سبک دلبستگی آشفته احتمالاً سخت‌ترین و ناسالم‌ترین سبک دلبستگی است. خوشبختانه، مانند همه افراد دیگر، شما نیز می‌توانید بر این وابستگی ناایمن غلبه کنید. شما برای غلبه بر این نوع سبک دلبستگی فقط به درمان مناسب نیاز دارید. سبک دلبستگی در دوران کودکی ایجاد می‌شود. والدینی که قادر به پاسخگویی به نیازهای کودک خود نیستند باعث ایجاد این نوع از سبک دلبستگی می‌شوند. البته در نتیجه انواع مختلف سوءاستفاده یا تروما نیز ایجاد می‌شود. عواقب دلبستگی آشفته برای همه یکسان نیست.

این سبک ناایمن شدیدا بر سلامت روان ما تأثیر می‌گذارد، به ما اجازه نمی‌دهد که رابطه سالمی با فرد دیگری داشته باشیم و باعث می‌شود ما تصور منفی از خودمان داشته باشیم و عزت نفس‌مان کاهش یابد. متأسفانه، در بیشتر موارد، افراد حتی نمی‌دانند که دچار اختلال دلبستگی هستند. آن‌ها درمان نمی‌شوند زیرا حتی با این اختلال آشنا نیستند، به همین دلیل مجبور به پذیرش این مشکل می‌شوند.

سبک دلبستگی آشفته چیست؟

انسان موجودی اجتماعی، و به همین دلیل خواهان عشق و ارتباط با دیگران است. به‌ همین خاطر نظریه دلبستگی برای همه ما مهم است.

سبک‌های دلبستگی روابط و نحوه ارتباط ما با افراد دیگر را تعیین می‌کند. در بیشتر موارد، سبک دلبستگی ما در اوایل دوران کودکی ایجاد می‌شود، اگرچه می‌تواند در مراحل بعدی زندگی نیز ایجاد شود.

اگر کودک در محیطی سالم و امن بزرگ شود، احتمالاً وابستگی ایمن خواهد داشت زندگی خوبی در انتظارش است. تروما، سوء استفاده و اعتیاد می‌تواند بر رشد کودک تأثیر منفی بگذارد. کودکانی در چنین محیط‌های سمی بزرگ می‌شوند احتمالاً وابستگی ناایمن دارند که تأثیر بدی بر آینده آن‌ها خواهد داشت.

در نوزادان، مراقبان اصلی منابع ایمنی، “پایگاه امن” هستند و وقتی این وضعیت تغییر می‌کند، زمانی که والدین آن‌ها عصبی یا پرخاشگر می‌شوند، کودکان به سادگی احساس ترس می‌کنند. در این حالت کودکان احساس می‌کنند به آن‌ها خیانت شده است زیرای برای مراقبان تنها کسانی هستند که می‌توانند تکیه‌گاه باشند و به آن‌ها اعتماد کنند.

دقیقاً در همین زمان الگوهای دلبستگی ناایمن (که به عنوان دلبستگی اجتنابی ترسناک نیز شناخته می‌شود) ایجاد می‌شوند‌.

ارتباط سبک دلبستگی با رفتار والدین

دکتر مری آینزورث، روانشناس رشد، تحقیقی با عنوان “وضعیت عجیب” انجام داد و نحوه رفتار کودکان خردسال را هنگامی که والدینشان از اتاقشان خارج می‌شوند، بررسی کرد.

بیشتر بچه‌ها گریه می‌کردند و ناراحت بودند، اما به محض اینکه والدینشان به اتاق برمی‌گشتند، آرام می‌شدند. این کودکان یک سیستم دلبستگی امن داشتند.

از طرفی بچه‌هایی هم بودند که حتی وقتی پدر و مادرشان برمی‌گشتند ناراحت بودند و آرام نمی‌شدند. این کودکان به گریه ادامه می‌دادند و برخی از آن‌ها حتی پدر و مادر خود را می‌زدند. براساس نظریه پزشکان این نشان دهنده سبک دلبستگی ناایمن است. این بچه‌ها از والدین خود عصبانی بودند زیرا می‌ترسیدند دوباره آن‌ها را تنها بگذارند.

اگر والدین مسائل گذشته حل نشده زیادی داشته باشند یا با استرس بیش از حد دست و پنجه نرم کنند یا هر نوع اعتیادی داشته باشند، ارتباط عاطفی با فرزندان خود نخواهند داشت که منجر به از هم گسیختگی روان کودکان می‌شود.

دکتر مری یک تحقیق در این زمینه انجام داده و متوجه شده که ارتباطی مستقیم بین آسیب‌های حل نشده و دردناک والدین با سبک دلبستگی آشفته کودکان وجود دارد.

نمرات کودکان دارای دلبستگی ایمن و آن‌هایی که دارای دلبستگی ناایمن هستند نیز مورد تحقیق قرار گرفت. کودکانی که سبک دلبستگی ایمن داشتند نمرات بسیاری بهتری کسب می‌کردند.

همچنین اگر مادران افسرده باشند، احتمال اینکه سبک دلبستگی کودک آشفته باشد بالا است.

در مقاله‌ای که در گیلفورد پرس منتشر شد، در سال 2011، جی سولومون و سی جورج مدعی شدند که اگر یکی از والدین مشکلات روانی داشته باشد، احتمالا آن را به کودک خود منتقل می‌کند.

علل سبک دلبستگی آشفته

الگوهای دلبستگی اولیه به‌طور قابل توجهی بر الگوی دلبستگی که بعداً در زندگی خواهیم داشت تاثیر می‌گذارند.

اگرچه سبک‌های دلبستگی در مراحل مختلف زندگی تغییر می‌کند، اما دلبستگی نوزاد نقش مهمی در شکل‌گیری دلبستگی بزرگسالان دارد. این چیزی است که همه والدین باید به آن توجه زیادی داشته باشند. اگر یک رابطه دلبستگی سازمان یافته با فرزندان خود ایجاد کنید، آن‌ها احتمالاً این سبک دلبستگی را در طول زندگی خود حفظ خواهند کرد.

عللی دلبستگی آشفته متعدد هستند، اما برخی از مهم‌ترین محرک‌های این نوع رفتار عبارتند از:

  • سابقه بدرفتاری والدین
  • ترومای گذشته
  • تجربیات دردناک دوران کودکی
  • مصرف الکل یا مواد
  • فقدان حمایت عاطفی
  • مراقبت نامنظم (زمانی که مراقب کودک غایب یا ترسناک به نظر می رسد).
  • از دست دادن یکی از عزیزان (ناتوانی در کنار آمدن با از دست دادن “پایگاه امن” آنها)
  • تجربه خیانت از سمت کسی که عمیقا به او اعتماد دارند و صادقه دوستش دارند.

هفت نشانه دلبستگی آشفته در بزرگسالان

در این بخش قصد داریم نشانه‌های دلبستگی آشفته را نام ببریم:

عزت نفس پایین و تصور منفی از خود

افراد مبتلا به دلبستگی آشفته در گذشته مورد خیانت یا سوءاستفاده قرار گرفته‌اند. تجربیات دردناک و ناراحت‌کننده بر عزت نفس آن‌ها تاثیر منفی گذاشته است.

این افراد نظر منفی نسبت به خود دارند. آن‌ها فکر می‌کنند که لایق عشق نیستند زیرا هرگز به عشقی که لیاقتش را داشتند نرسیدند.

رفتار غیر‌قابل پیش‌بینی

آن‌ها رفتار غیرقابل پیش‌بینی دارند به همین دلیل برقراری رابطه با این افراد برای اشخاص دیگر دشوار است.

افرادی با سبک دلبستگی آشفته نوسانات خلقی ناگهانی و طغیان عصبانیت دارند. متأسفانه، این افراد حتی نمی‌دانند که رفتار غیرقابل پیش‌بینی‌شان نشانه‌ای از دلبستگی ناامن است.

مسائل مربوط به اعتماد

حتی اگر آنها در یک رابطه عاشقانه با کسی افراط کنند، باز هم برایشان دشوار است که به شریک زندگی خود اعتماد کنند. در حالی که اعتماد پایه و اساس یک رابطه موفق است.

آن‌ها در گذشته چیزهای بد زیادی را تجربه کرده‌اند و همه این تجریبات آن‌ها را به سمت مشکلات اعتماد سوق داده‎ است. برای آنها بسیار چالش ‌رانگیز و دشوار که از گذشته خود دور شوند و دوباره به کسی اعتماد کنند.

ناتوانی در حفظ یک رابطه سالم

این افراد دوست دارند یک رابطه نزدیک با شخص دیگری داشته باشند. آن‌ها همچنین می‌خواهند که دیگران دوستشان داشته باشند، اما در عین حال می‌ترسند که اجازه ورود به افراد جدید را بدهند.

ترس‌شان از طرد شدن و صمیمیت به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که ارتباط عمیق‌تری با شخص دیگری برقرار کنند.

افراد مبتلا به این نوع وابستگی نمی توانند رابطه خوبی با فرزندان خود داشته باشند. رابطه آن‌ها دارای الگوهای دلبستگی آشفته خواهد بود درست مانند رابطه بین خودشان و مراقبان اصلی‌شان.

ترس از صمیمیت

آن‌ها می خواهند دوست داشته شوند و همچنین هوس یک رابطه نزدیک را دارند، اما فکر می‌کنند مردم آن‌ها را آن‌طور که هستند نمی‌پذیرند و دوست ندارند. ترس از طرد شدن و صمیمیت حفظ رابطه را برای آن‌ها سخت‌تر می‌کند.

مسائل مربوط به سلامت روان

همه متخصصان موافق هستند که این نوع دلبستگی ناشی از تجربیات دردناک دوران کودکی است. این تجربیات بد ممکن است منجر به برخی اختلالات جدی سلامت روان شود. افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت مرزی و اختلالات روانی مشابه بر طرز فکر و احساس ما در مورد دیگران و همچنین درباره خودمان تأثیر می‌گذارد.

مشکلات سلامت روان بر نحوه ارتباط ما با افراد دیگر نیز تأثیر می‌گذارند.

عدم پذیرش  واقعیت

فرد مبتلا به این نوع دلبستگی ممکن است برخی از اختلالات تجزیه‌ای را نیز تجربه کند، مانند فاصله گرفتن‎ از واقعیت در موقعیت‌های خاص.

آن‌ها برای عدم پذیرش واقعیت رفتار غیرعادی از خود نشان می‌دهند و از لحن متفاوتی استفاده می‌کنتد. این موقعیت‌ها می‌تواند برای افراد دیگر عجیب و یا حتی ترسناک به نظر برسد.

8 راه برای مقابله با دلبستگی آشفته

تغییر سبک دلبستگی ممکن است سخت باشد، اما غیرممکن نیست. اگر متوجه شده‌اید که خودتان یا عزیزتان نشانه‌های بالا را دارید، باید قبل از اینکه دیر شود با این نوع از سبک دلبستگی مقابله کنید. قبل از اینکه این مشکل بر کل روند زندگیتان تاثیر بگذارد.

بهبود خودآگاهی

اولین قدم برای تغییر سبک دلبستگی آشفته این است که یاد بگیرید در هر موقعیتی آرامش خود را حفظ کنید. برای حفظ آرامش نیاز که ذهن‌آگاهی را تمرین نمائید.

تمام چیزهای که باعث آزار و نگرانی شما می‌شود را با یک نفس عمیق بیرون بدهید. سعی نکنید احساسات خود را اصلاح کنید؛ در عوض، شما فقط باید در تلاش برای درک آ‌‌ن‌ها باشید. شما شکسته‎ نیستید، بنابراین نیازی به تعمیر ندارید.

شما فقط باید برخی چیزها را در زندگی خود بهبود بخشید. بهتر از است از درست کردن رابطه‌ با خودتان شروع کنید. شما افکار بسیاری منفی و تاریکی در مورد خودتان و زندگیتان دارید. با این حال، باید بدانید که شما خیلی بهتر از آنچه هستید که تصور می‌کنید.

به خودتان سخت نگیرید، انتقاد به خود باعث می‌شود تصور کنید که شخصیت‌تان پر از نقص است. برای حل این موضوع بهتر ساکت شوید. نقاط مثبت خود را شناسایی کنید این به شما کمک می‌کند تا رابطه دلبستگی سازمان یافته‌تری با خودتان ایجاد کنید.

شناخت تئوری و سبک دلبستگی

اگر می‌دانید که سبک دلبستگی آشفته‎ دارید، لازم است که کمی در مورد تئوری دلبستگی مطالعه کنید، این که چیست، چگونه بر زندگی ما تأثیر می‌گذارد و چند نوع دلبستگی وجود دارد.

دلبستگی آشفته یکی از سبک‌های دلبستگی ناایمن است و قطعاً تأثیر منفی بر تمام حوزه‌های زندگی شما خواهد داشت. این نوع سبک دلبستگی به همه روابط نزدیک شما آسیب می‌زند و باعث می‌شود احساس کنید که تنها هستید، مثل اینکه هیچ شخصی در تمام دنیا وجود ندارد که شما را دوست داشته باشد.

اگر درباره تئوری دلبستگی بیشتر بیاموزید، دلبستگی آشفته‎ را بهتر درک خواهید کرد، این به شما کمک می‌کند تا درمان مناسب را دریافت کنید.

شناسایی علل دلبستگی آشفته

برای اینکه بتوانید آن را مدیریت کنید و روند بهبودی خود را شروع کنید، ابتدا باید محرک‌های این نوع دلبستگی را درک کنید. برای انجام این کار، باید به گذشته خود بازگردید، حتی تا اوایل کودکی. آیا می‌توانید تشخیص دهید که در آن زمان چه نوع الگوهای دلبستگی داشتید؟

به رابطه خود با والدینتان فکر کنید. آیا رابطه سالمی با آن‌ها داشتید؟ آیا در محیطی سالم بزرگ شده‌اید؟ به سایر روابط نزدیک خود نیز فکر کنید. تنها جایی که می‌توانید پاسخی برای آنچه که باعث ایجاد سبک دلبستگی آشفته شما شده است، بیابید، گذشته شماست.

روبروی با آسیب‌های گذشته و خاطرات دردناک

همه ما در گذشته اشتباهاتی داشتیم. اکثر ما خیانت از سوی کسی که دوستش داشتیم و به اهمیت می‌دادیم را تجربه کردیم.

برای ایجاد دلبستگی ایمن‌تر، ابتدا باید با گذشته خود روبرو شوید و به روشی سالم با آن آسیب برخورد کنید. اگر در گذشته اتفاق بدی برای شما افتاده‎ است، به خودتان زمان بدهید تا آن را بپذیرید و درمان کنید. از کمک دیگران استفاده کنید و با کسی که به آن اعتماد دارید صحبت کنید.

فراموش کنید

مهم‌ترین چیزی که باید به آن توجه کنید این است که بپذیرید اتفاقات گذشته قرار نیست دوباره تکرار شود. زیاد فکر کردن فایده‌ای ندارد. آن را در گذشته رها کنید و دیگر اجازه ندهید روی زندگی شما تأثیر بگذارد.

فکر نکنید که چگونه دوباره اتفاق می‌افتد. اینکه برخی از افراد از شما قدردانی نکردند، به این معنی نیست که هیچ کس دیگری نیز این کار را نخواهد کرد. اجازه ندهید برخی از آن تجربیات دردناک گذشته شما را کنترل یا آینده شما را خراب کنند.

از چسبیدن‎ به گذشته‎ خود دست بردارید؛ آنچه اتفاق افتاده را بپذیر و ادامه بده‎ زمان آن فرا رسیده‎ است که تجربیات دردناک گذشته‎ را رها کنید.

با خودت حرف بزن

بیشتر به مراقبت از خود بپردازید. نظر شما در مورد خودتان به شدت بر اعتماد به نفس و عزت نفس شما تأثیر می‌گذارد. آن صدای درونی را خوش بینانه‌تر کنید وگرنه کاملا ساکتش کنید. خودگویی مثبت مهم‌ترین چیز برای غلبه بر رفتار دلبستگی آشفته است.

به طور منظم احساسات خود را بررسی و همیشه آنها را تأیید کنید. چند دقیقه در روز را صرف تایید کردن نقاط مثبت خود کنید.

فقط با افراد مثبت ارتباط برقرار کنید. شما در زندگی نیازی به هیجانات بد و انرژی منفی ندارید زیرا این هرگز به شما کمک نمی‌کند سبک دلبستگی ایمن ایجاد داشته باشید.

اجازه دهید مردم وارد شوند

همیشه خطراتی در زندگی وجود دارد. شما هرگز نمی‌توانید بدانید که به چه کسی می توانید کاملاً اعتماد کنید یا اینکه آیا برخی افراد در نهایت به شما خیانت می‌کنند یا نه. اما زندگی یعنی پذیرفتن‎ تمام این خطرات.

شما نمی‌توانید همیشه افراد را از خودتان دور کنید. این کار باعث می‌شود در زندگی هیچ‌گاه احساس رضایت و خشنودی نداشته باشید.

ضمیر ناخودآگاه خود را که به شما این باور را می‌دهد که به افراد دیگر نزدیک نشوید، زیرا به شما آسیب خواهند زد یا ناامیدتان می‌کنند، ساکت کنید.

اعتماد چیزی نیست که فقط با شروع رابطه با شخص دیگری اتفاق بیفتد. ایجاد اعتماد و داشتن یک رابطه سالم با شخص دیگری زمان زیادی می‌برد.

مراجعه به مشاور

از درخواست کمک نترسید یا خجالت نکشید. یک پزشک با تجربه می‌تواند به شما کمک کند رفتار دلبستگی خود را سریع‌تر تشخیص داده‎ و درمان کنید. آنها احتمالاً روان درمانی یا نوع دیگری از درمان روانپزشکی را پیشنهاد می‌کنند که برای درمان مشکل دلبستگی شما مفید است.

سخن آخر

متأسفانه، دلبستگی آشفته‎ تاثیر منفی بر تمام زمینه‌های زندگی شما می‌گذارد. این سبک دلبستگی به همه روابط شما آسیب می‌رساند، حتی باعث می‌شود با خودتان نیز نتوانید ارتباط برقرار کنید.

دلیل ایجاد این سبک دلبستگی معمولا مراقبان اصلی هستند. فردی که با دلبستگی آشفته‎ دست و پنجه نرم می‌کند، هیچ هدف یا رویای روشنی ندارد. آن‌ها عمیقاً از زندگی خود ناراضی هستند و بسیار احساس تنهایی می‌کنند، حتی خودشان به دیگران اجازه نزدیک شدن را ندهند. به یاد داشته باشید، اگر می‌خواهید زندگی خود را تغییر دهید، اگر می‌خواهید زندگی شادتر و کامل‌تری داشته باشید، ابتدا باید سبک دلبستگی خود را تغییر دهید.

مطالب مرتبط: “دلبستگی اجتنابی و نحوه برخورد با آن”