مقدمه
سوالی که برای بسیاری از خانوادهها پیش میآید نحوه صحبت با فرزندان در مورد افسردگی است. برای صحبت با فرزندان در مورد افسردگی باید به چند عامل مختلف توجه کرد. ابتدا باید دلیل بحث مشخص باشد. آیا میخواهید به طور کلی تمامی اطلاعات را به اشتراک بگذارید، میخواهید در مورد مبارزه خودتان با افسردگی بگویید یا در مورد اینکه آیا کودکان علائم افسردگی دارد صحبت کنید. توجه به این سوالات شما را راهنمایی میکند چگونه با آنها صحبت کنید.
عامل دوم که در صحبت با فرزندان در مورد افسردگی مهم، سن فرزندتان است. کودک شما خردسال، دبستانی یا دبیرستانی ، توجه به سن تا حد زیاد مشخص میکند که چگونه با او حرف بزنید. کودکان کوچکتر نیاز به اطلاعات دقیقتری دارند در حالی که نوجوانان بزرگتر بیشتر این موضوع را درک میکنند.
وضعیت شما هر چه باشد، بدانید که صراحت در مورد مسائل بهداشت روان همیشه نسبت مخفی نگه داشتن آن یا صحبت نکردن در موردش ارجحتر است. مدتهاست که بیماری روانی به عنوان موضوعی مورد سوء استفاده قرار گرفته است که هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکند. هر چقدر بتوانید روشنتر این موضوع را برای آنها توضیح دهید، فرزندانتان در آینده احساس راحتی بیشتری میکنند تا در مورد مشکلاتشان با شما صحبت کنند.
اطلاعات در مورد افسردگی
اگر میخواهید به راحتی اطلاعات مربوط به افسردگی یا سلامت روان را به اشتراک بگذارید، این یک کار تحسین برانگیز است. در گذشته، داشتن اختلال روان یک ننگ بود. همچنین به خاطر کمبود اطلاعات صحبت کردن در مورد آن در خانوادهها امری سخت بود. بین سالهای 2007 و 2018، میزان خودکشی جوانان در آمریکا 60٪ افزایش یافت، و بحثهای بهداشت روان به خاطر این اتفاقها در اولویت اصلی خانوادهها قرار گرفت. انچه که در ایران نیز در ماههای اخیر مشاهده میشود افزایش آمار خودکشی نوجوانان و جوانان است که به خاطر عدم اطلاع خانوادهها از سلامت روان فرزندانشان است.
به عنوان یک والدین، مهم است که این موضوع را در سنین پایین با فرزندان خود در میان بگذراید. زیرا افسردگی موضوعی است که در نهایت میتواند بر یک فرد در خانواده تأثیر بگذارد. این امر به ویژه در صورت داشتن خویشاوندانی که مبتلا به افسردگی هستند، ممکن است بسیار مهم باشد. اگرچه ممکن است صحبت با فرزندان در مورد افسردگی سخت باشد، اما اگر صبر کنید تا کودک بزرگتر شود، شروع مکالمه سختتر خواهد بود.
اگر اکنون شروع به صحبت در مورد افسردگی یا سایر موارد بهداشت روانی کنید همانطور که در مورد یک بیماری جسمی مانند سرطان یا دیابت صحبت میکنید. در صورت داشتن مشکل احتمال اینکه فرزندتان به سراغ شما بیاید بیشتر است. با این کار آنها احساس میکنند مجاز هستند در صورت داشتن هر علامتی با شما صحبت کنند. زیرا آنها این اعتقاد را دارند که شما میتوانید احساسشان را درک کنید. باز هم، شما اگر قصد دارید قبل از این کار سن فرزند خود را در نظر بگیرید. در زیر چند نکته در مورد نحوه اداره این مکالمه در هر سنی را توضیح میدهد.

پیش دبستانی
اگر کودکتان در سن پیش دبستانی، شما مکالمه خود را متناسب با موضوعاتی تنظیم کنید که کودکتان میتواند آنها را درک کند. این ممکن است شامل گفتگو در مورد احساسات و غم و اندوه، و نحوه کنار آمدن با این غم و اندوه باشد. والدینی که به طور آشکار احساسات و همچنین استراتژیهای مقابلهای را که برای درمان از آن استفاده میشود را به اشتراک می گذارند. باید رفتارهایی را الگوی خود قرار دهند که کودکان پیش دبستانی بتوانند از آنها الگو بگیرند. علاوه بر این، آنها باید به فرزندان خود یاد دهند که اشکالی ندارد در مورد احساسات صحبت کنند و در صورت لزوم از آنها کمک بخواهند.
دبستان
صحبت با فرزندان در مورد افسردگی در سنین دبستانی بر همین اساس بنا شده است. با این حال، با بزرگتر شدن کودک، میتوانید جزئیات و توضیحات بیشتری را درباره سلامت روان به آنها بگویید. استفاده از اصطلاحات دقیق برای توصیف بیماری مانند افسردگی به کودک شما کمک می کند هم درمورد این بیماری بیاموزد و هم اینکه اگر خود احساس افسردگی کند، احساس خجالت نکند.
دبیرستان
سرانجام، در دوران دبیرستان، داشتن یک مکالمه آزاد در مورد سلامت روان به طور کلی به این معنی است که نوجوان شما احساس راحتی کند تا در صورت داشتن علائم از شما کمک بخواهد. والدینی که در مورد مشکلات بهداشت روان با کودکان خود صحبت میکنند، نسبت به کسی که هرگز این موضوع را مطرح نکرده است با فرزندش رابطه نزدیکتری دارد. به طور کلی، همیشه کودک خود را تشویق کنید تا در صورت احساس ناراحتی یا غم، بدون توجه به سنش، از شما کمک بخواهد.آنها را ترغیب کنید احساسات خود را به اشتراک بگذارند. و به آنها بگویید همیشه آماده کمک و شنیدن حرفهایشان هستید.
صحبت در مورد افسردگی خودتان

اگر قصد صحبت با فرزندان در مورد افسردگی خودتان دارید باید یک سری مسائل توجه نمائید. اگرچه ممکن است صحبت در مورد آن سخت باشد. اما بهتر است در نهایت این موضوع را به صورت شفاف برای آنها توضیح دهید. در حالی که ممکن است کودکان کوچکتر درک درستی نسبت به این مشکل نداشته باشد. اما روشهایی وجود دارد که میتوانید از طریق آن با کودک صحبت کنید و به او این بیماری روانی را توضیح دهید.
همچنین ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چه زمانی بهترین زمان برای به صحبت با فرزندتان در مورد افسردگی خودتان است. هنگامی که برای اولین بار علائم را مشاهده کردید؟ بعد از اینکه شما یک برنامه درمانی با دکتر خود تهیه کردهاید؟ یا بعد از اینکه مراحل درمان به خوبی در حال طی شدن بود؟ واقعیت این است که اکثر بچهها متوجه میشوند که شما خوب نیستید. اگر بخواهید واقعیت را پنهان کنید. آنها ممکن است داستانهای درباره بیماری شما بسازند که آنچه واقعا اتفاق میافتد ترسناکتر باشد. به ویژه این موضوع در کودکان کوچکتر بیشتر دیده میشود.
به همین دلیل بهتر است به محض اینکه احساس آرامش کردید، در مورد سلامت روان خود با آنها صحبت کنید. نیازی نیست که برای آنها همه چیز را مشخص کنید و یا در مورد روند و زمان درمانتان صحبت نمائید. در عوض بهتر است به آنها اطمینان دهید که با وجود بیماری که دارید همه چیز خوب است و نیازی به ترسیدن نیست. آنچه فرزندانتان بیشتر نیاز دارند، این است که مطمئن شوند شما آنها را دوست دارید و همه چیز خوب خواهد شد.
کنار آمدن با افسردگی والدین
برای اینکه فرزندتان احساس بهتری داشته باشد شما شاید مجبور شوید کارهای که برایتان سخت است را انجام دهید. افسردگی در روال روزانه زندگیتان مشکلاتی ایجاد میکند و شما مانند گذشته از انجام بسیاری از کارها لذت نمیبرید. اما باید برای اطمینان خاطر فرزندتان سعی کنید کارهای را انجام دهید تا ترس او از بین برود. به عنوان مثال مانند گذشته کارهای روزمره مانند زمان غذا خوردن یا فعالیتهای خانوادگی را انجام دهید.
در نظر گرفتن این نکته نیز مهم خواهد بود که فرزند شما ممکن است خود را سرزنش کند. به همین دلیل، با فرزند خود در مورد دلایل بیماری صحبت کنید و بگویید چه دلایلی باعث ایجاد افسردگی میشود. اگر متوجه شدید آنها هنوز هم خود را سرزنش میکنند از آنها بخواهید با یک پزشک یا درمانگر خانوادگی صحبت کنند.
در آخر، حتماً زمانی را برای صحبت با کودک خود انتخاب کنید که شخصی مزاحم صحبت شما نشود و کودک در آن احساس راحتی کند. این میتواند به معنای انجام یک فعالیت مورد علاقه با هم یا سوار شدن بر ماشین باشد. به آنها فرصت دهید تا در مورد آنچه که شما به آنها گفتهاید فکر کنند و برای درک آنها وقت بگذارید. در برابر سوالها پاسخگو باشید و بپرسید آنها چه احساسی دارند. از همه مهمتر، اگر گاهی اوقات احساس بدی دارید، راحت باشید. کودک شما باید بداند که افسردگی مانند هر بیماری دیگر است و بیماری نیست که شما آن را انتخاب کردهاید.

پیش دبستانی
چه چیزی باید به کودک پیش دبستانی خود بگویید؟ کودک کوچکتر نیازی به دانستن بسیاری از جزئیات در مورد شرایط شما ندارد و آنها همچنین نمیتوانند این موضوع را به خوبی درک کنند. اگر موارد زیادی را به طور هم زمان به آنها بگویید، ممکن است احساس کنند اطلاعات بیش از حد و گیج شوند. علاوه بر این، یک کودک خردسال احتمالاً در مورد تأثیرات جسمی بیماری شما فکر میکند. آنها ممکن است نگران باشند که شما خیلی بیمار خواهید شد و حتی به دلیل افسردگی میمیرید. اگر کودک شما در سن پیش دبستانی است، بهتر با استفاده از عبارات مشخصی بیماری خود را توضیح دهید تا آنها بتوانند توضیحات شما ارائه کردید را درک کنند.
زمانی را برای صحبت انتخاب کنید که احساس اجباری نداشته باشد، مانند زمانی که برای کشیدن یا ساختن چیزی نشستهاید. از زبان سادهای استفاده کنید، مانند اینکه گاهی مامان احساس غم میکند. از مواردی که هنگام احساس غم و اندوه برایتان اتفاق میافتد مثال بزنید، مانند اینکه از خواب بلند شدن سخت میشود یا انجام کار در خانه دشوار است. اگر زمانی که شما مریض هستید و نمیتوانید کارها را انجام دهید، همسرتان به امور رسیدگی میکند. میتوانید برای فرزندتان توضیح دهید که این بخشی از مریضی شما است که در آن احساس خوبی ندارید.
کمک کودک خردسال
یک کودک خردسال همچنین می تواند به پدر یا مادر افسرده کمک کند تا از روال کار و ساختار خانواده پیروی کنند. حفظ ساختار و نظم در زندگی به کودکان کمک میکند تا احساس امنیت کنند. حتی اگر این کار برای شما بسیار سخت باشد. شما باید سعی کنید مجموعهای از کارها که شامل انتظارتان از آنها است و روالهای که در زندگی روزمره وجود دارد دنبال کنید. این به آنها کمک میکند تا احساس امنیت کنند و همچنین به شما در کارهای خانه کمک کنند. حتی به کودکان خردسال می توان یاد داد که در صورت نیاز به کمک، به والدین خود کمک نمایند.
بیش از هر چیز دیگری به یاد داشته باشید که حتی کودکان بسیار کوچک در سن پیش دبستانی نیز میتوانند تحت تأثیر افسردگی شما قرار بگیرند. اگر شما بیش از حد با کودک خود در گذشته بازی میکردید، ممکن است احساس کنند که مشکلی پیش آمده است حتی اگر نتوانند آن را به زبان بیاورند. با این حال، بهتر شما خطوط ارتباطی را باز نگه دارید، تا آنها با شما به راحتی صحبت کنند.
دبستان
اگر فرزند شما در مدرسه ابتدایی باشد چگونه باید رفتار کنید؟ از آنجا که کودک شما کمی بزرگتر است، میتوانید به صورت دقیقتر با او صحبت کنید و از کلمات برای توصیف بیماری خود مانند “افسردگی” استفاده کنید. لزوماً لازم نیست تمام جزئیات علائم یا برنامه درمانی خود را به او بگویید، اما مطمئناً باید به سوالات آنها پاسخ دهید. در این سن، کودکان بیشتر احساس میکنند که گویی مقصر افسردگی شما هستند. به همین دلیل، مهم است که به فرزند خود بگویید که هیچ یک از اینها تقصیر آنها نیست و شما با استفاده از دارو خوب میشوید.
کودکان در این سن نیز میتوانند با انجام کارهای منزل به شما کمک کنند تا کارها با ساختار و روال منظم پیش بروند. این ممکن است به معنای قرار دادن ظروف در ماشین ظرفشویی یا قرار دادن لباسهای شسته نشده خودشان در سبد لباسشویی باشد. بعضی از کودکان حتی ممکن است بسته به شخصیت خودشان بتوانند کارهای بیشتری را انجام دهند.
بهترین زمان برای گفتگو برای کودکان در این سن این است که با آنها به بیرون از خانه بروید مانند پیادهروی روی در پارک که به آنها احساس آرامش میدهد. در مورد احساس خود صحبت کنید و از آنها در مورد احساسی که دارند بپرسید. اگر مثل گذشته رفتار نمیکنید از آنها عذرخواهی کنید. اما به آنها اطمینان دهید که سعی میکنید هر چی سریعتر بهتر شوید. سرانجام، نحوه کنار آمدن خودتان با این بیماری را برایشان توضیح دهید. تا آنها بدانند چگونه در آینده با احساسات خودشان کنار بیایند.
دبیرستان
سرانجام، اگر کودک شما در سن دبیرستان است، مکالمهای که شما با او خواهید داشت ممکن کاملا متفاوت باشد. ممکن است بخواهید درمورد تشخیص، برنامه درمانی و نحوه رفتار شما با آنها با صراحت صحبت کنید. از آنها درمورد وضعیت موجود بپرسید و بخواهید در مورد بیماریتان صحبت کنند. فرزندان بزرگتر میتوانند با انجام کارهایی مانند تهیه شام یا کارهایی دیگر، به شما کنند تا احساس خستگی کمتری کنید. حتما در مورد احساسی که دارد با او صحبت نمائید.
افسردگی فرزندان
اگر نگران هستید کودک شما افسرده باشد چه کاری باید انجام دهید؟ باز هم، این به سن فرزند شما و رابطهای که با فرزندتان دارید بستگی خواهد داشت. در زیر چند پیشنهاد در مورد چگونگی صحبت با فرزندان در مورد افسردگی در سنین پیش دبستانی، دبستانی و دبیرستانی وجود دارد.

پیش دبستانی
اگر کودک شما هنوز در سن پیش دبستانی است، بیشتر از اینکه علائم افسردگی را مشاهده کنید. خواهید دید که کودکتان احساس ناراحتی میکند. در این سن، مهم است که بدانید فرزند شما هنوز در مورد جهان و احساسات خود میآموزد. از آنها بپرسید که وقتی ناراحت هستند چه احساسی دارند و به آنها نشان دهید صحبت در مورد احساسات بد اشکالی ندارد. از آنها برای اینکه احساساتشان را بیان میکنند تشکر کنید و مطمئن شوید که به طور مداوم علائم آن را بررسی میکنید.
در این سن، اگر به مشکلی در رابطه با سلامت روان فرزندتان مشکوک هستید، قدم اول این است که با پزشک متخصص اطفال صحبت کنید تا نگرانیهای خود را بیان کنید. پزشک کودک برایتان توضیح میدهد که چه علائمی نگران کننده است و شما باید نگران آنها باشید. همچنین به شما آموزش میدهد چگونه برخورد بهتر داشته باشید.
دبستان
کودکان در سنین دبستان درک بیشتری از جهان اطرافشان دارند. و ممکن است به خاطر اینکه به مشکلی برنخورند احساسات خود را برایتان توضیح ندهند. به همین دلیل داشتن یک ذهن باز و شنونده بسیار مهم است. شما باید برای او توضیح دهید که داشتن این علائم هیچ خجالت و شرمی ندارد.
کودکتان باید بداند شما فردی هستید که او میتواند به آن اعتماد کند. و میتواند با خیالی آسوده مشکلاتش را با شما در میان بگذارد. به همین دلیل سعی کنید خود را جای فرزندتان بگذارید و با او همدلی کنید. اگر متوجه شدید آنها در حال دست و پنجه نرم کردن با علائم بیماری هستند. سعی کنید راهی بیابید که بتوانید کمک کنید. سعی نمائید به آنها احساس منفی انتقال ندهید. تلاش کنید با صحبت کردن بفهمید آنها چه حسی دارند.
مهمترین نکتهای که باید هنگام مکالمه با کودک دبستانی خود به یاد داشته باشید. این است که آرام، منطقی و بدون قضاوت باشید. هدف شما این نیست که “مشکل” را برطرف کنید، بلکه هدف آن این است که به درک مسئله بپردازید و به کودک خود نشان دهید که مایل به گوش دادن احساسات آن هستید. به جای جستجوی راهحل برای مشکلات، واقعاً به آنچه فرزندتان میگوید و احساس میکند گوش دهید. این کار تا حد زیادی آنها را تشویق میکند تا در آینده اگر به کمک نیاز داشتن با شما در مورد آن صحبت کنند.
سرانجام، اگر واقعاً نگران این هستید که کودک مدرسهای شما با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، با پزشک خانواده یا متخصص اطفال صحبت کنید. البته بهتر به یک مشاور حرفهای مراجعه کنید.

دبیرستان
سرانجام، اگر کودک دبیرستانی دارید و نگران افسردگی آنها هستید، باید چه کار کنید؟ در این سن، قطعاً دلیل نگرانی وجود دارد زیرا نرخ خودکشی در حال افزایش است. بسیاری از نوجوانان اکنون درگیر شبکههای اجتماعی و فناوری هستند که میتواند تأثیر منفی بر سلامت روان آنها بگذارد. اگر احساس میکنید ممکن است فرزندتان افسردگی دارد، شما به عنوان والدین چگونه با آن صحبت میکنید؟
برای نوجوان شما مهم است که بداند اشکالی ندارد اگر احساس ناراحتی، افسردگی یا اقدام به خودزنی یا خودکشی دارد، به شما مراجعه کنند. شما باید با آرامش و صراحت این سطح اعتماد را در فرزندتان ایجاد کنید که اشکالی ندارد زمان ناراحتی به شما مراجعه کند. اگر مطمئن نیستید که چگونه این موضوع را مطرح کنید، میتوانید از یک فیلم یا مستند که در مورد افسردگی است شروع کنید. زمانی که هر دو خسته نیستید و استرس ندارید این فیلم را با هم تماشا کنید. سپس برخی از سوالات باز مانند اینکه “احساس شما چیست؟” یا ” به چه چیزی فکر میکنید؟” را بپرسید.
اگرچه ممکن است فرزندتان فورا به این سوالات پاسخ درست ندهد. اما مهم است به او بفهمانید که اگر سوالی دارد یا میخواهد صحبت کند همیشه شما در کنار او هستید. همچنین می توانید به آنها یادآوری کنید که درخواست کمک اشکالی ندارد و درخواست کمک نشانه ضعف نیست. اگر سن فرزندتان بالاتر است ممکن به خاطر افسردگی احساس درماندگی کند. بنابراین مهم است که شما هرگونه علائم هشدار دهنده را جدی بگیرید.
مختل شدن زندگی فرزند نوجوان
به نظر میرسد که روال روزمره زندگی نوجوان شما مختل شده است؟ در این مورد مکالمهای را شروع کنید. مستقیماً درباره افسردگی (یا خودآزاری) با آنها صحبت کنید تا نشان دهید خطوط ارتباطی باز هستند و شما آنجا هستید تا به او کمک کنید. حتی میتوانید مستقیماً سوال کنید که آیا فرزند نوجوانتان احساس افسردگی میکند یا فکر کرده است خودکشی کند یا به خود آسیب برساند.
مهمتر از همه، موضع سخنرانی شما نباید تحقیرآمیز باشد. هیچ چیز به اندازه تحقیرآمیز بودن صحبت او را دور نمیکند. اگر نوجوان شما واقعاً افسرده باشد، موضع گیری و رفتار خشن شما فقط اوضاع را بدتر میکند. از هر چیزی که با شما در میان میگذارد تشکر کنید. تا بتوانید مکالمه طولانیتری با او داشته باشید.
به علاوه، اگر فکر این گفتگوها بیش از حد برای شما سخت است، نیازی نیست که همه کارها را به تنهایی انجام دهید. اگر واقعاً نگران هستید، میتوانید از شخص ثالثی مانند پزشک یا متخصص بهداشت روان کمک بگیرید. با یک نوجوان میتوانید در مورد مراقبت از خودش و کارهایی که میتواند برای بهبود خلق و خوی انجام دهد مانند محدود کردن استفاده از فناوری، خوردن غذاهای سالم، ورزش منظم، بیرون رفتن برای گذراندن وقت و انجام کارهای لذتبخش صحبت کنید. یک نوجوان افسرده که زمان زیادی را در تنهایی سپری کند، افسردگی بیشتری خواهد داشت.
سخن پایانی
اگر احساس میکنید نیاز به صحبت با فرزندان در مورد افسردگی است. باید با فرزند خود در مورد افسردگی صحبت کنید. تا اطلاعات عمومی در مورد تشخیص و مشکلاتی که این بیماری برایتان ایجاده کرده است ارائه دهید. یا اینکه تصور میکنید فرزندتان افسرده است و باید با او صحبت کنید. در تمامی این حالات احتمالا احساس ضعف میکنید و نمیدانید چه چیزی را باید به او بگویید.
مهمترین نکتهای که باید بخاطر بسپارید این است که آنچه فرزند شما بیشتر به آن نیاز دارد این است که شما با او با احترام و دلسوزی رفتار کنید. در حالی که کودکان تحمل بالایی دارند، اما کودکی که با والدین افسرده سر و کار دارد یا خود با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، نیاز به حمایت و توجه بیشتری دارد. اگر خودتان قادر نیستید که از آنها حمایت کنید، باید از دیگران مانند خانواده، دوستان یا افراد حرفهای کمک بگیرید.
سرانجام، مطمئن شوید که همیشه یک راه ارتباطی برای صحبت با فرزندانتان باز گذاشتهاید. سعی کنید همیشه کودک خود را تشویق کنید که هر وقت بخواهد میتواند در مورد نگرانیهای که دارد با شما صحبت کند. هر زمان بخواهد میتواند سراغ شما بیاید و بداند که همیشه یک گوش شنوا وجود دارد که آماده درک و همزاد پنداری با آنها است.
به محض اینکه کودک احساس راحتی کند در مورد افسردگی صحبت میکند، در هر زمینهای در این حالت، وضعیت برای خانواده بهتر خواهد شد. ممکن است دریابید که وقتی موضوع افسردگی در فضای باز قرار گرفت، در مورد اشتراک علنی با دیگران وقتی زمان آن فرا میرسد، ننگ کمتری وجود دارد.