواند برای حضور در لحظه بیشتر، شادتر بودن، تمرکز بیشتر داشتن و خیلی چیزهای دیگر کمک کند.

با این حال، اگر تازه با این مفهوم آشنا شده باشید، احتمالا مطالب بازاریابی قابل توجهی که روی اینترنت به چشمتان می‌خورد، گمراهتان خواهد کرد. از تصاویر افرادی صحبت می‌کنم که با تمام دنیا و خودشان در صلح کامل هستند، شادی مضاعف نشان می‌دهند که صرفا با یک جا نشستن و چند دقیقه مدیتیشن کردن به آنجا رسیده‌اند. تصاویر زیبایی هستند، ولی تمام حقیقت را نشان نمی‌دهند.

ذهن آگاهی پدیده بسیار قدرتمندی است و حتما باید انجامش دهید، ولی باید با چشمان کاملا باز سراغش بروید و بدانید اوضاع از چه قرار خواهد بود. از این رو، در ادامه تلاش می‌کنم یک راهنمای صادقانه برای رسیدن به ذهن آگاهی ارائه کنم:

ذهن آگاهی مشکل است

ممکن است شروع به مدیتیشن کنید، حوصله‌تان سر برود و بخواهید سراغ کار دیگری بروید، برای روزتان برنامه بریزید، سراغ کارتان برگردید یا اقدام به پاسخ دهی پیام‌هایتان بکنید یا هر فعالیت دیگری که مدیتیشن نباشد.

ذهن آگاهی مشکل است و همین دلیل خوبی برای انجام آن به حساب می‌رود. ذهن آگاهی فعالیتی چند لایه است. ممکن است با مدیتیشن آغاز کنید و چند روز پشت سرهم انجامش دهید و احساس خیلی خوبی نسبت به خود داشته باشید. در ادامه ممکن است این عادت را‌ترک کنید و برای شروع دوباره‌اش، سختی بکشید. این چرخه ممکن است سال‌ها ادامه پیدا کند و حتی اگر به طور مرتب مراقبه کنید هم نتوانید در تمام فعالیت‌های روزانه خود، به ذهن آگاهی برسید. این مساله مخصوصا موقع کار، معاشرت با دیگران یا غذا خوردن، بارزتر است. در حضور در لحظه بهتر خواهید شد، ولی زمان خواهد برد و مسیر سختی خواهید داشت.

ذهن آگاهی همانند زندگی، پر از پیچ و خم است

این دلیلی است که لازم است سراغش برویم و تمایل همیشگیمان به استقبال از امور سرراست و ساده را کنار بگذاریم. اگر تمرین کنیم، می‌توانیم با پیچ و خم‌های ذهن آگاهی کنار بیاییم.

ذهن آگاهی معذب کننده است

بی‌حرکت نشستن و روبرو شدن با لحظه حال می‌تواند کسل کننده باشد. می‌تواند سبب شود خارش‌هایی در جاهایی عجیب در بدنتان حس کنید. ممکن است حس کنید باید بروید و کار دیگری انجام دهید. این‌ها عادات همیشگی ذهن هستن و پیش می‌آیند و عدم رسیدگی به آن‌ها می‌تواند بسیار معذب کننده باشد.  ذهن آگاهی به این خاطر راحتیمان را سلب می‌کند که به ندرت پیش می‌آید به آن عادت‌های ذهنی همیشگی نه بگوییم. برای همین هم هست که این قدر قدرتمند است.

ذهن آگاهی فرش زیر پایتان را می‌کشد

فرض کنیم چند ماهی است مدیتیشن می‌کنید و به نظرتان، دارید به آن عادت می‌کنید که ناگهان، با کسب اطلاعاتی جدید، تمام چیزهایی که تا به امروز انجام می‌دادید، تغییر می‌کند یا زیر سوال می‌رود. الان باید خود را با این موارد تطبیق دهید. همچنان یکی دو ماهی می‌گذرد و فکر می‌کنید اوضاع تحت کنترلتان قرار دارد که کتابی می‌خوانید یا از یک متخصص می‌شوید که بخش اعظمی ‌از مسیر را اشتباه آمده اید. بارها و بارها این اتفاق تکرار می‌شود و می‌تواند هر بار بسیار دردناک باشد. ذهن آگاهی می‌تواند دردناک باشد و این هم بخشی از جادوی آن است. اینکه فکر کنید زیرپایتان محکم است، فقط یک توهم به حساب می‌رود و روبرو شدن با ناآگاهی‌ها و ماجراجویی‌های جدید، یک فعالیت باورنکردنی به حساب می‌رود.

باید تمرینات بسیاری انجام دهید

در ابتدا، اصلا در مدیتیشن یا هر تمرین دیگری، خوب نخواهید بود. نمی‌توانید به درستی انجامش دهید یا ذهنتان را از حواس پرتی‌ها دور نگه دارید. نگران نباشید، چون هیچ وقت در آن به بی نقصی نخواهید رسید و باید همیشه تمرین کنید. هر زمان که اندکی پیشرفت کنید، می‌بینید کلی باید یاد بگیرید.

فکر می‌کنید کاری را اشتباه انجام می‌دهید و زیاد شکست می‌خورید. شروع می‌کنید و حس می‌کنید همواره چیزی را اشتباه انجام می‌دهید و حس خوبی نخواهید داشت. خبر خوب اینکه، هیچ کس نمی‌داند چه غلطی می‌کند و معمولا چندان حس خوبی نخواهد داشت. زندگی همین است و معمولا به جای پذیرش، آن را گردن امورات بیرونی می‌انداریم.

تمام ایراداتتان را نشان خواهد داد

در طی تمرین خواهید فهمید به آن اندازه که فکر می‌کنید، منظم نیستید. برهمین اساس، می‌فهمید آن قدرها توانا، ماهر، استثتایی و خارق العاده هم نیستید. هر چه بیشتر تمرین کنید، بیشتر به این نتیجه خواهید رسید. با تمام دیوهای درونتان مواجه خواهید شد و با آن‌ها دوست می‌شوید.  

فکر می‌کنید باید بقیه بیشتر ذهن آگاهی داشته باشند و البته اشتباه می‌کنید

هر چه در ذهن آگاهی بهتر شوید و به زمان حال توجه بیشتری داشته باشید، می‌فهمید بقیه اصلا چنین نیستد. فکر می‌کنید باید آن‌ها هم بیشتر در لحظه زندگی کنند و موبایل‌هایشان را زمین بگذارند. بعد می‌فهمید در حال قضاوت بقیه هستید که رفتاری قبل از ذهن آگاهی است، پس از آن عبور می‌کنید. بعد از آن است که می‌توانید بیشتر با دیگران وصل شوید و معاشرت معنادارتری داشته باشید.

ذهن آگاهی تنها بخشی از مسیر است

در مسیر زندگی باید رحمت و بخشش هم نسبت به خود و دیگران داشته باشید. باید آسیب‌پذیری داشته باشید و قلبتان را به روی بقیه باز کنید. باید صادق و شجاع باشید. باید بتوانید چیزها را همان طور که هستید، دوست داشته باشید. باید بتوانید از مسائل عبور کنید و آن‌ها را رها کنید. باید کنجکاو باشید و همواره فکر کنید چیزی نمی‌دانید.

مسیر بسیار زیبایی است و برای قدم گذاشتن در آن، باید شجاعت داشته باشید. من هم در کنار شما یاد می‌گیرم و خوشحالم در راه، در کنار شما هستم.

مطالب مرتبط: