مقدمه
نقاط عطف رشد شناختی گامهای مهم رو به جلو در رشد کودک را نشان میدهد. در طول تاریخ بشر، نوزادان اغلب به عنوان موجوداتی ساده و منفعل تصور میشدند. قبل از قرن 20، کودکان اغلب به سادگی به عنوان نسخههای کوچک بزرگسالان دیده میشدند. تا زمانی که روانشناسانی مانند ژان پیاژه تحقیقات انجام دادند و اعلام کردندکه کودکان در واقع متفاوت از بزرگسالان فکر میکنند. و مردم شروع به دیدن کودکی و نوجوانی به عنوان یک دوره منحصر به فرد رشد و نمو کردند. بزرگسالان غالباً مهارتهای فکری قابل توجه نوزادان و کودکان بسیار خردسال را نفی میکنند. اما متفکران و محققان مدرن دریافتهاند که نوزادان در حقیقت همیشه در حال یادگیری، تفکر و کاوش در جهان پیرامون خود هستند.
حتی نوزادان تازه متولد شده نیز به طور فعال اطلاعات را میگیرند و چیزهای جدید میآموزند. علاوه بر جمعآوری اطلاعات جدید در مورد مردم و دنیای اطراف آنها، نوزادان همچنین به طور مداوم در حال کشف چیزهای جدید در مورد خود هستند.
از تولد تا 3 ماهگی
3 ماه اول زندگی کودک جای حیرتانگیز است. نقاط عطف رشد شناختی در این سن، کاوش در حواس اساسی و یادگیری بیشتر درباره بدن و محیط است. در این دوره، بیشتر نوزادان شروع به یادگیری موارد زیر میکنند:
- رفتارهای مقدماتی مانند ریشه زایی و مکیدن در محل نوک پستانک یا بطری را انجام میدهند.
- تفاوتهای صدا و میزان بلندی و پایینی آن را تشخیص میدهند.
- در فاصله 13 اینچی اشیاء را با وضوح بیشتری تشخیص میدهند.
- روی اشیاء در حال حرکت، از جمله چهره مراقبان دقت میکنند.
- تمام رنگهای طیف بصری انسان را مشاهده میکنند.
- طعمهای مختلف مانند شیرین، شور، تلخ و ترش تشخیص میدهند.
- از حالتهای صورت برای پاسخ دادن به محیط استفاده میکنند.
از 3 تا 6 ماهگی
در اوایل نوزادی، تواناییهای ادراکی هنوز در حال رشد است. از سن 3 تا 6 ماهگی، نوزادان احساس قدرت درک بیشتری میکنند. در این سن، بیشتر نوزادان شروع به یادگیری موارد زیر میکنند:
- حالات صورت را تقلید میکنند.
- به صداهای آشنا واکنش نشان میدهند.
- چهرههای آشنا را میشناسند.
- به حالات چهره افراد دیگر پاسخ میدهند.
از 6 تا 9 ماهگی
نگاه کردن به درون ذهن نوزاد کار سادهای نیست. به هر حال، محققان نمیتوانند هر لحظه از نوزادی بپرسند که چه فکری میکند تا به نقاط عطف رشد شناختی دست یابند. محققان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روندهای ذهنی نوزادان، به تعدادی از کارهای خلاقانه دست یافتهاند که عملکرد درونی مغز کودک را نشان میدهد. محققان از سن 6 تا 9 ماهگی دریافتند که بیشتر نوزادان شروع به یادگیری موارد زیر میکنند:
- بیشتر به چیزهای “غیرممکن” مانند شیئی که در هوا معلق است نگاه میکنند.
- تفاوت بین تصاویر به تصویر کشیدن تعداد مختلف اشیا را میفهمند.
- تفاوتهای موجودات جاندار و بی جان را درک میکنند.
- از اندازه نسبی یک شی استفاده میکنند تا مشخص نمایند که چقدر فاصله دارد.
از 9 تا 12 ماهگی
نوزادان از نظر جسمی مهارت بیشتری پیدا میکنند. می توانند دنیای اطراف خود را با عمق بیشتری کشف کنند. نشستن، خزیدن و راه رفتن تنها برخی از نقاط عطف رشد شناختی و فیزیکی است که به نوزادان امکان میدهد درک ذهنی بیشتری از دنیای اطراف خود بدست آورند. با نزدیک شدن به 1 سالگی، بیشتر نوزادان قادرند:
- از دیدن کتابهای تصویری لذت ببرند.
- از حرکات و برخی اقدامات اساسی تقلید کنند.
- با برگرداندن اجسام، تلاش برای قرار دادن یک شی در جای دیگر و غیره دستکاری کنند.
- به حرکات و صداها پاسخ دهند.
- مفهوم ماندگاری شی را درک کنند. این ایده که یک شی به حیات خود ادامه میدهد حتی اگر قابل مشاهده نباشد.
از 1 تا 2 سالگی
به نظر می رسد که پس از رسیدن به یک سالگی، رشد جسمی، اجتماعی و شناختی کودکان با جهش و رشد زیاد رو به رو است. کودکان در این سن زمان بسیار زیادی را به مشاهده اعمال بزرگسالان اختصاص میدهند. بنابراین برای والدین و مراقبان مهم است که الگوهای خوبی از رفتار خود ارائه دهند. بیشتر کودکان یک ساله شروع به انجام موارد زیر میکنند:
- اشیاء مشابه را شناسایی میکنند.
- از اعمال و زبان بزرگسالان تقلید میکنند.
- از طریق اکتشاف میآموزند.
- به اشیاء و افراد آشنا در کتابهای تصویری اشاره میکنند.
- تفاوت بین “من” و “تو” را متوجه میشوند.
- کلمات را درک میکنند و به آنها پاسخ میدهند.
از 2 تا 3 سال
در 2 سالگی، کودکان به طور فزایندهای استقلال مییابند. از آنجا که آنها اکنون قادر به کشف بهتر جهان هستند، بسیاری از یادگیریها و نقاط عطف رشد شناختی آنها در این مرحله حاصل تجربیات خودشان است. بیشتر کودکان دو ساله قادرند:
- بازتاب خود را در آینه با بردن نامشان مشخص میکنند.
- اقدامات پیچیدهتر بزرگسالان را تقلید میکنند. مانند خاله بازی کردن و تظاهر به مهمان داشتن و غیره.
- اشیا را با کاربردهای آنها مطابقت میدهند.
- اشیاء موجود در کتاب تصویری را نام میبرند.
- به دستورالعملهای ساده والدین و مراقبان پاسخ دهند.
- مرتب سازی اشیاء بر اساس دستهبندی (به عنوان مثال، حیوانات، گلها، درختان و غیره)
از 3 تا 4 سالگی
کودکان به طور فزایندهای قادر به تجزیه و تحلیل دنیای اطراف خود به روش های پیچیدهتر میشوند. همانطور که چیزها را مشاهده می کنند، آنها را دستهبندی مینمایند. و آنها را در دستههای مختلف طبقه بندی میکنند که اغلب به آنها طرحواره میگویند. از آنجا که کودکان در روند یادگیری بسیار فعالتر میشوند. آنها همچنین شروع به طرح سوالاتی در مورد دنیای اطراف خود میکنند. “چرا؟” در این سن به سوالی بسیار متداول تبدیل میشود. در سه سالگی، اکثر بچهها قادرند:
- برای به دست آوردن اطلاعات از “چرا” استفاده میکنند.
- گذشته و حال را از یکدیگر تشخیص میدهند.
- با مشاهده و گوش دادن به دستورالعملها یاد میگیرند.
- زمان بیشتری حدود 5 تا 15 دقیقه را به یک موضوع توجه میکنند.
- اشیا را بر اساس اندازه و شکل سازماندهی میکنند.
- به دنبال پاسخ سوالات باشید.
- نحوه چیدن و مطابقت شی با توجه به رنگ را میفهمند.
از 4 تا 5 سال
با نزدیک شدن به سن مدرسه، کودکان در استفاده از کلمات، تقلید از اقدامات بزرگسالان، شمارش و سایر فعالیتهای اساسی که برای آمادگی مدرسه مهم هستند، بهتر می شوند. بیشتر کودکان چهار ساله قادرند:
- تصاویری ایجاد کنند که غالباً آنها را نام برده و توصیف میکنند.
- تا پنج بشمارند.
- شکل یک شخص را بکشند.
- بسیاری از رنگها را نامگذاری و شناسایی کنند.
- شعر بخواند.
- بگویید کجا زندگی میکند.
کمک به کودکان در نقاط عطف رشد شناختی
از نظر بسیاری از والدین، رشد فکری کودکان یکی از نگرانیهای اساسی است. خوشبختانه کودکان از همان ابتدا مشتاق یادگیری هستند. گرچه آموزش به زودی به بخشی عظیم از زندگی کودک در حال رشد تبدیل خواهد شد. اما در سالهای اولیه عمدتاً تحت تأثیر روابط نزدیک خانوادگی، به ویژه روابط با والدین و سایر مراقبان است.
این بدان معنی است که والدین در موقعیت منحصر به فردی برای کمک به شکل گیری نحوه یادگیری، تفکر و رشد فرزندان قرار دارند. در خانه ، والدین میتوانند با کمک به کودکان در درک دنیای اطراف، تواناییهای فکری فرزندان خود را تشویق کنند. هنگامی که یک نوزاد به یک شی علاقه نشان میدهد، والدین میتوانند به کودک کمک کنند تا مورد را لمس و کاوش کند و همچنین بگوید که آن شی چیست. به عنوان مثال، هنگامی که کودک با دقت به جغجغه اسباب بازی نگاه میکند، ممکن است والدین مورد را برداشته و در دست کودک قرار دهد و بگوید “آیا گریسی جغجغه می خواهد؟” و سپس جغجغه را تکان دهید تا نشان دهد چه کاری انجام میدهد.
با بزرگتر شدن بچهها، والدین باید فرزندان خود را به کاوش فعال در جهان تشویق کنند. سعی کنید در مورد کودکان خردسال که به نظر میرسد مجموعهای بی پایان از سوالات در مورد هر یک از آنها و همه چیز در اطراف آنها است صبر داشته باشید. والدین همچنین میتوانند سوالات خود را مطرح کنند تا به بچهها کمک کند تا با خلاقیت بیشتری در حل مسئله اقدام کنند.
هنگام مواجه شدن با یک معضل، به عنوان سوالاتی مانند “فکر می کنید اگر ما… چه اتفاقی بیفتد؟” یا “اگر ما …. چه اتفاقی میافتد؟” با اجازه دادن به بچهها برای یافتن راهحلهای اصلی برای مشکلات، والدین میتوانند به تقویت رشد فکری و اعتماد به نفس کمک کنند.