خیلی از افراد شناخت از خود ندارند. ما گاهی اوقات تصور می‌کنیم خودمان را کامل می‌شناسیم اما در اشتباه هستیم. هر چقدر هم که گیج‌کننده به نظر برسد، درست است. شما باید فعالانه دریابید که چگونه خودتان را بشناسید تا از زندگی آن‌طور که می‌خواهید لذت ببرید. دلیل اینکه ما واقعاً شناخت خود نداریم این است که خیلی به خودمان نزدیک هستیم. درک ما از اینکه چه کسی هستیم، با این که چه کسی می‌خواهیم باشیم و چه آرزویی داریم در زندگی، پوشانده شده است، اما ما خواسته‌ها و رویاهای خود نیستیم.

شناخت خود یعنی چه؟

شاید پرسیدن این سوال عجیب به نظر برسد. از این گذشته، شما تمام زندگی خود را می‌شناسید. شما فکر می‌کنید که خود را بهتر از هر کسی در دنیا می‌شناسید.

اما ما همیشه خودمان را آنطور که دیگران می‌بینند نمی‌بینیم. کمی درون‌نگری به شما کمک می‌کند این چیزها را در مورد خودتان درک کنید.

نقاط قوت و ضعف

باور کنید یا نه، بسیاری از مردم در مورد خودشان به خودشان دروغ می‌گویند. آ‌ن‌ها ممکن است فکر کنند در چیزی بهتر یا بدتر از آنچه هستند.

برخی از افراد در توصیف نقاط قوت خود اغراق می‌کنند در حالی که برخی دیگر در توصیف نقاط ضعف خود اغراق می‌کنند. در هر صورت، شما دیدگاه دقیقی از اینکه واقعاً چه کسی هستید ندارید. بنابراین، شناخت خود واقعاً به شما این دیدگاه را می‌دهد که چه کاری می‌توانید انجام دهید و چه کاری نمی‌توانید انجام دهید.

تجزیه و تحلیل عادات

همه ما عادت‌هایی داریم که خوب و بد هستند، اما بسیاری از مردم از عادت‌های خود آگاه نیستند یا نمی‌خواهند آن‌ها را بپذیرند.

بنابراین، بخشی از شناخت خود، بازتاب عادات خود است. همه آن‌ها را مرور کنید، چه واقعاً بخواهید آن‌ها بپذیرید یا نه. سپس، بررسی کنید که آیا آن‌ها در زندگی به شما کمک می‌کنند یا آسیب می‌رسانند.

پی بردن به هدف زندگی

بسیاری از مردم در زندگی اشتیاق یا هدفی ندارند. وقتی خودتان را بشناسید، می‌توانید بفهمید که چه کاری می‌خواهید انجام دهید تا اثری از خود در این دنیا به جا بگذارید. همه ما در زندگی هدفی داریم، اما بسیاری از مردم احساس می کنند که بدون برنامه در حال پیشروی هستند. به ارزش های خود خوب نگاه کنید تا سعی کنید این را بفهمید.

سوالاتی که باید بپرسید تا خود را بشناسید

در زیر چند سوال وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا در مورد هویت خود بیشتر بدانید. هر چقدر هم که این سؤالات ساده باشند، متوجه خواهید شد که پرسیدن آن‌ها به شما کمک می‌کند تا در مورد اولویت‌ها، نقاط قوت، ضعف‌ها و کارهایی که می‌توانید برای بهتر کردن زندگی خود انجام دهید، اطلاعات بیشتری کسب کنید.

چه چیزی را بیشتر در مورد خود دوست دارید؟

همه ما حداقل یک چیز را در مورد خودمان دوست داریم. این می تواند چیزی فیزیکی، عجیب و غریب، منحصر به فرد یا حتی چیزی نسبتاً معمول باشد.

با دانستن اینکه چه چیزی را بیشتر در مورد خود دوست دارید، این واقعیت را تقویت می‌کنید ارزش دوست داشته شدن توسط دیگران را دارید و لایق این هستید که به‌عنوان فردی ارزشمند با شما رفتار شود.

چه ویژگی از خودتان را دوست ندارید؟

همانطور که همه ما چیزهای خاصی داریم که واقعاً در مورد خود دوست داریم، چیزهایی نیز وجود دارد که آرزو می‌کنیم بتوانیم آن‌ها را تغییر دهیم. به عنوان مثال، می‌تواند چیزی در مورد ظاهر، مهارت‌های اجتماعی یا انگیزه شما باشد.

هنگامی که می‌دانید چه چیزی را در مورد خود دوست ندارید، می‌توانید راه های مختلفی را برای بهبود این ویژگی‌ها مشخص کنید. به این سوال به عنوان سوالی فکر کنید که به شما کمک می‌کند نقاط ضعف خود را شناسایی کنید تا بتوانید روی آنها کار کنید.

اگر در لاتاری برنده شوید، اولین کاری که انجام می دهید چیست؟

برخی از مردم احتمالاً بخشی از آن را به خیریه اهدا می‌کنند. فرد دیگر ممکن است مقداری از آن  را برای آینده فرزندشان پس‌انداز کند. فردی دیگر احتمالاً از آن برای سفر در سراسر جهان استفاده می‌کند و هرگز به عقب نگاه نمی‌کند.

این سوال به ظاهر کلیشه‌ای دو کار انجام می دهد.

اول، به شما نشان می‌دهد که اولویت‌های شما کجاست، چه ساختن خانه، سرمایه‌گذاری در یک تجارت یا پس‌انداز پول برای یک روز بارانی. دوم، کمی بینش را نشان می‌دهد که اگر پول هدف نباشد واقعاً چه کاری انجام می‌دادید.

از چه چیزی بیشتر می ترسید؟

چیزهایی که از آن‌ها می‌ترسید چیزهایی هستند که مانع شما می‌شوند. تا زمانی که نتوانید با ترس‌های خود روبرو شوید، نمی‌توانید واقعاً تمام چیزهایی را که در زندگی شما وجود دارد کشف کنید.

ترس افراد را گاهی به سمت بهتر شدن و گاهی به بدترین شکل ممکن تغییر می‌دهد. وقتی می‌دانید از چه می‌ترسی، راحت‌تر می‌توان دید که چگونه ترس شما را عقب نگه می‌دارد و از چه چیزی شما را باز می‌دارد.

هنگامی که این چیزها را دانستید، می توانید انتخاب کنید که با آن ترس‌ها روبرو شوید یا اگر این ترس شما را از هیچ چیز مهمی باز نمی دارد، اجازه دهید باقی بمانند.

5 سال دیگر خودت را کجا می بینی؟

تعیین اهداف یا برنامه ریزی برای آینده مهم است، اما نباید خیلی نگران برنامه‌ریزی دقیق زندگی خود باشید.

داشتن یک هدف کلی برای آنچه می‌خواهید در پنج سال آینده به دست آورید، چشمان شما را به مسیرهای مختلفی که می توانید برای رسیدن به آن اهداف طی کنید باز می‌کند.

چگونه با یک روز بارانی برخورد می‌کنید؟

اگرچه بسیاری از مردم باران را دوست دارند، اما تعداد کمی از ما زمانی که مجبور می‌شویم برای رفت و آمد صبحگاهی خود به محل کار برویم، واقعاً آن را می پذیریم.

با پرسیدن اینکه چگونه یک روز بارانی را تحمل می کنید، خود را با راه های زیادی آشنا خواهید کرد که از طریق آنها می توانید با وجود آب و هوای که روحیه را تضعیف می کند، خوش بین باشید. از طرف دیگر، اگر اجازه دهید خلق و خوی شما به دلیل تغییر ناگهانی آب و هوا کاملاً تضعیف شود، خواهید آموخت که ممکن است زمان آن فرا رسیده که به جای غرق در بدبخت برای چیزهایی که دارید، دنیا را با دید دیگر نگاه کنید.

تنها چیزی که به آن افتخار می‌کنید چیست؟

جایی که غرور ما نهفته است، جایی است که اولویت‌های ما اغلب نهفته است. این بزرگترین سرمایه‌گذاری ما و موفقیتی است که همیشه می‌توانیم در هنگام سخت شدن زندگی در ذهن داشته باشیم.

آیا به مدرک تحصیلی خود افتخار می‌کنید؟ آیا‎ به مسیر شغلی خود افتخار می‌کنید؟ آیا به اینکه بچه‌های بزرگی تربیت کرده‌اید افتخار می‌کنید؟ آیا به این واقعیت افتخار می‌کنید که در تمام این سال‌ها دوستان زیادی جمع کرده‌اید؟

دانستن اینکه به چه چیزی افتخار می کنید به شما یادآوری می کند که چرا زندگی عالی است و چرا باید به راه خود ادامه دهید، علیرغم اینکه ممکن است چیزهای بدی به نظر برسند.

برای چه چیزی بیشتر از همه سپاسگزار هستید؟

سلبریتی‌ها تنها کسانی نیستند که می توانند سخنرانی سپاسگزاری داشته باشند. برای چه چیزی در زندگی خود بیشتر سپاسگزار هستید و چرا؟

داشتن قدردانی در زندگی مهم است، و به همان اندازه مهم است که این قدردانی را به افرادی که برایتان مهم هستند ابراز کنید. حتی اگر برای داشتن سنگ یک حیوان خانگی سپاسگزار هستید، بهتر است به آن سنگ خانگی اطلاع دهید.

نقاط قوت شما چیست

بسیاری از مردم احساس خوبی نسبت به خود ندارند. در عوض، آنها به خودشان سخت می‌گیرند و فقط روی نکات منفی تمرکز می‌کنند.شما نیز باید به نقاط قوت خود نگاه کنید. در چه کاری خوب هستید؟ احساسات شما چیست؟

از چی خجالت میکشی؟

خیلی خوب است که روی نقاط قوت خود تمرکز کنید، اما همچنین می‌تواند مفید باشد که به آنچه در زندگی خود از آنها خجالت زده‌اید نگاه کنید.

با این حال، برای تنبیه خود نباید این کار را انجام دهید. در عوض، باید از آن به عنوان نمونه ای از کارهایی که می توانید در آینده بهتر انجام دهید استفاده کنید. از این دانش به عنوان یک عنصر سازنده برای انجام کارهای بهتر در دفعه بعد استفاده کنید.

چرا کاری را که انجام می دهید؟

اگر  شما از کسی بپرسد چرا کاری را انجام می‌دهد، و در پاسخ شما بگوید نمی‌دانم، تعجب خواهید کرد. اگر او نمی‌داند پس چه کسی می‌داند؟

حال همین سوال را از خود بپرسید. بخشی از شناخت خود و خودآگاهی، تجزیه و تحلیل رفتارهای خودتان و انگیزه های پشت آن است. اگر بلافاصله پاسخ را نمی‌دانید، نگران نباشید. فقط به بررسی آن ادامه دهید و به جواب خواهید رسید.

چه چیزی شما را هدایت می‌کند؟

هر کسی چیزی دارد که صبح ها او را از رختخواب بیرون می‌آورد. از خود بپرسید چه چیزی شما را هدایت می‌کند. احساسات شما چیست؟ مهمترین چیزهای دنیا برای شما چیست؟

چه چیزی را در دیگران تحسین می‌کنید؟

گاهی اوقات خودمان را به خوبی نمی شناسیم، اما می دانیم که در دیگران چه چیزی را دوست داریم. بنابراین، به افرادی که می‌شناسید نگاه کنید و آنها را تحلیل کنید. چه ویژگی های خوبی دارند؟

به این فکر کنید که چگونه می‌توانید از آنها تقلید کنید تا بتوانید بهترین نسخه خود نیز باشید.

به جهان چه کمکی می‌خواهید کنید؟

پزشکان جان‌ها را نجات می دهند، هنرمندان الهام می‌گیرند و کمدین‌ها سرگرم می‌شوند. ما با کمکی که به جامعه می کنیم، عزت به دست می‌آوریم.

تصور کنید که 50 نفر در خانه شما را به صف کرده‌اند. چه چیزی می‌خواهید به آنها پیشنهاد دهید؟ چرا مردم به شما مراجعه می‌کنند؟ حداقل سه مورد را فهرست کنید.

در چه چیزهایی مهارت دارید؟

اگر با سوال اول مشکل دارید، احتمالاً به این دلیل است که روی چیزهایی که می خواهید باشید، تمرکز کرده‌اید، نه روی آنچه که هستید. این عالی است که علاقه خود را دنبال کنید، اما ارائه آنچه قبلاً در آن مهارت دارید نیز عالی است.

بنابراین شاید شما واقعاً در نوشتن مهارت دارید اما می خواهید یک موسیقیدان باشید. می توانید روز به روز به عنوان یک کپی رایتر کار کنید و در آخر هفته کنسرت داشته باشید. با این فکر که قرار است فقط کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید، فلج نشوید.

الگوی شما چه کسانی هستند؟

مطالعه مسیرهای شغلی و زندگی شخصی افرادی که بیشتر آنها را تحسین می‌کنید، می تواند الهام بخش شما باشد. یا حداقل می توانند باعث شوند کمتر احساس تنهایی کنید.

آنها را در گوگل جستجو کنید و ببینید که چگونه این کار را انجام داده‌اند و در مورد چالش های آنها اطلاعات کسب کنید. تصاویر و نقل قول‌های آنها را چاپ کنید و آنها را روی تابلوی خود سنجاق کنید. هر زمان که به موانع برخورد کردید، فقط دیدن عکس‌های آن‌ها می‌تواند شما را وادار کند که ادامه دهید.

سنگ قبر خود را تصور کنید

چی میگه؟ وقتی در حال تجسم آینده خود هستیم، فکر کردن به مرگ چقدر تلخ است؟ اما این یک راه موثر برای دانستن آنچه از وجود خود می خواهیم است.

از آنجایی که این یک کتیبه است، توصیف خود را به ده کلمه محدود کنید. مثال‌ها: «مردی که وسواس زیادی به گفتن داستان‌های واقعی دارد»، «مخترع چیزهای دیوانه‌کننده»، «بهترین مادر دنیا». مال شما چیست؟

تولد 75 سالگی خود را تصور کنید. می خواهید مردم در مورد شما چه بگویند؟

این شبیه به سوال قبلی است، اما جزئیات بیشتری دارد. بنابراین یک شما پیر و چروکیده را تصور کنید که روی صندلی نشسته و به صحبت های مهمانانتان در مورد شما گوش می دهد. چی میخوای بشنوی؟

شاید بخواهید صحبت های دخترتان را بشنوید که چقدر سختگیر اما دوست داشتنی هستید. اینکه به او کمک کردی تا بهترین نسخه از خودش شود. شاید بخواهید بشنوید که همسایه‌تان به شما می‌گوید که همیشه از لبخند و هدایای گرم شما قدردانی می‌کند. شاید بخواهید بشنوید که همکارتان به شما می گوید از زمانی که شما دفتر را ترک کرده‌اید، دفتر خسته کننده بوده است.

این شما را راهنمایی می کند تا آن گونه که می خواهید باشید مجسمه سازی کنید.

پول در مقابل اشتیاق؟

اگر‎ بتوانید هر دو را داشته باشید خوش شانس هستید، اما بیشتر کارهای پرشور * راه اندازی شرکت خود، هنرمند شدن و غیره * 70٪ یا بیشتر از زمان و تمرکز شما را می‌طلبد.

اگر بر سر دوراهی قرار دارید و واقعاً برایتان سخت است که تصمیم بگیرید که آیا باید تمام وقت در یک شغل شرکتی کار کنید یا کنسرت های آزاد را با انجام کاری که دوست دارید انجام دهید، باید بدانید که چه نوع رنجی برای شما قابل تحمل‌تر است.

اگر تصمیم گرفتید از علاقه خود پیروی کنید و سودآور نیست، این احتمال را بپذیرید که در مدت پنج سال نتوانید صاحب پنج خانه شوید.

به همین ترتیب، اگر ترجیح می دهید ابتدا به امنیت مالی پایبند باشید، باید با «چه می شود اگر» که هر از گاهی از آن بازدید می کند، مقابله کنید.

می‌خواهید روزانه با چه نوع افرادی ارتباط برقرار کنید؟

همین الان به افرادی در زندگی خود فکر کنید که پنج سال بعد واقعاً آنها را در زندگی خود می‌خواهید.

اگر نمی‌خواهید بهترین دوست خود را در تصویر بگنجانید، پس از هم جدا شده‌اید اما هنوز در حال بریدن بند ناف هستید. مشکلی نیست. حداقل در مورد آنچه که در دوستی ها می‌خواهید و نمی‌خواهید روشن هستید.

هنگامی که طرحی از افرادی که می خواهید تهیه کردید، مطمئن شوید که با دیدن این نوع افراد به آنها سلام می کنید. آن‌ها به اندازه سنگهای قیمتی کمیاب هستند. به همین ترتیب، با افرادی که نمی توانید تصور کنید در آینده با آن‌ها بخندید خیلی نزدیک نشوید.

به دنبال چه ویژگی های غیرقابل مذاکره ای در همسر هستید؟

اینکه با چه کسی ازدواج می‌کنیم  همه جنبه‌ها آینده ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر می‌خواهید ازدواج کنید، ویژگی‌هایی را که در یک رابطه به دنبال آن هستید، فهرست کنید.

خیلی سطحی یا جاه طلب نباشید *پولدار کثیف، خوش تیپ ترین مرد دنیا*، زیرا ممکن است همیشه ناامید شوید.

به سادگی ویژگی های غیرقابل مذاکره را فهرست کنید که راهنمای شما در انتخاب شریک هستند. مثال: 1. وقتی دارم صحبت می کنم باید به من نگاه کند، 2. بتوانیم بدون زحمت بخندیم، 3. باید درآمد خوبی داشته باشیم و غیره.

 آیا می خواهید بچه دار شوید؟ چند تا؟

شما باید به خاطر داشته باشید که اگر واقعاً نمی‌خواهید بچه دار شوید مشکلی نیست. اما اگر قصد دارید بچه دار شوید، از خود بپرسید که با توجه به پاسخ های خود به سؤالات بالا، واقعاً چند فرزند می‌خواهید.

اگر رویای شما این است که یک میلیاردر یا هنرمند خودساخته شوید، بزرگ کردن دوازده فرزند تقریبا غیرممکن است. بر اساس سبک زندگی ای که در بالا تصور کردید، فکر می کنید باید چند فرزند داشته باشید؟

به یاد داشته باشید، شما نمی توانید همه این کارها را همزمان انجام دهید. در حالی که بچه ها را بزرگ می‌کنید، نمی توانید 100٪ به حرفه خود اختصاص دهید و بالعکس.

چه چیزهایی شما را شاد و سرزنده می‌کند؟

تمام چیزهایی که شما را خوشحال می کند را فهرست کنید. قطرات باران؟ چای؟ حمام آب گرم؟ آغوش؟ درنگ نکن یک قلم و کاغذ بگیرید و ده دقیقه به نوشتن ادامه دهید. همه این موارد را در برنامه‌های خود برای آینده خود بگنجانید.

اگر باغبانی واقعاً شما را خوشحال می‌کند، مطمئن شوید که خانه ای با باغ دارید. اگر نقاشی به شما شادی می‌دهد، مطمئن شوید که در خانه آینده خود، آتلیه‌ای دارید که می‌توانید نقاشی کنید.

برنامه روزانه کامل شما چگونه است؟

تصور کنید پنج سال بعد از خواب بیدار شوید. ساعت چند است؟ چه نوع صبحانه ای آماده می‌کنید؟ آیا برای دویدن بیرون می روید یا در اتاق نشیمن خود یوگا انجام می دهید؟ روال شما در شب چیست؟ چه چیزی شما را برای آخر هفته هیجان زده می کند؟

ده کلمه‌ای می‌خواهید خود را در آینده با آن توصیف کنید چیست؟

بیشتر از یک شغل و روابط، مهم است که بدانید در آینده چه کسی می خواهید باشید.

به ویژگی های اصلی مانند صبور بودن، سخاوتمند بودن، همیشه خندان، واقعی بودن، خنده دار بودن، منبع شادی خود و دیگران و غیره فکر کنید. آنها را یادداشت کنید و هر از چند گاهی بخوانید. شروع به پرورش شخصیت خود کنید زیرا بیشتر از پول، ارتباطات و سایر موارد ذکر شده در بالا، آینده شما را شکل می‌دهد.

چگونه خودتان را بشناسید و در مورد شخصیت خود آگاه شوید

اگر می‌خواهید نسبت به فردی که واقعاً هستید کور نباشید، باید برای آن تلاش کنید. خودکار نیست گاهی اوقات ممکن است بسیار دشوار باشد زیرا بیشتر مردم از جستجوی عمیق درون خود و یافتن چیزی که دوست ندارند می‌ترسند. آنها فکر می‌کنند اجتناب از انجام آن ساده‌تر است. شناخت خود سخت است و نیاز به تلاش دارد.

برای اینکه بدانید ذهن شما چگونه کار می کند و واقعا دنیا را چگونه می بینید، برخی از این نکات را دنبال کنید.

زمانی را به تنهایی بگذرانید

بیشتر مردم نمی دانند دیگران چقدر بر آنها تأثیر می‌گذارند. گذراندن زمان زیاد با یک نفر می تواند باعث شود که ویژگی های شخصیتی او را بپذیرید. پس از مدتی، حتی ممکن است به یاد نیاورید که قبل از اینکه آنها را بشناسید، چگونه بودید.

گذراندن وقت به تنهایی به شما کمک می کند تا بفهمید واقعاً دوست دارید چه کاری انجام دهید و در زندگی چه می‌خواهید. اگر شخص دیگری همیشه بر شما تأثیر نگذارد، خودتان را خیلی بهتر می شناسید.

واکنش‌های خود را به موقعیت‌های خاص تجزیه و تحلیل کنید

وقتی از چیزی ناراحت می شوید، از خود بپرسید چرا. مشخص کنید که چه چیزی به طور خاص باعث ناراحتی شما شده است. خودت بنشین و به تهش برو.

معمولاً این به شما کمک می‌کند تا نقاط حساس را مشخص کنید و چرا چنین واکنشی نشان می‌دهید. فهمیدن این موضوع به شما کمک می‌کند تا خودتان را کمی بهتر بشناسید.

از علایق خود پیروی کنید

به کارهایی که بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارید انجام دهید فکر کنید. این کار را بیشتر انجام دهید و آن را بهتر انجام دهید. علایق ما هسته اصلی شخصیت ما هستند. با دنبال کردن مطالب خود، حتی بیشتر در مورد خود کشف خواهید کرد.

به این فکر کنید که چه چیزی شما را عصبانی می کند

پشت خشم ما اشتیاق است. این تقریبا همیشه درست است. اگر به مواقعی فکر کنید که عصبانی‌ترین زمان‌ها بوده‌اید، احتمالاً چیز بسیار مهمی در مورد شناخت خود یاد خواهید گرفت.

افراد سمی را حذف کنید

اگر همیشه در کنار افراد سمی باشید، می‌توان آن را پنهان کرد. آنها شما را به پایین می‌کشانند و شما را از افشای واقعی خود باز می دارند. از شر آنها خلاص شوید. شما هرگز نباید در زندگی خود جایی برای آن دسته از افراد بگذارید، به خصوص اگر می خواهید به شناخت خود کمک کنید.

دفتر خاطرات داشته باشید

بسیاری از ما زندگی روزمره خود را تجزیه و تحلیل نمی‌کنیم. ما نمی نشینیم و به تصمیماتی که گرفته‌ایم و چرایی آن فکر نمی‌کنیم. وقتی در یک دفتر می نویسید، زندگی خود را از منظر دیگری خواهید دید.

حتی لازم نیست در مورد چیزهای گسترده یا پیچیده بنویسید. پس از آن، مطالبی را که نوشته‌اید دوباره بخوانید و درک بهتری از اینکه چه کسی هستید خواهید داشت.

ارزش‌های اصلی خود را کشف کنید

همه ما چیزهایی داریم که بیش از هر چیز دیگری به آنها اعتقاد داریم. این چیزی است که ما بیش از همه برای ما ارزش قائل هستیم. وقتی این را فهمیدید، متوجه خواهید شد که در هسته اصلی خود چه کسی هستید. از پی بردن به آنچه برایتان ارزش قائل هستید ابایی نداشته باشید. این کار به شناخت خود کمک می نمائید.

به اخلاق و آنچه به آن اعتقاد دارید فکر کنید

اخلاقیات رفتار ما را شکل می‌دهد، اما همه رفتارهای مشابهی ندارند. برخی افراد فکر می کنند دروغ گفتن به دوستان کاملاً خوب است در حالی که برخی دیگر فکر می کنند کاملاً اشتباه است.

به چی اعتقاد داری؟ این سوال را از خود بپرسید. وقتی پاسخ داده شد، کمی بهتر از قبل خود را خواهید شناخت.

اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که به شما احساس خوبی می‌دهند

هرچه در کنار مردم راحت تر باشید، خود واقعی شما بیشتر ظاهر می‌شود. وقتی در اطراف مردم احساس قضاوت یا ناراحتی می کنیم، پنهان نمی‌شویم.

برای اینکه یاد بگیرید چگونه خودتان را بشناسید، نمی توانید از کسی که هستید پنهان شوید. شما باید بتوانید آن سمت خود را نشان دهید و این فقط در اطراف کسانی که دوست دارید و به آنها اعتماد دارید اتفاق می‌افتد.

مطالب مرتبط: “چالش 30 روز عشق به خود” 

تحرک بدنی داشته باشید

ورزش کنید و از کوه ها بالا بروید و از صخره ها به داخل آب های عمیق بپرید. شناخت خود به همان اندازه جسمانی است که ذهنی و عاطفی است. بدن شما می تواند کارهای شگفت انگیزی انجام دهد. دریابید که محدودیت های شما چیست و تا چه حد می‌توانید آنها را پیش ببرید. ورزش به شناخت خود کمک می کند.

چیزهای جدید را تجربه کنید

شما نمی توانید رشد کنید و در مورد خودتان به عنوان یک فرد بیاموزید، اگر زندگی شما دقیقاً یکسان باشد، بنابراین بیرون بروید و کارهای بیشتری انجام دهید! به کنسرت بروید و به سفر بروید. از دوستان دور دیدن کنید یا به تنهایی به تعطیلات بروید.

کارهایی را انجام دهید که شما را به وحشت می‌اندازد

ترس حدی است که ما به آن اعتماد داریم و خود را می‌شناسیم. اگر فراتر از آن بروید، یاد می‌گیرید که واقعاً چه توانایی‌هایی دارید. بدیهی است که دست به کار خطرناکی نزنید که ممکن است به شما صدمه بزند، بلکه با خیال راحت با ترس‌های خود روبرو شوید.

برای رسیدن به اهدافی که هرگز فکرش را نمی‌کردید به خودتان فشار بیاورید

شما فقط فکر می‌کنید که قادر به انجام کاری هستید که قبلا انجام داده‌اید. برای اینکه خودتان را بهتر بشناسید، این مرزها را کنار بگذارید.

اهدافی را هدف قرار دهید که فکر نمی‌کنید می توانید به آنها برسید و از آنها پیشی بگیرید. هنگامی که به آن نقطه رسیدید، متوجه خواهید شد که چه نوع فردی هستید و واقعاً چقدر سخت می‌توانید کار کنید.

با افرادی صحبت کنید که معمولاً این کار را نمی‌کنید

این احمقانه است که دیگران چقدر می‌توانند جنبه‌های مختلف خود را به شما نشان دهند. اگر کسی را در ایستگاه اتوبوس دیدید اما به طور معمول هرگز مکالمه‌ای را شروع نمی‌کنید، سلام کنید.

با آنها صحبت کنید و ببینید که آنها ممکن است چه چیزی را در مورد خودتان به شما نشان دهند. شما هرگز نمی دانید که یک نفر چقدر می‌تواند چیزهای خاصی را در مورد شما به سطح بکشد. این کار به شناخت خود کمک می کند.

ناراحت شوید

حقیقت در مورد اینکه ما چه کسی هستیم، بیشتر زمانی آشکار می شود که ناراحت هستیم. این لزوما جای بدی نیست. معمولاً ناراحتی از ناشناخته‌ها یا ترس ناشی می‌شود. کارهایی را انجام دهید که باعث ناراحتی شما می‌شود، اما هنوز می‌توانید از عهده آنها برآیید، و چیزهای بیشتری در مورد خود یاد خواهید گرفت.