مقدمه

خارجی سازی (externalizing) اصطلاحی است که متخصصان بهداشت و روان برای توصیف و تشخیص اختلالات روانپزشکی به کار می برند که در آن بیمار در نمی تواند احساسات و رفتار خود را کنترل کند. فرد مبتلا به اختلال برون سازی (externalizing disorder) ضد اجتماعی و پرخاشگر است و به جای اینکه احساسات خود را به درون خود هدایت کنند آن را به سمت دیگران هدایت می نمایند. فردی که دچار اختلال برون سازی است در کنترل احساسات و انگیزه‌هایش مشکل دارد و آنها را با رفتاری ضد اجتماعی ابراز می کند که غالبا باعث نقض حقوق دیگران می شود.

اختلالات روانپزشکی شامل خارجی سازی

پنجمین نسخه از کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM-5) اختلالات بیرونی که شامل خارجی سازی را تحت عنوان رسمی “اختلالات برهم زننده، کنترل فشار و گروه” گروه بندی کرده‌اند. این اختلالات عبارتند از:

اختلال شخصیت ضد اجتماعی

برخلاف سایر اختلالات برون سازی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی (Antisocial Personality Disorder)  در خوشه B قرار دارد که عمدتا در DSM-5 تحت عنوان “اختلالات شخصیت” معرفی شده است. در این اختلال فرد حقوق دیگران را نادیده می گیرند و آنها را نقض می کنند. این اختلال در افراد پیش از 15 سالگی با رفتار ضد اجتماعی نمود پیدا می کند.

معیارهای تشخیص این اختلال بیرونی شامل ترکیبی از علائمی است که ما در ادامه آن را توضیح می دهیم:

  • نادیده گرفتن و نقض حقوق دیگران: به عنوان مثال، قانون شکنی، دروغ گفتن، رفتار غیرمسئولانه، انجام کارهای خطرناک که امنیت خود و دیگران را به خطر می اندازد و عدم پشیمانی از کارهای خود.
  • علائم این اختلال بیرونی معمولا قبل از 15 سالگی در رفتار شخص دیده می شود و در 18 سالگی به اوج خود می رسد.

اختلال نافرمانی مقابله جویانه

علائم  اختلال نافرمانی مقابله جویانه (Oppositional Defiant Disorder) شامل ترکیبی از موارد زیر است که والدین، معلمین و روانشناسان می توانند از آن برای تشخیص بیماری استفاده کنند.

  • خلق و خوی عصبانی و تحریک پذیر: فرد عموما سریع عصبانی می شود، با کوچکترین لمس احساس ناراحتی می کند و عصبانی و کینه توز است.
  • سرکشی: فرد غالبا با شخصیت‌های که دارای مقامی در جامعه هستند بحث می کنند یا اگر کودک و نوجوانان باشند با بزرگسالان خود دعوا می کنند. به طور کاملا فعال از قوانین و درخواست‌های مقامات رسمی سرپیچی می نمایند. عمدا دیگران را آزار می دهند و دیگران را مقصر اشتباهات یا رفتارهای نادرست خود می دانند.
  • انتقام جویی (کینه توزی): فرد طی شش ماه گذشته حداقل دو بار این رفتار را نشان داده است.

رفتار فرد موجب نارحتی خودش و یا افراد نزدیک به او می شود، و گاهی اوقات تاثیر منفی برعملکرد و توانایی‌هایش دارد.

اختلال سلوک

علائم تشخیص اختلال سلوک (Conduct Disorder) به شرح زیر است:

  • رفتار پرخاشگرانه نسبت به مردم و حیوانات: به عنوان مثال رفتارهای مانند قلدری، تهدید، ارعاب، شروع درگیری‌های فیزیکی، استفاده از سلاح‌های کشنده، آزار جسمی افراد یا حیوانات دارند.
  • تخریب اموال: برای مثال آتش سوزی عمدی یا از بین بردن اموال دیگر
  • دروغ گویی
  • سرقت
  • نقض جدی قوانین رفتاری که معمولاً بین آحاد جامعه پذیرفته شده است

به صورت  کلی رفتار فرد به طور جدی بر توانایی او در عملکرد اجتماعیش در محل کار یا مدرسه تأثیر منفی می گذارد. همچنین، اگر 18 سال یا بیشتر باشد، فرد معیارهای تشخیصی برای اختلال شخصیت ضد اجتماعی را ندارد.

جنون آتش افروزی

معیارهای تشخیص  اختلال جنون آتش افروزی (Pyromania) به شرح زیر است:

  • آتش سوزی عمدی بیش از یک بار
  • احساس تنش یا برانگیختگی قبل از انجام هر عملی
  • شیفتگی، علاقه مندی به آتش و کنجکاوی در مورد آتش سوزی، وسایل مورد استفاده در تهیه آن  و پیامدهای اجتماعی آن
  • احساس لذت، آسودگی یا رضایت در حین عمل، بعد از عمل و از تماشای آتش
  • عدم وجود دلیل اصلی برای ایجاد آتش سوزی (مانند پول یا پنهان کاری مجرمانه)

جنون دزدی

معیارهای تشخیص  اختلال  جنون دزدی (Kleptomania) به شرح زیر است:

  • دزدیدن اشیاء و وسایلی که نه برای استفاده شخصی به آن نیاز دارند و نه این اجناس ارزش پولی دارند.
  • احساس افزایش تنش درست قبل از سرقت
  • لذت، تسکین یا رضایت در حین سرقت
  • دلیل این سرقت‌ها ابراز خشم یا انتقاجویی نیست و شخصی در حین دزدی توهم ندارد.

اختلال انفجاری متناوب

معیارهای تشخیص اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder) در افراد 6 سال به بالا به شرح زیر است:

پرخاشگری کلامی تهاجمی بیش از اندازه، حمله فیزیکی و خسارت به اموال که برای دستیابی به مواردی مانند پول و یا قدرت انجام نمی شود. این طغیان‌های مکرر پرخاشگرانه باعث ایجاد پریشانی شدید یا اختلال در عملکرد شخص مرتکب به آن می شود. این اعمال عواقب مالی یا حقوقی دارد و امکان ارتباط دادن این علائم به سایر اختلالات روانی وجود ندارد.