همه افراد با خانواده خود ارتباط نزدیکی ندارند. در برخی موارد، افراد حتی ممکن است احساس کنند که از خانواده خود متنفر هستند. از آنجایی که روابط خانوادگی اغلب ریشه در تجربیات مشترک دارد، جای تعجب نیست اگر پدر و مادر کارهای انجام دهند که باعث اذیت فرزندشان شوند و این موضوع در روحیه آنها تاثیر بگذارد و باعث تنفر از خانواده در فرزندان شود. از آنجا که جامعه برای خانواده ارزش خاصی قائل است، تنفر از خانواده باعث میشود فرد احساس گناه و شرمندگی کند. حال این سوال پیش میآید که اگر از خانواده خود متنفر هستیم چه کاری باید انجام دهیم؟ کنار آمدن با این احساسات دشوار ممکن است مستلزم کار بر روی ترمیم روابط شکسته باشد، یا ممکن است نیاز به تعیین و اعمال مرزها با افراد خانواده داشته باشد.
علل تنفر از خانواده
عواملی که باعث میشود فرد از خانواده یا اعضای خانواده خود متنفر شود، میتواند متفاوت باشد. رفتارهای سمی، سوء استفاده، بی توجهی یا تعارض تنها چند عاملی هستند که میتوانند به احساس خصومت منجر شوند. یافتن راههایی برای درک بهتر دلایل چنین احساساتی میتواند به شما کمک کند تا بهتر با شرایط کنار بیایید.
در یک نظرسنجی که در سال 2015 انجام شد از بزرگسالان بریتانیایی که از خانواده خود متنفر بودند دلیل این امر را پرسیدند، برخی از شایعترین دلایل این جدایی عبارتند از:
- سوء استفاده عاطفی
- بی توجهی
- ارزشها یا شخصیتهای متضاد
- انتظارات متفاوت در مورد نقشهای خانوادگی
- حوادث خانوادگی آسیبزا
- مسائل مربوط به مشکلات سلامت روان
سبک دلبستگی
سبکهای دلبستگی معمولاً به یکی از چهار نوع تقسیم میشوند. در دوران کودکی، داشتن یک دلبستگی ایمن در ارتباط با مراقبین مهم است زیرا به افراد این امکان را میدهد در مورد جایگاه خود در جهان احساس امنیت، دوست داشتن و امنیت داشته باشند.
اما مردم همیشه وابستگی سالمی به مراقبان خود ندارند. در عوض، مراقبین ممکن است دلبستگی در کودکان ایجاد کنند که با اضطراب، اجتناب یا بی نظمی همراه باشد:
اگر مراقبان شما ناسازگار بودند، ممکن است سبک دلبستگی شما مضطرب دوسوگرا باشد که با عدم اعتماد، اضطراب زیاد و روابط بین فردی ضعیف همراه باشد.
اگر والدینتان شما را طرد میکردند، ممکن است سبک دلبستگی شما اجتنابی باشد. این سبک دلبستگی باعث میشود که برقراری روابط صمیمانه با دیگران در بزرگسالی سخت شود.
اگر مراقبان شما به شدت ناسازگار بودند، شما بین یک رفتار محبتامیز و بد در حرکتی بودید، ممکن است سبک دلبستگی شما نامنظم باشد. این سبک دلبستگی باعث میشود مدیریت احساسات، ایجاد روابط و احساس همدلی با اطرافیان برایتان دشوار باشد.
سوء استفاده یا غفلت
دلیل تنفر از خانواده ممکن است به خاطر سوء استفاده یا بیتوجهیها باشد که در کودکی یا بزرگسالی تجربه کردهاید. اینکه شما از فردی که از شما سوء استفاده کرده متنفر باشید، منطقی است. اما گاهی اوقات ممکن است از سایر اعضای خانواده خود که در آن سوء استفاده شرکت داشتند یا به عنوان تماشاگر عمل کردهاند، متنفر باشید یا از آنها رنجیده باشید.
حتی اگر سایر اعضای خانواده از روی ترس مجبور شده باشند که فقط نظار کنند، باز هم میتواند منجر به احساس خشم و تنش در شما شود.
مرزهای ضعیف
دلیل خشم و نفرت همچنین میتواند ناشی از فقدان مرزهای مناسب در روابط با خانواده باشد. نمونههایی از مرزهای ضعیف در روابط خانوادگی عبارتند از:
- عدم برخورد با اعضای خانواده به عنوان یک فرد
- رعایت نکردن حریم خصوصی اعضای خانواده
- استفاده از دستکاری احساسات یا احساس گناه برای کنترل رفتار
- بیتوجهی به احساسات یا عواطف
- خواستههای غیر منطقی
- کنترل بیش از حد
- مقایسه یا انتقاد مداوم
هر کس حق دارد مرزهای برای زندگی خود تعیین کند. تعیین مرز برای سلامت روان شما مهم هستند و به شما کمک میکنند تا مشخص کنید با چه چیزی راحت هستید، میخواهید دیگران با شما چگونه رفتار کنند و در یک رابطه چه چیزی را میخواهید بپذیرید.
گاهی اوقات تعارض و احساس تنفر به خانواده ایجاد میشود زیرا والدین برای نیازهای اجتماعی خود به فرزندانشان تکیه میکنند. والدین به جای گذراندن وقت با همسر یا دوستان خود، انتظار سطوح بالایی از تعامل و صمیمیت را از فرزندان بزرگسال خود دارند که میتواند با مرزها، حریم خصوصی و استقلال فرد در تضاد باشد.
ارزشهای متفاوت
افراد همچنین ممکن است زمانی که ارزشها یا اهداف بسیار متفاوتی نسبت به اعضای خانواده خود دارند، احساس خشم یا عصبانیت کنند. این اختلافات ممکن است بر سر سیاست یا مذهب به وجود آید، اما ممکن است شامل مواردی مانند نحوه گذراندن وقت، رابطه با اطرافیان، نحوه تربیت فرزندان یا حتی نحوه خرج کردن پول باشد.
ممکن است متوجه شوید که از اعضای خانواده که زندگی و انتخاب های شما را نمیپذیرند یا حمایت نمیکنند، دوست ندارید.
نشانههای روابط خانوادگی سمی
هنگامی که با افراد خانواده خود روابط سمی دارید، ممکن است شما را از نظر فیزیکی، عاطفی یا روانی تهدید کند. اعضای سمی خانواده اغلب روابط ضعیفی با دیگران دارند، بنابراین جای تعجب نیست که شما از آنها متنفر باشید. اینکه بدانید روابط سمی چگونه هستند به شما کمک میکند که درک کنید چرا برخی از اعضا خانواده خود را دوست ندارید. افراد سمی تمایل دارند این احساس را در شما ایجاد کنند:
- بی احترامی: احساس میکنید که اعضای خانواده به نیازهای شما احترام نمیگذارند.
- استثمار شده: اعضای سمی خانواده اغلب توقعات زیادی دارند، اما خودشان هیچگاه کاری برای شما انجام نمیدهند.
- بدون پشتوانه: این روابط باعث میشود احساس کنید نزدیکترین افراد شما را نمیشناسند و نمیخواهند در مواقعی که به آنها نیاز دارید از شما حمایت کنند.
- سوء تفاهم: افراد سمی تلاش کمی برای درک شما به عنوان یک فرد انجام میدهند.
- منفی: این افراد اغلب بدترین ویژگیهای شما را نشان می دهند و احساس منفی نسبت به دیگران یا به طور کلی دنیا در شما ایجاد میکنند.
- سرزنش: وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، اعضای سمی خانواده ممکن است تقصیر را به گردن شما بیاندازند و از پذیرفتن مسئولیت کارهای خود امتناع کنند.
توجه داشته باشید که این رفتارها چه احساسی در شما ایجاد میکند و چه زمانی اغلب اتفاق میافتد. یادگیری تشخیص آن ها می تواند به شما کمک کند به دنبال راههایی برای مقابله باشید.
چگونه مقابله کنیم؟
چگونه میتوانید با این احساسات کنار بیایید؟ زمانی که با اعضای خانواده زندگی میکنید یا با آنها ارتباط نزدیک دارید، مقابله با شرایطی که دوست ندارید، میتواند چالشبرانگیز باشد.
چه هنوز با خانواده خود زندگی میکنید یا اگر تماس محدودی دارید، یافتن راههایی برای محافظت از فضا و رفاه ذهنی خود ضروری است.
احساسات خود را بپذیرید
روی پذیرش احساسات خود کار کنید بدون اینکه خودتان را به خاطر احساساتی که تجربه میکنید قضاوت کنید. شما نمیتوانید خانواده خود را انتخاب کنید. خودتان را سرزنش نکنید که با افرادی که دوست ندارید احساس نزدیکی نمیکنید. در عوض، روی تمرین پذیرش خود کار کنید و سپس تعیین کنید که برای مدیریت این احساسات یا بهبود روابطی که شما را ناراضی میکند، چه کاری می توانید انجام دهید.
یافتن راههایی برای پذیرش احساسات خود به روشی بدون قضاوت میتواند مفید باشد. پذیرش احساسات به این معناست که به خودتان اجازه دهید چیزهایی را بدون تلاش برای خفه کردن یا پنهان کردن آن احساس کنید، حتی زمانی که دشوار یا دردناک است. با پذیرش احساسات، میتوانید راههای سالمتری برای کنار آمدن با آنها پیدا کنید و اضطراب، استرس، ترس و غم و اندوه را که اغلب با چنین احساساتی همراه است، کاهش دهید.
استراتژیهایی مانند پذیرش خود، اعتبار عاطفی، تمرکز حواس و مدیتیشن میتواند به شما کمک کند. روان درمانی همچنین میتواند برای کشف احساسات شما بسیار مفید باشد.
تصمیم بگیرید که چگونه ادامه دهید
هر رابطهای قابل نجات یا حتی ارزش حفظ نیست. مواقعی وجود دارد که رفتار یکی از اعضای خانواده میتواند مستقیماً مضر باشد، مانند مواردی که مورد سوء استفاده قرار میگیرد یا در مواردی که یکی از اعضای خانواده به دلیل گرایش جنسی، نژاد یا مذهب نسبت به شما یا سایر عزیزان نفرت دارد. در این موارد، اغلب قطع رابطه موقت یا دائم با آن فرد ضروری است.
اگر هنوز با خانواده خود زندگی میکنید، این مرحله اغلب نیاز به برنامهریزی و ملاحظات عملی دارد. امور مالی، مسکن، جابجایی و سایر عوامل همه چیزهایی هستند که اگر میخواهید جدایی فیزیکی ایجاد کنید و حریم خصوصی و استقلال بیشتری به دست آورید، باید برای آنها برنامه ریزی کنید.
بهبود روابط
بهبود روابط ناسالم با اعضای خانواده نیز یک گزینه برای حل تنفر از خانواده است. اگر رابطه برای شما مهم است و احساس میکنید که اعتماد، ارتباطات و احساسات مثبت را میتوان دوباره برقرار کرد، ممکن است این گام را بردارید. این گامی است که مستلزم مشارکت همه افرادی است که درگیر آن هستند. به خودتان اجازه ندهید که در صورت عدم آمادگی، تحت فشار قرار بگیرید تا احساسات خود را دفن کنید یا با مردم آشتی کنید.
داشتن زمان برای پردازش احساسات دردناک ضروری است. به جای تحت فشار قرار دادن افرادی که ممکن است از هم جدا شده باشند، شاید بهتر است قبل از اقدام به آشتی، زمان و مکان لازم را برای بهبودی در اختیار آنها بگذارید.
اگر علاقمند به احساس بهتر در مورد روابط خود با اعضای خانواده خود هستید، از آنها بخواهید خانواده درمانی را امتحان کنند. با کار با یک درمانگر، ممکن است بتوانید ارتباطات خود را بهبود ببخشید و بینشی به دست آورید که ممکن است به شما کمک کند تا در مورد رابطه خود با آنها احساس بهتری داشته باشید.
ایجاد مرزها
داشتن مرز مشخص با اعضای خانواده که باعث استرس یا نارضایتی شما میشوند میتواند به شما کمک کند تا به عنوان یک فرد در خانواده خود بهتر حضور داشته باشید. و با مشکل تنفر از خانواده کنار بیایید.
با این حال، تعیین حد و مرز با خانواده می تواند دشوار باشد، زیرا ما معمولاً این محدودیتها را از خانواده خودمان میآموزیم. تشخیص یک مرز ناسالم میتواند سخت باشد اگر این تمام چیزی باشد که تا به حال شناختهاید.
اگر می خواهید رابطه خود را با اعضای خانواده حفظ کنید، در صورت امکان محدودیتهایی را برای این تعاملات تعیین کنید. برای مثال، ممکن است انتخاب کنید که یک یا دو بار در ماه با آنها وقت بگذرانید. اگر موضوعات خاصی با خانواده شما درگیری ایجاد میکند، روشن کنید که این موضوعات در طول تعامل شما ممنوع است.
ایجاد این مرزها میتواند به شما کمک کند تا احساس قدرت بیشتری داشته باشید و بر روابط خود با خانواده خود کنترل داشته باشید.
حریم خصوصی خود را حفظ کنید
تاکتیکهایی مانند جدا کردن خود از موقعیت یا خصوصی نگه داشتن عمدی جزئیات زندگیتان ممکن است کمک کند. اگر اعضای خانواده وارد زندگی شما میشوند یا از چیزهایی که یاد میگیرند علیه شما استفاده میکنند، به دنبال راههایی برای تغییر موضوع در هنگام مطرح شدن موضوعات خاص باشید. در صورت لزوم، مستقیم صحبت کنید و به سادگی بیان کنید که ترجیح میدهید در مورد موضوع صحبت نکنید.
با انتخاب خود صلح کنید
هر موقعیتی متفاوت است، اما در برخی موارد، ممکن است تصمیم بگیرید که رابطه خود را با اعضای خانواده پایان دهید. این یک تصمیم کاملاً شخصی است و اغلب در صورتی بهتر است که زمان و مسافتی را برای دستیابی به دیدگاهی در مورد تجربیات خود داشته باشید. بنابراین در صورت تنفر از خانواده به این گزینه نیز فکر کنید.
تحقیقات نشان می دهد که دوری خانواده غیر معمول نیست. در یک مطالعه، 43.5 درصد از شرکتکنندگان گفتند که حداقل با یکی از اعضای خانواده خود ارتباط ندارند.
صحبت کردن با یک دوست ممکن است مفید باشد، اما ممکن است بهتر باشد در مورد احساسات خود با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. یک درمانگر میتواند به شما کمک کند تا عواملی را که شما را به این مرحله سوق داده است ارزیابی کنید و سپس توصیههایی را در مورد بهترین روش انجام دهد.
تحقیقات نشان میدهد که آشتی پس از جدایی میتواند به ویژه برای فرزندان بزرگسالی که از والدین خود دور شدهاند، دشوار باشد. بین 50 تا 60 درصد از فرزندان بزرگسال که از والدینشان جدا شدهاند، اظهار داشتند که هرگز نمیتوانند در آینده رابطهای خوبی با والدین خود داشته باشند.
در حالی که قطع رابطه میتواند استرسزا باشد، تحقیقات نشان میدهد که می تواند اثرات مثبتی نیز داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که 80 درصد از افرادی که رابطه خود را با یک از اعضای خانواده به پایان رسانده بودند، احساس میکردند که این رابطه تأثیر مثبتی بر زندگی آنها داشته است. و باعث احساس قدرت و استقلال بیشتر شد.
سخن آخر
احساس تنفر از خانواده میتواند یک احساس بسیار دشوار باشد. اگر چنین احساسی دارید، ایجاد ارتباطات اجتماعی خارج از خانواده میتواند به شما کمک کند تا سیستم حمایتی سالمتری پیدا کنید و دیدگاه و فاصلهای از اعضای سمی خانواده به دست آورید.
استراتژی هایی مانند فاصله گرفتن از موقعیت، تعیین حد و مرز یا تلاش برای ترمیم روابط ناسالم ممکن است برای سلامت روانی شما مفید باشد. اگر یک رابطه بیشتر از اینکه فایده داشته باشد ضرر دارد، اغلب ایده خوبی است که به طور قابل توجهی ارتباط با فرد یا افراد دیگر را به طور قابل توجهی کاهش دهید یا به طور کامل قطع کنید.
اگر ناراحتی عاطفی، اضطراب، افسردگی یا علائم دیگری را در نتیجه عدم علاقه خود به خانواده خود تجربه میکنید، برای کمک با یک متخصص تماس بگیرید. ممکن است با صحبت کردن با یک متخصص سلامت روان که میتواند کمک کند، شروع کنید. درمان آنلاین نیز می تواند گزینه مفیدی باشد که ممکن است بخواهید در نظر بگیرید.
مطالب مرتبط: “9 نکته برای مقابله با احساس بی ارزشی”