مسائل مربوط به اعتماد بین طرفین در یک رابطه موضوعی پیچیده و چیزی است که افراد زیادی در مورد آن مشکل دارند. عدم اعتماد به طرف مقابل یک مشکل رایج که بین بسیاری از زوجها وجود دارد و افراد در برطرف کردن این مسئله مشکل دارند. اگر اعتماد کردن به دیگران برایتان غیرممکن است، بهتر است با ما همراه باشید. ما در این مطلب تمام علل و علائم احتمالی مشکل اعتماد را توضیح میدهیم. همچنین به شما میگوییم که چگونه با این مشکل را برطرف سازید.
علل عدم اعتماد
اینکه نمیتوانید به دیگران اعتماد کنید معمولا به تجربههای قبلی شما بستگی دارد. نشانههای عدم اعتماد هرگز بدون دلیل ظاهر نمیشوند و همیشه به آسیبهای گذشته شما مرتبط هستند.
این امکان وجود دارد که در گذشته مورد بی توجهی، بدرفتاری، سوء استفاده یا خیانت قرار گرفته باشید. در نتیجه، شما ایمان خود را به کل نسل بشر از دست دادهاید، و به سختی میتوانید به کسی اعتماد کنید، از جمله افرادی که با آنها رابطه نزدیک دارید.
در اینجا شایعترین دلایل عدم اعتماد را آوردهایم.
ترومای اوایل دوران کودکی
یکی از دلایلی که افراد نمیتوانند به اطرافیان خود اعتماد کنند، مشکلات مربوط به دوران کودکی آنهاست. در این سن مراقب اصلی هر فرد برایش هم چیز است و معنا مختلفی دارد.
آنها مهمترین فرد برای یک کودک کوچک هستند. آنها افرادی هستند که کودکان به آنها نگاه میکنند و سیستم ارزشی را خود را براساس رفتاری که دارند تنظیم میکنند. وظیفه آنها تامین امنیت و راحتی کودکان است.
بنابراین، وقتی آنها در انجام این کار شکست میخورند چه اتفاقی میافتد؟ وقتی آنها کسانی باشند که کودک را در معرض خطر قرار میدهند و نشان میدهند که قابل اعتماد نیستند چه اتفاقی میافتد؟ اگر در کودکی از نظر عاطفی مورد غفلت قرار بگیرند چه اتفاقی میافتد؟
در این حالت فرد یاد میگیرد که نزدیکترین فرد زندگیش نیز توانایی برآورده کردن نیازهایش را ندارد. اگر مراقبانتان از شما سوء استفاده کرده باشند و عشق، امنیت یا راحتی کافی به شما نداد باشند، از بقیه چه انتظاری میتوانید داشته باشید؟ آنها دریچه شما به دنیا بودند و به شما نشان دادند که دنیا مکانی ترسناک است. چه گزینه دیگری داشتید جز اینکه مطابق آن عمل کنید؟
ترومای روابط گذشته
روابط گذشته شما عامل شماره یک آسیب به رابطه شماست. در واقع بسیار ساده است:
اگر خیانت را تجربه کردید، انتظار دارید شریک بعدیتان نیز خیانت کند. اگر مورد آزار و اذیت قرار گرفتید، انتظار دارید در رابطه جدید خود نیز مورد سوء استفاده قرار گیرید. مثالها بیپایان در این مورد وجود دارد، اما آنچه که شما باید بدانید این است که دردهای قدیمی چیزی است که شما را میترساند.
این امر مخصوصاً در صورتی صادق است که در اولین رابطه جدی خود مقداری از این آسیب را تجربه کرده باشید. در این صورت، شما مطمئنا دچار مشکل عدم اعتماد میشوید.
شما فکر می کنید که این طبیعی است و همه روابط اینگونه خواهند بود. شما همیشه در انتظار وقوع یک فاجعه هستید. اینها همه نشانههای استرس پس از سانحه (PTSD) در رابطه هستند.
بدون آگاهی، الگوهای رابطه سمی را به عنوان تنها گزینه انتخاب کردهاید. شما ممکن است از آن آگاه نباشید، اما بار عاطفی آن را همراه خود میکشید و این باعث ایجاد اعتماد مشکلات متعددی در شما میشود.
سبک دلبستگی مضطرب
در حالت کلی چهار نوع سبک دلبستگی وجود دارد:
- سبک دلبستگی ایمن
- سبک دلبستگی مضطرب مشغول
- سبک دلبستگی نادیده انگیزه اجتناب کننده
- سبک دلبستگی ترسناک اجتناب کننده
اگر شما در مورد اعتماد کردن به دیگران مشکل دارید به احتمال زیاد سبک دلبستگی شما مضطرب است. شما به محبت و توجه دیگران نیاز دارید، در حالی که عزت نفستان نیز پایین است. این یک نوع سبک دلبستگی ناایمن است.
ارتباط سبک دلبستگی با عدم اعتماد
افرادی که سبک دلبستگی مضطرب دارند دائما از رها شدن وحشت دارند و از دست دادن عزیزانشان بزرگترین کابوس آنهاست. آنها دائماً به دنبال تأیید و پاسخ عاطفی از طرف شریک خود هستند.
آیا همه افراد چنین احساسی ندارند؟ بله همه دارند اما تا یک نقطه خاص. مشکل این سبک دلبستگی این است که این ترسها و نیازها تا حدی غیرمنطقی میشوند که همه روابط معنیدار فرد را کنترل میکنند.
به بیان ساده، اگر میزان تایید و امنیت مورد نظرشان را از یک شریک زندگیشان دریافت نکنند، تصور میکنند طرف مقابل در حال خیانت است. آنها بلافاصله احساس میکنند مورد بیمهری قرار گرفتهاند و از نظر عاطفی نادیده گرفته شدهاند.
بدترین قسمت ماجرا جایی است کهواقعا آنها به شما خیانت کنند، یا قصد ترک شما را داشته باشند، هیچ چیزی که آنها میگویند یا انجام میدهند نمیتواند نظر شما را نسبت به خودتان تغییر دهد.
5 نشانه مشکلات اعتماد
عدم اعتماد چه مشکلاتی ایجاد میکند؟ آیا باعث ایجاد حسادت میشود یا اینکه اینکه نشانههای دیگری دارد؟ در اینجا رایجترین علائمی که افرادی که با بیاعتمادی مبارزه میکنند به طور روزانه با آنها برخورد میکنند را آوردهایم.
بیش از حد فکر کردن و نگرانی بیش از حد
وقتی از کمبود اعتماد رنج می برید، به جزئیات کوچک زندگی خود بیش از حد فکر میکنید. شما بیش از حد نگران هستید.
شما به سادگی قادر نیستید استراحت کنید، با جریان حرکت کنید و ببینید که زندگی شما را به کجا خواهد برد. در عوض، مثل این است که این صدای کوچک در پشت سر شما وجود دارد که باعث میشود به معنای واقعی کلمه همه چیز را از قبل برنامهریزی کنید.
شما نگران گذشته هستید، حتی اگر نمیتوانید آن را تغییر دهید. شما نگران آینده هستید، از جمله چیزهایی که واقعاً نمیتوانید بر آنها تأثیر بگذارید. در پایان روز، هیچ زمانی را صرف زندگی لحظه و لذت بردن از آن نمیکنید.
هر کلمهای را که دیگران به شما میگویند تجزیه و تحلیل میکنید. هر حرکتی که افراد انجام میدهند را تشریح میکنید و سعی میکنید معنای پنهانی آنها را پیدا کنید. شما بیشتر وقت خود را به جای اینکه واقعاً زندگی کنید، صرف نگرانی و فکر کردن می کنید. سعی کنید از فکر کردن زیاد دست بردارید، خواهید دید که در کمترین زمان بهتر خواهید شد.
انتظار بدترین نتیجه ممکن
آیا میدانید بزرگترین مشکل این تفکر بیش از حد شما چیست؟ فکر کردن بیش از حد باعث میشود همیشه به بدترین سناریو برسید.
شما فرد بدبین نیستید، فقط باید یاد بگیرید که چگونه به دیگران اعتماد کنید. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، بدون توجه به شرایط، انتظار بدترین نتیجه ممکن را خواهید داشت. دلیل این تفکران مکانیسم دفاعی شما است.
به عنوان مثال اگر کسی آمد و قلب شما را شکست، با پیشبینی این موضوع از قبل، اگر این اتفاق بیفتد کمتر احساس ناراحتی خواهید کرد. اگر چیزهای منفی اتفاق بیفتد، از قبل انتظار آنها را دارید و حتی تا حدی از قبل با آنها کنار آمدهاید.
شما را غافلگیر نمیکند و کمتر شما را میشکند. با این وجود، اگر همه چیز به بهترین شکل ظاهر شود، شگفت زده خواهید شد. به نظر یک موقعیت برد-برد است. در حالی که اینطور نیست.
این نشانهای از مسائل عدم اعتماد عمیق است و چیزی است که باید در اسرع وقت روی آن کار کنید.
اشتراک کمتر
آیا میدانید اشتراک گذاری بیش از حد چیست؟ این عادت به افشای اسرار خود و به طور کلی صحبت بیش از حد در مورد خودتان است. خب، شما برعکس این کار را انجام میدهید، شما کمتر به اشتراک میگذارید. شما همه چیز را برای خود نگه میدارید. شما در مورد مشکلات خود با عزیزان خود صحبت نمیکنید، چه رسد به غریبه ها.
این حالت حتی ممکن است خطرناکتر از اشتراکگذاری بیش از حد باشد. شما با احساسات جدی بیاعتمادی روبرو هستید زیرا فکر میکنید باید خودتان با تمام مشکلات خود کنار بیایید.
از بین بردن شادی خودتان
شما اغلب شادی خود را خراب میکنید. این به ویژه در روابط صمیمانه شما بیشتر اتفاق میافتد زمانی که شما تصمیم میگیرید که وابسته نشوید.
لحظهای که میبینید عشق شما در حال تبدیل شدن به یک رابطه معنادار است، مسائل اعتماد شما فعال میشود. لحظهای در رابطه شما فرا میرسد که از شما انتظار می رود به شریک عاشقانه خود نزدیکتر شوید و رابطهتان را جدی کنید.
اما، به جای انجام این کار، تصمیم میگیرید از او فرار کنید. در این حالت شما با خود میگوید بهتر است قبل از اینکه به او فرصتی برای شکستن قلبم بدهم، خودم او را ترک کنم. اما این کار شما اشتباه است. وقتی این کار را انجام میدهید فرصتی برای شاد بودن به خود نمیدهید.
شما میترسید، اما باید بدانید انجام این کار باعث میشود که هیچگاه نتوانید یک رابطه نزدیک برقرار کنید. در این حالت شما چیزهای زیادی را از دست خواهید داد.
دور نگه داشتن افراد
شما همه را تا جایی که ممکن است از خود دور میکنید. منظور ما در این بخش فقط روابط جدید نیست. بلکه شما اعضای خانواده، پارتنرتان، همکاران، دوستان نزدیک و به معنای واقعی کلمه همه را از خود دور نگه میدارید. اگر صادق باشید، به هیچ کس در این دنیا کاملاً اعتماد ندارید، به هیچ کس جز خودتان.
اینکه مواظب خودتان باشید خیلی خودب است. مطمئنا افراد بدی وجود دارند که واقعا از محبت شما سوءاستفاده خواهند کرد. اما، همه اینطور نیستند و باید به قابل اعتماد بودن آنها ایمان داشته باشید.
سخن آخر
اگر تمام علائم و نشانه های عدم اعتماد را دارید نمیدانید چیکار کنید با ما همراه باشید. ما در مقاله غلبه بر مشکل عدم اعتماد، 8 راهکار کارآمد برای حل این مشکل را آوردهایم.