مقدمه
نظریه رشد اخلاقی کلبرگ نظریهای است که بر چگونگی رشد اخلاقی و استدلال اخلاقی کودکان متمرکز است. نظریه کلبرگ توضیح میدهد که رشد اخلاقی در یک مجموعه شش مرحلهای اتفاق میافتد. این تئوری همچنین بر این فرضیه استوار که منطق اخلاقی اساسا در جستجوی عدالت و حفظ آن است.
رشد اخلاقی چیست؟
چگونه اخلاق افراد رشد میکند؟ این پرسش از دیرباز یکی از مهمترین سوالات والدین، رهبران مذهبی و فیلسوفان بود. امروزه نیز رشد اخلاقی یک موضوع داغ در روانشناسی و آموزش است. آیا جامعه بیشتر از والدین در رشد اخلاقی کودکان نقش دارد؟ آیا همه بچهها اخلاقیات را به روشهای مشابهی میآموزند؟
روانشناس آمریکایی لارنس کلبرگ یکی از معروفترین نظریهها را در این زمینه ارائه کرده است. او در نظریه خود برخی از این سوالات اساسی را بررسی نمود. کار وی کارهای قبلی ژان پیاژه را هم اصلاح و هم گسترش داد. البته این نظریه بیشتر بر توضیح چگونگی رشد استدلال اخلاقی کودکان متمرکز است. شاید برایتان این سوال پیش آید که تفاوت این دو نظریه در چیست؟ باید بگوییم پیاژه فرآیند دو مرحلهای رشد اخلاقی را توصیف کرد. در حالی که کلبرگ هم نظریه پیاژه را گسترش داد و هم اعلام کرد که رشد اخلاقی یک روند مستمر است که در طول عمر اتفاق میافتد. نظریه وی شش مرحله از رشد اخلاقی را در سه سطح مختلف ترسیم میکند.
در سالهای اخیر، نظریه کلبرگ به عنوان یک نظریه غرب محور با تعصب نسبت به مردان (وی در درجه اول در تحقیقات خود از مردان استفاده کرد) و داشتن جهان بینی باریک مبتنی بر سیستمها و دیدگاههای ارزشی طبقه متوسط بالا، مورد انتقاد قرار گرفت.
چگونگی توسعه نظریه رشد اخلاقی کلبرگ
کلبرگ نظریه خود را بر اساس یک داستان در مورد معضلات اخلاقی ارائه کرد. او این داستان را برای چندین شرکت کننده تعریف کرد. او از شرکت کنندگان خواست استدلالهای که برای هر داستان دارند را توضیح دهند.
یکی از سناریوها، داستان “هاینر بود که دارو میدزد” بود. در این سناریو، یک زن مبتلا به سرطان است و پزشکان وی معتقدند که فقط یک دارو میتواند او را نجات دهد. این دارو توسط یک داروساز محلی کشف شده است. او برای ساخت هر دوز این دارو 200 دلار هزینه میکند و هر دوز را به قیمت 2000 دلار میفروشد. هاینز، شوهر این زن فقط می تواند 1000 دلار برای خرید دارو جمع کند.
او سعی میکند با داروساز برای پرداخت هزینه کمتر برای دارو یا قسطی کردن قیمت آن مذاکره نمائید. اما داروساز حاضر به فروش آن با هزینه کمتر یا قبول پرداخت به صورت قسطی نمیشود. با عدم پذیرش این مذاکرات توسط داروساز، هاینر تصمیم گرفت وارد داروخانه شود و برای نجات همسرش دارو را بدزد. کلبرگ از شرکت کنندگان پرسید: “آیا هاینز باید چنین کاری میکرد؟”
کلبرگ علاقه زیادی به اینکه متوجه شود کار هاینر درست بود یا نه، نداشت. بلکه او بیشتر علاقمند بود استدلال هر یک از شرکت کنندگان برای رد یا پذیرش این کار بشنود. وی سپس با استفاده از استدلال آنها، مراحل نظریه رشد اخلاقی کلبرگ را طبقه بندی کرد.
سطح 1. اخلاق پیش از عرف Preconventional Morality
اخلاق پیش از عرف، اولین دوره رشد اخلاقی نظریه رشد اخلاقی کلبرگ است. این امر تا حدود 9 سالگی ادامه دارد. در این سن، تصمیمات کودکان اساساً براساس انتظارات بزرگسالان و عواقب نقض قوانین شکل میگیرد. در این سطح دو مرحله وجود دارد:
مرحله 1 (اطاعت و مجازات): اولین مراحل رشد اخلاقی شامل اطاعت و تنبیه است. این مرحله به ویژه در کودکان خردسال معمول، اما بزرگسالان نیز همچنین قادر به استفاده از این نوع استدلال هستند. به گفته کلبرگ، مردم در این مرحله قوانین را ثابت و مطلق میدانند. رعایت قوانین مهم است زیرا راهی برای جلوگیری از مجازات است.
مرحله 2 (فردگرایی و مبادله): در مرحله فردگرایی و تبادل رشد اخلاقی، کودکان نظرات فردی را در نظر میگیرند و اقدامات را بر اساس نحوه تأمین نیازهای فردی خود قضاوت میکنند. در سناریو هاینز، کودکان اظهار داشتند که بهترین اقدام انتخابی است که به بهترین وجه نیازهای هاینز را تأمین کند. متقابل (Reciprocity) در این مرحله از رشد اخلاقی امکان پذیر است، اما فقط در صورتی که منافع شخصی را تأمین کند.
سطح 2. اخلاق متعارف Conventional Morality
دوره بعدی نظریه رشد اخلاقی کلبرگ شامل پذیرش قوانین اجتماعی در مورد آنچه خوب و اخلاقی است، میشود. در این دوره، نوجوانان و بزرگسالان معیارهای اخلاقی را که از الگوهای خود و از جامعه آموختهاند، درونی میکنند. این دوره همچنین بر پذیرش اقتدار و مطابقت با هنجارهای گروه متمرکز است. در این سطح از اخلاق دو مرحله وجود دارد:
مرحله 3 (ایجاد روابط خوب بین فردی): اغلب از این مرحله عنوان گرایش “پسر خوب دختر خوب” یاد میشود. این مرحله از روابط بین فردی رشد اخلاقی متمرکز بر پاسخگویی به انتظارات و نقشهای اجتماعی است. تأکید بر انطباق، “خوب” بودن، و در نظر گرفتن چگونگی تأثیر انتخاب بر روابط در این مرحله مورد توجه قرار میگیرد.
مرحله 4 (حفظ نظم اجتماعی): این مرحله متمرکز بر اطمینان از حفظ نظم اجتماعی است. در این مرحله از رشد اخلاقی، افراد هنگام قضاوت، جامعه را به عنوان یک کل در نظر میگیرند. در این مرحله بر رعایت نظم و قوانین، انجام وظیفه و احترام توجه میشود.
سطح 3. اخلاق پسا متعارف Postconventional Morality
در این سطح از نظریه رشد اخلاقی کلبرگ ، مردم درک درستی از اصول انتزاعی اخلاق پیدا میکنند. دو مرحله در این سطح عبارتند از:
مرحله 5 (قرارداد اجتماعی و حقوق فردی): ایدههای یک قرارداد اجتماعی و حقوق فردی باعث میشود که افراد در مرحله بعدی شروع به حساب کردن ارزشها، عقاید و اعتقادات متفاوت افراد دیگر کنند. قوانین برای حفظ یک جامعه مهم است، اما اعضای جامعه باید در مورد این استانداردها توافق کنند.
مرحله 6 (اصول جهانی): سطح نهایی استدلال اخلاقی کلبرگ مبتنی بر اصول اخلاقی جهانی و استدلال انتزاعی است. در این مرحله، مردم از این اصول درونی عدالت پیروی میکنند، حتی اگر با قوانین و مقررات مغایرت داشته باشد.
کلبرگ معتقد بود که فقط درصد نسبتاً کمی از افراد به مراحل پس از متعارف (حدود 10 تا 15٪) میرسند. یک تجزیه و تحلیل نشان داد که اگرچه مراحل یک تا چهار را میتوان در اکثر افراد جهان دید. اما مراحل پنجم و ششم به صورت بسیار نادر در افراد جامعه دیده میشود.
بخوانید: “4 سوگیری مغرضانه ذهنی که میتواند بر سلامتی شما تأثیر بگذارد“
انتقادات به نظریه رشد اخلاقی کلبرگ
نظریه رشد اخلاقی کلبرگ نقش مهمی در رشد روانشناسی اخلاقی داشت. در حالی که نظریه بسیار تأثیرگذار بوده، اما جنبههای از این نظریه به دلایلی مورد نقد قرار گرفته است:
استدلال اخلاقی با رفتار اخلاقی یکسان نیست: نظریه کلبرگ مربوط به تفکر اخلاقی است. اما تفاوت زیادی بین دانستن آنچه باید انجام دهیم در مقابل اقدامات واقعی ما وجود دارد. بنابراین استدلال اخلاقی ممکن است منجر به رفتار اخلاقی نشود.
بیش از حد بر عدالت تأکید میکند: منتقدان اظهار داشتهاند که نظریه رشد اخلاقی کلبرگ هنگام انتخابهای اخلاقی، بر مفهوم عدالت بیش از حد تأکید میکند. عواملی مانند دلسوزی، مراقبت و سایر احساسات بین فردی ممکن است سهم مهمی در استدلال اخلاقی داشته باشند.
سوگیری فرهنگی: فرهنگهای فردگرایانه بر حقوق شخصی تأکید دارند. در حالی که فرهنگهای جمع گرایانه بر اهمیت جامعه و جمع تأکید میکنند. فرهنگهای شرقی، جمع گرایانه ممکن است نظرات اخلاقی متفاوتی داشته باشند که نظریه کلبرگ آنها را در نظر نمیگیرد.
تعصب سنی: بیشتر افراد شرکت کننده در مطالعه کلبرگ کودکان زیر 16 سال بودند که بدیهی است هیچ تجربهای از ازدواج ندارند. معضل هاینر برای درک این کودکان بیش از حد انتزاعی بوده و سناریویی که بیشتر در مورد نگرانیهای روزمره آنها اعمال میشود ممکن است به نتایج متفاوتی منجر شود.
تعصب جنسیتی: منتقدان کلبرگ، از جمله کارول گیلیگان، اظهار داشتند که نظریه کلبرگ یک نظریه مغرضانه جنسیتی است زیرا همه افراد در نمونه وی مرد بودند.
کلبرگ معتقد بود که زنان تمایل دارند در سطح سوم رشد اخلاقی باقی بمانند زیرا آنها تأکید بیشتری بر مواردی مانند روابط اجتماعی و رفاه دیگران دارند.
در عوض گیلیگان اظهار داشت كه نظریه كولبرگ بیش از حد بر مفاهیمی مانند عدالت تأكید میورزد و به درستی به استدلال اخلاقی مبتنی بر اصول و اخلاق مراقبت و نگرانی دیگران نمیپردازد.
سخن پایانی
در حالی که نظریه رشد اخلاقی کلبرگ مورد انتقاد قرار گرفته است، این نظریه نقش مهمی در ظهور رشته روانشناسی اخلاقی داشته است. محققان در ادامه به چگونگی توسعه و تغییر استدلال اخلاقی در طول زندگی و همچنین جهانی بودن این مراحل میپردازند. درک این مراحل، بینش مفیدی در مورد نحوه انتخاب اخلاقی کودکان و بزرگسالان و چگونگی تأثیر تفکر اخلاقی بر تصمیمات و رفتارها ارائه میدهد.