سازمان جهانی بهداشت (WHO) اعتیاد به بازی را به عنوان یک بیماری در یازدهمین ویرایش طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD-11) آورده است. طبق ICD-11، اختلال بازی باعث میشود فرد حداقل برای یک سال کنترلی بر میزان زمانی که بازی میکند نداشته باشد. این موضوع بر زندگی روزانه فرد به صورت منفی تاثیر میگذارد. در حالی که اختلال بازی در آخرین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-V) که در ایالات متحده استفاده میشود، وجود ندارد. اما به روزرسانی WHO ممکن است بر پیدا کردن روشها برای درمان این اعتیاد تأثیر بگذارد. تحقیقات در زمینه اعتیاد به بازی همچنان در حال انجام است.
هزینه ها و مزایای “اعتیاد”
دکتر سوراجی وگیج، بنیانگذار و مدیر مرکز درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی میگوید استفاده از کلمه اعتیاد برای تعریف رفتارهای افراطی هزینه ها و مزایایی دارد.
مزایا استفاده از کلمه اعتیاد
وگیج توضیح میدهد که مزیت استفاده از کلمه اعتیاد این است که افراد متوجه میشوند که ترک آن کار و رفتار طاقتفرسا است و فرد نمیتواند آن را کنترل کند. در نتیجه کمتر فردی که دچار اعتیاد است را سرزنش میکنند و درک و شفقت افزایش مییابد.
به گفته وگیج، استفاده از کلمه اعتیاد میتواند به درک رفتار فرد کمک کند. او میگوید: «ما گاهی اوقات کارهایی را انجام میدهیم که در کوتاهمدت تقویتکننده هستند، اما بیش از حد مضر هستند، و تغییر رفتار در زمانی که رفتار مشکلساز میشود، میتواند به طرز شگفتآوری دشوار باشد.»
وگیج نامیدن چیزی به عنوان “اعتیاد” باعث میشود که توجه به موضوع جلب شود و دانشمندان و محققان برای پیدا کردن روشهای درمان تشویق شوند. اما در نظر گرفتن رفتارهای خاص به عنوان اعتیاد هزینههایی نیز دارد.
هزینه استفاده از کلمه اعتیاد
وگیج میگوید وقتی برای توضیف یک موضوع از اعتیاد استفاده میکنیم. این احساس را اطلاق مینمائیم که تغییر آن رفتار سخت و طاقتفرسا است. اما اگر از عبارتی مانند انجام بازیهای ویدیویی به صورت افراطی که تاثیرات منفی بر سایر زمینههای زندگی مانند زندگی اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی یا حرفهای استفاده کنید، تغییر در رفتار راحتتر میشود.
همچنین وگیج توضیح میدهد که اینکه برای توضیح چیزی از اعتیاد استفاده کنیم خطر آسیبشناسی و انگ زدن این رفتار را به دنبال دارد. زیرا در طول نسلها اعتیاد بار منفی داشت.
او برای توضیح این موضوع از خاطرات یک از بیمارانش که دانشآموز بود استفاده کرد. او میگوید والدین این دانشآموز به شدت نگران زمانی بودند که فرزندشان در زمان همهگیری در خانه به انجام بازیهای ویدیویی میگذراند. آنها سعی میکردند قوانین و محدودیتهایی را برای محدود کردن زمان انجام بازی او اعمال کنند.
به گفته وگیج، اگرچه والدین این بیمار به فکر خوبی فرزندشان بودند. اما آنها نمیتوانستند درک کنند که چگونه بازی ویدیویی بخش مهمی از زندگی اجتماعی فرزندشان است. او میگوید که محدود کردن زمان انجام بازیهای ویدیویی و استفاده از کامپیوتر میتواند زندگی فرزند آنها را مختل کند.
مدیریت زمان
دکتر هاوارد پرات میگوید که فناوری یک شمشیر دو لبه است. دکتر پرات توضیح میدهد: «فناوریها فوقالعاده هستند، زیرا به ما کمک میکنند تا کارهایمان را بهتر و باسرعت بالاتری، انجام دهیم. همچنین منبع سرگرمی نیز میباشند. بسیاری از اوقات زمانی که ما میخواهیم از فناوری برای انجام کارهایمان استفاده کنیم، حواسمان لحظهای پرت میشود. سپس متوجه میشویم که در حال بازی هستیم.”
او میگوید بسیاری از افراد از من میپرسند چه زمانی متوجه شویم که بازی کردن ما مشکلساز است. در جواب به این سوال دکتر پرات توضیح میدهد اگر در حال بازی هستید و متوجه گذر زمان نشدید و یکبار میبینید که بیش از 3 ساعت است که بازی میکنید. باید بگوییم که شما احتمالا در کنترل زمان مشکل دارید.
دکتر پرات توضیح میدهد که اجماع در مورد اختلال بازی در جامعه متخصصان سلامت روان هنوز سخت است. او میگوید: «برای مثال، من همکاران زیادی ندارم که کاملاً تشخیص یکسانی در مورد این مشکل داشته باشند.»
برای برخی از افرادی که از اضطراب یا ناراحتی عاطفی رنج میبرند، بازی میتواند یک روش درمانی باشد و خود بازی نیز آرامبخش باشد. دکتر پرات تاکید میکند که این میتواند مانند یک چسب زخم برای مقابله با ناراحتیهایی باشد که باید با آنها مواجه میشوند.
دکتر پرات توضیح میدهد: “بیشتر افرادی که من میشناسم که بازی میکنند بسیار متمایل هستند که بازی کردن را متوقف کنند. اکثر آنها تشخیص می دهند که این کار مشکل است. بسیاری از کسانی که از اعتیاد به بازی رنج میبرند، به فرزندان خود اجازه نمیدهند که بازی کنند.”
فاصله گرفتن از بازی
رواندرمانگر، مت گلویاک، میگوید: «اگرچه شرایطی مانند اعتیاد به بازیهای ویدیویی، وضعیتی است که ممکن است به آسانی با مجموعهای از علائم شناسایی شود، اما هر مراجعهکننده این وضعیت را متفاوت تجربه میکند.»
گلویاک توضیح میدهد: “همانطور که بیماران تجربه زندگی خود را برای من توضیح میدهند، من دوست دارم که بدانم آنها چگونه درک کردند که مشکل دارند، تا چه اندازه این مشکل برایشان دردساز شد، آیا تمایل به تغییر دارند، آیا تلاشی در گذشته برای متوقف کردن این روند داشتند و اینکه آنها مایل به انجام چه کاری هستند.”
گلویاک میگوید ایدهآلترین و موثرترین راه برای درمان اعتیاد، پرهیز از انجام بازی است. او میگوید: «من و بیمار راههایی را در نظر میگیریم که ممکن است به آنها در فاصله گرفتن از بازی کمک کند.»
گلویاک در ادامه توضیح میدهد، فاصله گرفتن از بازیها میتواند شامل محدود کردن زمان استفاده دستگاههای مختلف یا حدف کامل آنها، مسدود کردن برخی وبسایتها و سایر ارتباطات و یافتن فعالیتهایی باشد که نه تنها زمان میبرد، بلکه هدف معنیداری را دنبال میکنند.
گلویاک میگوید در حالی که زمان بازی را به حداقل میرسانید، باید هشت بُعد سلامتی بیماران یعنی عاطفی، معنوی، فکری، فیزیکی، محیطی، مالی، شغلی و اجتماعی را بررسی کنیم.
با پیشروی در درمان، انگیزه بازی کردن کاهش مییابد. این پزشک در ادامه توضیح میدهد: «برای کسانی که کاملاً در برابر توقف کامل بازی مقاوم هستند، رویکردهای کاهش آسیب ممکن است اجرا شود.»
به گفته گلویاک، توجه به این نکته مهم است که اعتیاد به بازی های ویدیویی در حال حاضر یک بیماری رسمی قابل تشخیص پزشکی در DSM-5 نیست.
فناوری هزینه دارد
راشمی پارمار، روانپزشک سلامت ذهن، میگوید: «همه ما دائماً در معرض انواع وسایل الکترونیکی در دنیای دیجیتال امروزی هستیم.»
دکتر پارمار توضیح میدهد: «تکنولوژی در تمام زمینههای زندگی افراد، چه به دلایل سرگرمی، تحصیلی یا کاری، پایگاهی مستحکم پیدا کرده است.»
در زمان همهگیری کرونا، فناوری یک موهبت برای انجام فعالیتهای مختلف بود. دکتر پارمار توضیح میدهد که در غیاب نظارت و مقررات مناسب در مورد استفاده از آنها، میتواند عواقب جدی داشته باشد.
به گفته دکتر پارمار، به رسمیت شناختن اعتیاد به بازیهای ویدیویی به عنوان یک اختلال توسط WHO، بحث بین کارشناسان را حل کرد. او میگوید: «این کار را برای متخصصان مراقبت های بهداشتی آسانتر میکند تا معیارهای استاندارد شده را برای شناسایی بیمارانی که نیاز به درمان دارند، به کار گیرند.»
با افزایش آگاهی، وضوح علائم و معیارهای تشخیصی اعتیاد به بازیهای ویدیویی و پروتکلهای درمانی برای رسیدگی مناسبتر به این چالش در طول زمان در حال تکامل هستند.
دکتر پارمار درمان شناختی رفتاری (CBT) را توصیه میکند. درمان شناختی رفتاری باعث بازسازی افکار وسواسی میشود. افرادی که اختلال بازی دارند، ممکن است به سایر اختلالات خلفی و اضطرابی نیز مبتلا باشند که با درمان شناختی رفتاری درمان میشوند.
به گفته دکتر پارمار، گروه درمانی نیز ممکن است برای پیدا کردن انگیزه و حمایت مفید باشد. او میگوید: «برخورد با افراد دیگر با تغییرات مشابه، گذراندن مراحل بهبودی را آسانتر میکند و ممکن است آنها را با استراتژیهای منحصربهفرد و خلاقانهای آشنا کند که برای دیگران مفید است».
دکتر پارمار توضیح می دهد که یادگیری تعیین مرزها می تواند نقش کلیدی در مدیریت سوء استفاده داشته باشد. او میگوید: «هنگام دسترسی به دستگاههای الکترونیکی، محدودیتهای زمانی خاصی تعیین کنید و از استفاده خارج از ساعات کاری یا مدرسه خودداری کنید.»