مقدمه
اعداد دروغ نمی گویند بیماریهای روانی و اعتیاد اغلب با هم همپوشانی دارند. در واقع طبق گزارش سازمان خدمات سوء مصرف مواد و بهداشت نزدیک به 9 میلیون نفر دارای یک اختلال بهداشت روان مربوط با مواد مخدر هستند. با این حال فقط 7 درصد از این افراد تحت درمان هر دو بیماری قرار می گیرند و تقریباً 60 درصد آنها درمان نمیشوند.
درک همبودی
همبودی به این واقعیت اشاره دارد که دو بیماری مانند یک اختلال بهداشت روان خاص و یک اختلال مصرف مواد در کنار هم در یک فرد وجود دارد. این بدان معنا است که در بسیاری از افراد مبتلا به اعتیاد یک مسئله اساسی بهداشت روان نیز وجود دارد. در حالی که هیچ یک از شرایط در واقع عامل دیگری نیست اما اغلب با هم دیده میشوند. علاوه بر این یک بیماری میتواند علائم دیگری را تشدید کند.
برای درک بهتر چگونگی همبودی تشخیص این که هر دو از اختلالات مزمن مغزی هستند میتوانند کمک کند. به عبارت دیگر وقتی کسی با اعتیاد دست و پنجه نرم می کند مغز او به طور دائم توسط مادهای که مصرف کرده وابسته میشود. در این شرایط مغز عملکرد متفاوتی نسبت به قدیم پیدا خواهد کرد. دقیقاً مانند دیابت یا بیماری قلبی فرد مبتلا به اعتیاد باید تا پایان عمر شرایط خود را مدیریت کند. این کار به راحتی باعث نمیشود تا مصرف مواد مخدر یا الکل قطع کنید. بسیاری از اوقات ترک اعتیاد به سادگی امکان پذیر نیست.
به همین ترتیب تغییراتی که در مغز به دلیل سوء مصرف مواد ایجاد می شود در همان مناطق مغزی رخ می دهد که تحت تأثیر افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی قرار دارند. در نتیجه جای تعجب نیست که میزان زیادی از همبودی بین اعتیاد و سایر بیماریهای روانی وجود دارد. این روند بسیار پیچیده است اما برخی از مسائل بهداشت روان عوامل خطر سوء مصرف مواد را افزایش میدهد. این بدان معنا است که برخی از افراد مبتلا به بیماری های روانی برای کنار آمدن با درد ناشی از مشکلات روانی خود به الکل یا مواد مخدر روی میآورند.
علت رشد اعتیاد و بیماری روانی
حتی اگر میزان زیادی از همبودی بین اعتیاد و بیماری روانی وجود داشته باشد. به این معنی نیست که یکی از آنها باعث بیماری دیگر شده است. حتی اگر یک بیماری ابتدا ظاهر شود. به گفته موسسه ملی کنترل سوء مصرف مواد، هنوز هم تعدادی از عواملی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند. برای مثال:
سوء مصرف مواد مخدر میتواند باعث شود افراد، یک یا چند نشانه از بیماریهای روانی دیگر را تجربه کند. به عنوان مثال در برخی از مصرف کنندگان ماری جوانا خطر روان پریشی افزایش مییابد.
اختلال بهداشت روان و اعتیاد
اختلالات روانی میتواند منجر به سوء مصرف مواد مخدر یا الکل شود زیرا برخی از افراد برای خود درمانی از مواد استفاده میکنند. به عنوان مثال نیکوتین موجود در محصولات تنباکو گاهی علائم خاصی از اسکیزوفرنی را کاهش میدهد و ممکن است باعث بهبود شناخت رفتاری شود.
همچنین برخی شواهد نشان میدهد که اعتیاد و بیماریهای روانی ناشی از کمبودهای اساسی مغز مانند تأثیرات ژنتیکی و یا قرار گرفتن در معرض ضربه روحی در اوایل زندگی است. به عنوان مثال تخمین زده میشود که 40 تا 60 درصد آسیب پذیری فرد در برابر اعتیاد را میتوان به ژنتیک نسبت داد. همچنین چندین منطقه از ژنوم انسانی وجود دارد که با افزایش خطر سوء مصرف مواد و بیماری روانی مرتبط هستند.
عامل مشترک دیگر بین مسائل بهداشت روان و اعتیاد سنی است که علائم در آن ظاهر میشود. در طول سالهای نوجوانی افراد هنوز در حال رشد و بلوغ هستند. در نتیجه در دوران نوجوانی تغییرات قابل توجهی در مغز رخ میدهد. به عنوان مثال نوجوانان بیشتر در معرض خطر هستند و تکانشی عمل میکنند. این رفتارها گرچه در بین نوجوانان رایج است اما می تواند بر خطر اعتیاد و سایر اختلالات روانی تأثیر بگذارد.
سرانجام افرادی که از نظر جسمی یا روحی آسیب دیدهاند در معرض خطر بسیار بیشتری از اختلالات مصرف مواد قرار میگیرند. خطر معتاد شدن بعضی افراد به ویژه برای جانبازان آمریکایی که به کشور بازمی گردند نگران کننده است. در حقیقت از هر 5 نفر نظامی که از مناطق جنگی برمیگردند یک نفر علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یا افسردگی اساسی را گزارش کردهاند که در نهایت به اعتیاد منجر شده است.
تشخیص دشوار اختلالات
برخی اوقات تشخیص همزمان اختلالات ممکن است دشوار باشد. یک دلیل این است که علائم اغلب پیچیده هستند و میتوانند از نظر شدت متفاوت باشند. در نتیجه معمول نیست که افراد برای یک اختلال تحت درمان قرار بگیرند در حالی که اختلال دیگر همچنان درمان نشده است. بعضی اوقات این اتفاق میافتد زیرا علائم بسیار شبیه به هم هستند و یا بر هم دیگر همپوشانی دارند. به عبارت دیگر هر دو مسئله بهداشت روانی و اعتیاد می توانند دارای مولفههای بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی مشابه باشند.
دلیل دیگر عدم تشخیص هر دو بیماری ممکن است شامل آموزش ناکافی یا غربالگری باشد. در هر صورت اگر اختلالات به موقع تشخیص و درمان نشود میتواند منجر به پرخاشگری، بی خانمانی، زندان، بیماریهای پزشکی و حتی خودکشی شود.
علاوه بر این افرادی که از یک طرف دارای مشکلات بهداشت روانی هستند و از طرفی دیگر دچار سوء مصرف مواد مخدر یا الکل شدهاند در معرض خطر بیشتری برای اقدامات تکانشی یا خشونتآمیز قرار دارند و به طور بالقوه آنها را درگیر مشکلات قانونی و کیفری میکنند. دست یافتن به یک زندگی ارام برای آنها بسیار دشوار است.
درمان در هنگام وجود بیماری
تحقیقات نشان میدهد بیماریها باید همزمان درمان شوند. در حقیقت برای بهترین نتیجه وقتی افراد مبتلا به اعتیاد و اختلال بهداشت روان تحت درمان یکپارچه قرار میگیرند میزان بهبودی آنها بیشتر میشود. با درمان یکپارچه پزشکان و مشاوران می توانند به طور همزمان هر دو اختلال را برطرف و درمان کنند. این به نوبه خود اغلب هزینههای درمان را کاهش میدهد و نتایج بهتری را برای بیماران ایجاد میکند.
علاوه بر این تشخیص و درمان به موقع هر دو بیماری میتواند بهبود و کیفیت زندگی فرد را تا حد زیادی بهبود ببخشد. توجه به این نکته مهم است افرادی که هم اعتیاد دارند و هم بیماری روانی دیگری دارند. در مقایسه با بیمارانی که فقط یک مورد از اختلالات را تجربه میکنند علائم ماندگارت، شدیدتر دارند و باید مدت زمان بیشتری تحت درمان قرار بگیرند. به همین دلیل وفادار ماندن به دوره درمان ممکن است برای آنها بسیار دشوار باشد.
سخن پایانی
تشخیص صحیح اعتیاد و بهداشت روان از اهمیت حیاتی برای موفقیت بیمار دارد. وقتی این اتفاق میافتد احتمال بهبودی او افزایش مییابد. اما برای ایجاد این مسئله باید آگاهی از بیماری هم افزایش یابد. خیلی از اوقات یکی از اختلالات تشخیص و درمان نمیشود.اگر که به درستی این اختلالات و بیماریها تشخیص و درمان نشوند افراد مبتلا ضربه سنگینی از جامعه میخورند. این اتفاق ممکن است آنها را از دوره درمان خارج کند.