مقدمه
مرگ چیزی است که بیشتر ما انسانها در برخی از لحظات زندگیمان به آن فکر می کنیم. که پس از مرگ چه اتفاقی برای ما می افتد یا چگونه خواهد بود. به کارهای خود فکر می کنیم که آیا به اندازه کافی کار خوب انجام دادهایم یا مرتکب چه کارهای نادرستی شدهایم. ترس از مرگ تنهایی در بیماران کرونای به یک معضل روحی تبدیل شده است.
برخی از انسانها ترسی از مرگ ندارند. ولی از تنهایی مردن می ترسند. با این حال، بسیاری از انسانها از تنهایی مردن بیشتر از خود مرگ می ترسند. در طی شیوع ویروس کرونا بسیاری از بیمارستانها و خانههای سالمندان به افراد اجازه ملاقات نمی داد و بسیاری بیمارها و افراد سالمند در زمان مرگ هیچ یک از اعضای خانوادهایشان در کنار آنها حضور نداشتند.
حضور کادر درمانی
خوشبختانه بسیار از پزشکان، پرستاران و سایر کارکنان بیمارستانها در طول کار طاقت فرسا خستگی ناپذیر انجام می دهند تلاش می کنند تا در زمان مرگ نیز در کنار بیماران باشند تا هیچ بیماری به تنهایی فوت نکند. همچنین با استفاده از فناوری برخی از خانوادهها می توانند در ساعاتهای آخر زندگی عزیزانشان با آنها ارتباط برقرار کنند. و همچنین بسیاری از خانوادهها که بیمارانی در بیمارستان دارند از اینکه کادر درمانی در کنار عزیزانشان است احساس آرامش می کنند.
در حالی که تعداد بی شماری از خانوادهها از حمایت، دلسوزی و از خودگذشتگی کارکنان خط مقدم سپاسگزارند، اما هنوز هم افراد بی شماری وجود دارد که درمورد چگونگی لحظات آخر مرگ عزیزانشان سوالات بی جوابی دارند. ترس از اینکه پدر، مادر، دایی، برادر یا خواهر در زمان مرگ تنها بوده می تواند روند غم و اندوه اعضای خانواده را خیلی بیشتر از هر زمان نرمال دیگری کند.
ما با روانشناسان صحبت کردیم تا بتوانیم درک بهتری از اینکه چرا انسانها از فکر تنهایی مردن می ترسند و چگونه خانوادهها می توانند با شروع عزاداری عزیزانشان آرامش پیدا کنند.
چرا از تنهایی مردن می ترسیم؟
براساس تحقیقاتی که لیس ویلیامز یک مددکار اجتماعی انجام داده است ما ابتدا باید بپذیریم که این ترس از خود مرگ است نه از تنهایی مردن. وی در یک ایمیل توضیح داد: ما از چیزهای ناشناخته، درد احتمالی، ناآشنایی با مرگ و ناراحتی ناشی از آن می ترسیم.
ویلیامز می گوید که اگر در زمان مرگ، ما یک پشتیبانی تسکینی خوبی داشته باشیم مثلا، یک شخص آشنا که در کنارمان باشد و از ما مراقبت کند، می تواند روند درد و رنج را کاهش دهد.
براساس تحقیقاتی که کیتا فرانکلین دکترای علمی و مدیر ارشد بالینی Psych Hub انجام داده است، می گوید یک غریزه طبیعی در انسانها وجود دارد که خواستار ارتباط با دیگران است این غریزه بین کسانی که همدیگر را دوست دارند قوی تر است. این میل غریزی به گفته فرانکلین در هنگام مواجهه با مرگ و میر بسیار قوی تر نیز می شود.
چرا تنهایی مردن گاهی یک برکت است
روان درمانگر، نائومی تورس-مکی، می گوید در طی مدتی که وی به بیماران خود در آخر عمرشمان درمان می داد، فهمید که بعضی از بیماران تنها مردن را ترجیح می دهند. او در نامه ای نوشت: این که بیماران مرگ به تنهایی را ترجیح می دهند به این دلیل است که نمی خواهند کسی ضعف و بیماری آنها را ببیند. وی می گویید تنها مردن می تواند به افراد در آخرین لحظات مرگشان احساس وقار بدهد.
تورس-مکی می گوید که برای برخی افراد مردن بدون حضور دیگران به این معنا است که نمی خواهند باعث درد عاطفی برای اطرافیانشان شوند. وی افزوده: که تنها مردن به این معنی است که شما در اخرین لحظات زندگی خودتان فقط باید به فکر خودتان باشید نه شخص دیگری.
همانطور که گفته شد ویلیامز خاطرنشان کرد که شرایط COVID-19 بسیار متفاوت تر از مراحل قبلی پایان زندگی است، خانوادهها فکر می کنند که عزیزانشان به مرگ تنهایی انتخاب شده است. وی می گویید، در این شرایط بهتر است خانوادهها بیماران و کارکنان بیمارستانها با یکدیگر صریح و آشکار در مورد ترس و نگرانی صحبت و بحث کنند، می تواند با استفاده از هر فناوری که راحت هستند مثلا تلفن، تبلت، ویدیو چت، عکس، و سایر مواردی که می تواند حس راحتی و اتصال را ایجاد کند صحبت کنند.
چگونه خانوادهها می توانند به راحتی و آرامش دست پیدا کنند
فرانکلین در یک ایمیل گفت: بیماری همه گیری که ملت ما با آن روبرو شده، یک روند دشوار است که لحظات پایان زندگی را سخت و پیچیده می کند. و همینطور برای اعضای خانوادهها و بیمارانی که با این بیماری دست و پنچه نرم می کنند، گفت: پرستاران و پرسنل بیمارستانها به طور کامل آموزش دیده اند تا در آخرین لحظات زندگی بیماران چگونه با همدلی و مهربانی احساس آرامش و راحتی را برای آنها ایجاد کنند.
ویلیامز می گوید: اگر خانوادها اطلاعی در مورد درد یا رنج بیمار خود نداشته باشند بهتر است. چون آنها در این حالت احساس آرامش بیشتری می کنند.
تورس-ماکی از طریق کار بالینی خود با کارکنان خط مقدم COVID-19 می گوید که او آموخته است علیرغم اینکه شغل آنها بسیار دشوار است، اما آنها از همراهی کردن مردم در آخرین لحظات زندگیشان حس خوبی می گیرند. وی خاطرنشان کرد، این عمل به آنها احساس قدرت می دهد.
درد اعضای خانواده از مرگ عزیزانشان
پرسنل و کادر درمانی به خاطر خدماتی خوبی که به بیماران عرضه می کنند مورد تمجید قرار می گیرند، اما در عین حال فرانکلین می گوید این درد نبود اعضای خانوادهای بیمار را در لحظات آخر زندگی عزیزشان کاهش نمی دهد. اعضای خانواده بیماران ممکن است به خاطر نبود در کنار عزیزشان احساس گناه کنند یا فکر کنند که می توانستند کارهای بیشتری برای بیمارهایشان انجام دهند.
آنها همچنین فکر می کنند که باید در کنار عزیزانشان می بودند و حرفایی که در دلشان مانده را به آنها می گفتند. با توجه به این نکتهها فرانکلین می گوید: این احساسات، افکارها و حس پشیمانی پاسخی بسیار طبیعی است ولی این تقصیر شما نبوده محدودیتی عمومی بوده که شما نمی توانستید عزیزانتان را در لحظات آخر عمرش ببنید و با او صحبت کنید.
اما اگر همچنین شما نمی توانید غم از دست دادن عزیزتان را بپذیرید. بهتر است با یک روانشناس درباره احساست، غم، و حس پشیمانی مشاوره کنید. تا بتوانید به روال زندگی عادی خود بازگردید.