مقدمه
رشد شخصی برای اکثر افراد 20 ساله یک موضوع محوری است و تمرکز آنها بر روی اهدافشان می تواند تواناییهایی فعلی و بعدی زندگیشان را حداکثر کند. اگر شما هم می خواهید برای 20 سالگی خود برنامه ریزی کنید این مقاله را مطالعه نمائید. در این سن هویت بزرگسالی شما شکل می گیرد و شما با یافتن یک سبک ارتباطی خاص با دیگران می توانید به زندگی خود معنا بخشید.
ما در این مقاله به شما می گوییم که چگونه برای بعد از 20 سالگی خود برنامه ریزی کنید. ما این مقاله را براساس یک سری تحقیقات نوشتیم. ما در این مطلب می خواهیم به شما کمک کنیم چگونه رشد کنید و به سوی خوشبختی حرکت کنید و از آنچه که الان هستید بهتر شوید.
ارزشهای اصلی خود را مشخص کنید
شما باید در سن 20 سال سالگی ارزشهای اصلی خود را تعیین کنید و در حرفه و روابط کاریتان از آن پیروی کنید. این ارزشها اصولی است که شما زندگی فردی خود را براساس آن بنا کرده اید. پیروی از ارزشهای که دارید می تواند به شما کمک کند تا به اهداف خود برسید و یک زندگی شاد داشته باشید. همچنین پیروی از ارزشهای اصلی می تواند به شما کمک کند که انرژی و زمان خود را در مسیری صرف کنید که بعدا از آن پشیمان نشوید. افرادی که اصولی برای کار و زندگی خود ندارند کارهای انجام می دهند که از انجام آن پشیمان می شوند.
تعیین اصول اصلی کار سادهای نیست ولی شما با تامل شخصی می توانید به راحتی به این اصول دست یابید. یک دفتر داشته باشید و از خود بپرسید که در زندگی چه چیزی بیشتر برای شما اهمیت دارد. خانواده؟ عشق؟ کار هنری؟ یا عضو شدن در یک سازمان مرد نهاد برای کمک به دیگران؟ این کارهایی است که می توانید برای آن وقت و انرژی بگذارید و در اوقات فراغت وقت خود را صرف آن کنید.
یک سری ارزش دیگر نیز وجود دارد که بر نحوه تعامل شما با دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال آیا صداقت یک فرد برای شما مهم است؟ یا امانتداری؟ چقدر حاضرید در رابطه پیش بروید و چقدر حاضرید برای حفظ رابطه خود فداکاری کنید؟ اینها مضامینی است که باید با آن آشنا شوید چون برای ادامه زندگی و رابطه خیلی مهم است.
آنچه شما را به وجد می آورد پیدا کنید
هر شخصی با انجام یک سری کارها در زندگی خود احساس خوشبختی می کنید، و یکی از سرگرم کنندهترین و مهمترین اهدافی که باید داشته باشید این است که کشف کنید چه چیزی واقعا برای شما لذت بخش است. شاد بودن به شما کمک می کند که انرژی و انگیزه کافی برای زندگی کردن داشته باشید. همچنین این موضوع به شما کمک می کند که در زندگی خود انعطاف داشته باشید.
تحقیقات روانشناسی در زمینه انرژی مثبت و شاد بودن انجام شده است، که در این تحقیقات مشخص شده شادی و احساسات مثبت باعث می شود افراد در برابر استرس مقاومت بیشتری داشته باشند. این موضوع نشان می دهد که چقدر شاد بودن مهم است و چیزی بیش از یک تجربه گذار و سرگرم کننده است. اگر شما قبل از 20 سالگی متوجه نشده اید که چه چیزی باعث لذت شما می شود، باید هدف اصلیتان در این دوران کشف این موضوع باشد. توجه کنید که این موضوع بسیار مهم است و شما در هر سنی که هستید باید آن را مشخص کنید. اگر متوجه شدید که در هر زمانی آنچه که باعث خوشحالی شما می شود تغییر کرده است باید به آن توجه کنید و در هر زمانی این احساس را در خود ایجاد نمائید.
چگونه آنچه باعث شادی می شود را پیدا کنید
برای یافتن آنچه که باعث شادی شما می شود راهکارهای زیر را امتحان کنید.
خاطرات کودکی خود را به یاد آورید و ببیند در آن دوران چه چیزی باعث خوشحالی شما شده است . چه چیز برجستهای از کودکی به یاد دارید؟ بهترین خاطرات شما چه بود؟ بسیاری از اوقات مواردی که در کودکی باعث خوشحالی شما می شد در زمان حال نیز باعث شادی و حال خوبتان می شود. بنابراین بهتر است آن را در برنامه زندگی خود بگنجانید.
خلاق بودن. ابراز خلاقیت عموما موجب شادی می شود، حال این خلاقیت می تواند یک کار هنری بصری باشد یا موسیقی، نوشتن یک متن یا حتی انجام یک کار کمدی بداهه باشد. چیزهای جدید را امتحان کنید و ببینید از چه چیزی لذت می برید.
با دوستان خود صحبت کنید و ببینید چه چیزی آنها را خوشحال می کند. برخی از کارهای دلخواه آنها را در زمان تنهایی خود انجام دهید.
هر روز یا حداقل هر هفته یک چیز جدید را امتحان کنید. گاهی اوقات افراد بیشتری لذت را از تجربه یک کار جدید بدست می آورند و اگر به طور منظم چیزهای جدید را امتحان کنید، مطمئنا چندین کار جدید را به صورت تصادفی پیدا می کنید که واقعا شما را خوشحال می کند.
نقاط قوت و ضعف خود را بیابید
مهم است که بدانید چه کاری را خوب انجام می دهید و در چه کاری ضعف دارید. 20 سالگی می تواند زمان بسیاری خوب برای کشف شخصیت شما باشد چون شما در این سن به صورت کامل بالغ شدید و خود را به خوبی می شناسید. شما می توانید از نقاط قوت خود در هر کاری استفاده کنید، مثلا شغلی را پیدا کنید که در آن مهارت دارید، یا نقاط قوت خود را به خود یادآوری نمائید تا به آنچه سزاوارش در رابطه و شغل خود هستید برسید.
اگر تصوری از محدودیتهای شخصی خود داشته باشید، می توانید زندگی خود را منطقیتر طی کنید. به عنوان مثال شاید شما از انجام یک کار اداری روتین هر روزه لذت ببرید، در حالی که بعضی دیگر از افراد آن را خسته کننده بدانید. به همین ترتیب ممکن است شما دوست داشته باشید در محیطهای شلوغ کار کنید، در حالی که دیگران آن را اعصاب خردکن می دانند. اینکه بدانید در چه کاری مهارت دارید به شما کمک می کند تا راحتتر از آن استفاده کنید.
روشهای برای یافتن نقاط قوت و ضعف
روشهای مختلفی وجود دارد که می توانید نقاط قوت و ضعف خود را بررسی کنید و آن را بیابید.
کارهای جدید را به طور منظم امتحان کنید. کاری را که به راحتی انجام می دهید را پیدا کنید و دریابید که با مهارتهای خود تا چه حد می توانید پیشرفت کنید.
روی کارهای تمرکز کنید که برای شما یک چالش است. بدون تسلیم شدن، بپذیرید که ممکن است همیشه برخی از کارها برای شما دشوارتر باشد. سپس در حدی که در توان شما است تلاش کنید تا در آن کار مهارت پیدا کنید و در همزمان بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید.
به دنبال فرصتهای جدید باشید تا نقاط قوت خود را بهبود بخشید. به عنوان مثال شما می توانید مسیرهای جدید را امتحان کنید که تا بحال آن انجام ندادهاید، مانند انجام کارهای که در مورد آن هیچ اطلاعی ندارید و فقط به آن علاقمند هستید. حتی پیدا کردن یک دوست جدید که به شما هیچ شباهتی ندارد، ولی ممکن است شما از آن چیزهای جدیدی یاد بگیرید می تواند باعث بهبود نقاط قوت شما شود.
مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید
تمرکز بر مراقبت از خود در 20 سالگی می تواند به همان اندازه که مهم باشد چالش برانگیز نیز باشد. داشتن خواب کافی، تغذیه کافی، ورزش منظم و سایر کارهای مراقبتی پیش پا افتاده جسمی ممکن است برای شما چالش برانگیز باشد چون اکثر جوانان در این سن مشغول برنامه اجتماعی، تحصیلی یا کاری هستند که در این بین انجام کارهای مراقبتی برای آنها اهمیت کمتری دارد. به عنوان مثال خواب را در نظر بگیرید. وقتی خواب کافی ندارید، مستعد ابتلا به مشکلات روانی هستید و استرس در شما افزایش می یابد.
مشکلات زیادی وجود دارد که در 20 سالگی مانع از خواب کافی می شود مانند رویدادهای اجتماعی، تعهدات کاری یا یک برنامه دقیق تحصیلی. ممکن است شما تصور کنید که 20 سالگی زمان خواب نیست، اما در 30 سالگی یا 40 سالگی شما مشکلات بیشتری دارید و زمان کافی برای خوابیدن ندارد. بهتر از همین سن برای خوابتان یک برنامه منظم داشته باشید. همین کار را باید برای رژیم غذایی سالم، ورزش منظم و سایر کارها نیز انجام دهید.
مراقبت از روان نیز به همین منوال مهم است. شما باید یاد بگیرید چگونه بر احساسات خود چیره شوید و روشهای موثر برای برقراری ارتباط با دیگران را بیاموزید.و حتی اگر احساس می کنید که مشکلی در روان خود دارید بهتر است به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانید در 20 سالگی بهترین خودتان باشید.
به عنوان مثال اگر نیاز است که شما در 20 سالگی بیاموزید ارتباطات سالم داشته باشید، به تعویق انداختن یادگیری این مهارت می تواند منجر به این شود که درگیر رابطههای مختلف شوید و این باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی زیادی در شما در آینده می شود. هیچ گاه دیر نیست از همین الان مراقبت از خود را آغاز کنید.

چگونگی مراقبت از خود
روشهای مختلفی وجود دارد که می توانید با استفاده از آن از جسم و روان خود مراقبت کنید.
برنامههای روزانه خود را با استفاده از ابزاری مانند Google Calendar تنظیم کنید. حتما در برنامه خود زمانی برای خواب، ورزش و وعدههای غذایی تعیین کنید. سایر کارهای روزانه که باید انجام دهید را نیز در این برنامه قرار دهید، تا مجبور نشوید از زمان مراقبتهای خود بگذرید تا آنها را انجام دهید.
برای روابط خود با دیگران وقت بگذارید. مطمئن شوید که وقت خود را با کسانی می گذرانید که باعث پیشرفت شما می شوند و در کنار آنها احساس شادی می کنید. همچنین باید بیاموزیم که رابطههای که برای زندگی شخصی ما بد است را تمام کنیم. یادگیری ترک کسانی که شما را زمین می اندازند بخشی از مراقبت از خود است.
نوعی ورزش پیدا کنید که واقعا از انجام آن لذت می برید. ورزش مزایای جسمی و عاطفی زیادی دارد به همین دلیل باید آن را در الویت بندی خود قرار دهید، هر چه زودتر آن را شروع کنید برای شما بهتر است. با دوستان خود به باشگاه بروید و یا به صورت انفرادی ورزش کنید، انتخاب با شما است هر کدام که شما را خوشحال می کند انتخاب کنید. پس از اینکه انتخاب کردید چگونه ورزش نمائید آن را به صورت منظم انجام دهید.
بیاموزید که چگونه در روابط خود تعارض را کمتر کنید. بر روی خودتان تمرکز کنید و آنچه را که می توانید تغییر دهید. مهارتهای ارتباطی را بیاموزید و سعی کنید همه چیز را دید شخص مقابل ببینید. لازم نیست همه را بهترین دوست خود کنید، اما سعی نمائید از روابط خود تا ممکن برای رشد شخصی خود استفاده کنید.
معنای زندگی خود را بیابید
کشف آنچه به زندگی معنا می بخشد یک هدف حیاتی برای هر کس در هر سنی است. به این دلیل که این هدف از بسیاری از جهات با سعادت و رفاه شخصی در ارتباط است. تحقیقات روانشناسی نشان داده است که شخصی که یک زندگی معنادار دارد، دارای بالاتری سطح شادی و رضایت پایدار در زندگی خود است. بعلاوه کسانی که به مشاغل خود معنا می بخشند (کاری انجام می دهند که با مفاهیمی که برای آنها مهم است ارتباط دارد و احساس می کند کار آنها با تمام همکارانشان متفاوت است) احساس خوشبختی فراوان می کنند و از شغل خود بیشترین لذت را می برند. این موضوع برای هر حرفهای صدق می کند.
کشف کنید چه چیزهایی به زندگی شما معنا می دهد و چگونه می توانید از نقاط قوت شخصی خود برای دنبال کردن این هدف استفاده کنید. این کار می تواند یک مهار کننده مهم برای استرس نیز باشد.
چگونه معنای زندگی خود را بیابیم؟
روشهای مختلفی برای ایجاد معنا در هر کاری وجود دارد و اولین قدم نیز این است زندگی واقعی خود را بررسی کنید. به کارهایی که قبلا انجام دادهاید فکر کنید و ببنید کدام یک از این فعالیت های به زندگی شما معنا بخشیده است و آن را دوباره انجام دهید.
هدفی که واقعا به آن اعتقاد دارید را به صورت داوطلبان انجام دهید.
به این فکر کنید که چه کارهای دنیا را به مکانی بهتر تبدیل می کند. و سپس به دنبال راهحلهای باشید که به شما کمک می کند این کارها را به وسیله آن انجام دهید.
به این فکر کنید که شغل شما چگونه ممکن است به دیگران کمک کند. این کمک حتی می تواند کمی راحتتر کردن زندگی آنها باشد.
این می تواند در مورد نحوه تعامل شما با دیگران در طول روز نیز صادق باشد. حتی لبخند مشترک با یک غریبه ممکن است همان چیزی باشد که روز آنها را روشن می کند.
تعیین اهداف شخصی برای 20 سالگی و بعد از آن