همه علائم اضطراب رابطه یکسانی را ندارند. ممکن است هر فردی به دلیل خاصی به این اختلال مبتلا شده باشند. در این مقاله دلایل احتمالی این موضوع را بررسی میکنیم.
مطالب مرتبط: “دلایل اضطراب رابطه”
سبک دلبستگی مضطرب ناسالم
به زبان ساده، سبک دلبستگی شما نحوه ارتباط شما با افراد دیگر را توصیف میکند. بنابراین، سبک دلبستگی ناسالم میتواند یکی از علل اولیه این نوع اضطراب باشد.
نوع دلبستگی هر فرد بستگی به رفتار والدین یا مراقبان اصلی کودک با او دارد. اگر سبک دلبستگی شما مضطرب است، پس والدین غیرقابل پیشبینی داشتهاید که نیازهای عاطفی شما را برآورده نکردهاند. آنها به گونهای ناسازگار رفتار کردند که در یک نقطه شما را دوست داشتند، اما در لحظه بعد از شما غافل میشدند.
بزرگ شدن در محیط این شکلی باعث میشود که به سختی اعتماد کنید و همیشه ترس از رها شدن داشته باشید. شما قادر به تنها ماندن نیستید و از نظر عاطفی به شریک زندگی خود وابسته هستید، که این موضوع علت ایجاد اضطراب رابطه در شما است.
سبک دلبستگی اجتنابی برای کودکانی که نیازهای عاطفی آنها برآورده نشده است، معمول است. این افراد در نزدیک شدن با دیگران، صحبت کردن درباره احساسات و تعهد مشکل دارند.
از سوی دیگر، سبک دلبستگی ایمن نیز وجود دارد. در این سبک والدین به فرزندان خود آرامش میدهند و در عین حال استقلال آنها را تشویق میکنند.
افراد دارای سبک دلبستگی ایمن به ندرت دچار اضطراب اجتماعی میشوند، عزت نفس بالایی دارند و در پایان، شانس بیشتری برای ایجاد روابط عاشقانه شاد دارند.
غفلت یا سوء استفاده قبلی
افراد بار عاطفی و تجربیات که از رابطههای قبلی دارند را با خود حمل میکنند. روابط قبلی شما بیشتر از آنچه تصور میکنید بر رابطه جدیدتان تاثیر میگذارد.
منظور ما هم روابط صمیمی است که در گذشته داشتید و هم رابطه که با مراقب خود داشتید. اگر در روابط گذشته خود احساس بیمهری، ناخواسته بودن و نادیده گرفته شده داشتید، احتمال اینکه مبتلا به اضطراب رابطه شوید زیاد است.
شما در این حالت انتظار دارید در هر رابطهای که وارد میشوید همان اتفاقات گذشته رخ دهد. فلاش بک به گذشته باعث ایجاد افکار مضطرب در شما میشود.
شما در رابطه فعلی خود به دنبال پرچم های قرمز هستید تا بتوانید قبل از بی توجهی یا سوء استفاده فرار کنید. شما از تکرار تاریخ وحشت دارید. هر چقدر هم که شنیدن آن دردناک است، حقیقت این است که شما به رها شدن عادت کردهاید. این تنها سناریویی است که با آن آشنا هستید، بنابراین جای تعجب نیست که همیشه منتظر آن باشید.
تمایل به تفکر بیش از حد
افراط در خون شماست. شما فقط رابطه خود را تجزیه و تحلیل نمیکنید. شما تقریباً در مورد همه چیز در زندگی به تجزیه و تحلیل میپردازید. مهم نیست که چه چیزی را تجربه میکنید، همیشه انتظار بدترینها را دارید. بدبینی تمام زندگی شما را تحت الشعاع قرار میدهد و به یاد نمیآورید آخرین باری که افکار منفی شما را آزار نمیداد چه زمانی بود.
افراط اندیشی بخشی از شخصیت شماست و البته آن را به روابط عاشقانه خود نیز منتقل میکنید. شما در مورد همه چیز بیش از حد فکر میکنید و بیش از حد نگران هستید، چه رسد به چیزی به این مهمی که بخش بزرگی از زندگیتان را تشکیل میدهد.
مسائل مربوط به عزت نفس
در نهایت، مشکلات مربوط به عزت نفس پایین میتواند یکی از علائم اضطراب رابطه باشد. شما به دلایل مختلفی فکر میکنید که به اندازه کافی خوب نیستید. احساس ارزشمندی شما تحریف شده است. شما فکر میکنید که لایق محبت و توجه کسی نیستید.
در نتیجه، تعجب میکنید که چرا پارتنرتان در کنار شما مانده است. اگر خودتان را جذاب، باهوش، جالب و ارزشمند نمیبینید، چگونه میتوانید از آنها انتظار داشته باشید که در مورد شما چنین فکری کنند؟ شما فرض میکنید که همه شما را از دید خودتان میبینند.
اساساً رابطه ای که با خودتان دارید رابطه با کیفیتی نیست. بنابراین، ایجاد یک رابطه سالم با دیگران غیرممکن است.
چگونه اضطراب رابطه را متوقف کنم؟
اگر می خواهید اضطراب خود را به سالمترین راه ممکن درمان کنید، باید این مراحل را دنبال کنید:
شناسایی علت اصلی
اولین کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید علت این مشکلی که با آن دست و پنجه نرم میکنید چیست.
آیا دلیل آن سبک دلبستگی شماست؟ آیا به خاطر تجربیات عاطفی گذشته شماست؟ آیا دلیل آن پیشگوییهای افراطی شماست؟ یا اینکه دلیل آن اعتماد به نفس پایین شماست؟
تا زمانی که مشکل خود را حل نکنید نمیتوانید اضطراب رابطه را درمان کنید.
هر یک از این دلایل ذکر شده در بالا را تجزیه و تحلیل کنید و ببینید که با کدام یک بیشتر ارتباط دارید. پس از انجام این کار، قبل از هر کاری روی رفع آن مشکل تمرکز کنید.
تمرین مهارتهای ارتباطی
قدم بعدی این است که روی مهارتهای ارتباطی خود کار کنید. ما فقط در مورد یادگیری نحوه صحبت با پارتنرتان به روشی سالم صحبت نمیکنیم.
بلکه در درجه اول شما باید بیاموزید که چگونه با خودتان صحبت کنید. یاد بگیرید که چگونه احساسات خودتان را بپذیرید و مهمتر از همه، یاد بگیرید که چگونه خودتان را به خاطر احساساتی که دارید قضاوت نکنید.
در مرحله بعد باید به پارتنر خود بگویید که چه احساسی دارید. از اینکه مشکل خود را بگویید و در مورد علائم اضطراب رابطه صحبت کنید، خجالت نکشید.
البته لازم نیست که در اولین ملاقات با او در این مورد صحبت کنید. به هر حال این یک موضوع بسیار شخصی است و شما نباید آن را با فردی که به تازگی ملاقات کردهاید در میان بگذارید. با این وجود، اگر در یک رابطه جدی هستید، این موضوعی که باید در مورد آن پارتنرتان صحبت کنید. نترسید، آنها شما را رها نخواهند کرد.
برعکس، وقتی بالاخره بفهمند پشت برخی از الگوهای رفتاری شما چه چیزی نهفته است، آسوده خاطر خواهند شد.
کنترل احساسات
به ندرت کسی می تواند مسئولیت کامل احساسات خود را بر عهده بگیرد و اجازه ندهد احساساتش او را آزار ندهند. باید بدانید ما انسان هستیم نه ربات.
اما باید بیاموزید که چگونه رفتار کنید که احساساتتان شما را کنترل نکنند. شما باید یاد بگیرید چگونه به احساساتی که در این مرحله دارید نگاه کنید.
به عنوان مثال، یک لحظه عصبانیت از پارتنرتان نباید باعث شود که احساس کنید کل رابطه شما بیارزش است. شما نباید اجازه دهید این منفیگرایی بر شما غلبه کند، به صورتی که تمام اتفاقاتی که خارج از رابطه رخ میدهد و خوب است فراموش کنید. بهترین راه برای جلوگیری از اذیت شدن از چیزها مختلف یادگیری ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی یک روش مدیتیشن که به شما کمک میکند تمام حواس خود را آرام کنید.
توجه به شادی خارج از رابطه
رابطه شما باید شما را خوشحال کند، اما نباید تنها منبع شادی شما باشد. بنابراین، اگر بدترین سناریو محقق شود چه؟ آیا به آن یک نفر اجازه میدهی تمام لذت را از زندگیت ببرد؟
تا زمانی که این کار را انجام میدهید، به مبارزه با اضطراب رابطه ادامه خواهید داد. اما، وقتی اهمیت قرار دادن خود را در زندگی خود یاد بگیرید، همه چیز به شدت تغییر خواهد کرد. به همین دلیل است که باید زندگی خود را خارج از روابط عاشقانه خود بسازید. نه، از شریک زندگی خود غافل نشوید، اما فراموش نکنید که شما یک فرد مستقل هستید.
خودتان را برای بدترین سناریو آماده نکنید، اما همیشه مطمئن باشید که اگر رابطه شما شکست خورد، زندگیای دارید که میتوانید به آن بازگردید.
خودتان را دوست داشته باشید
وقتی خودتان را دوست ندارید نمیتوانید انتظار داشته باشید که دیگران شما را دوست داشته باشند. در واقع، حتی اگر تمام عشق این دنیا را از بیرون دریافت کنید، هرگز کافی نخواهد بود. کاری که باید انجام دهید این است که از ارتباط دادن احساس ارزشمندی خود با اعتبار دیگران جلوگیری کنید. شما باید درک کنید که لایق عشق همه، به خصوص عشق خودتان هستید.
مراجعه به روانشناس
اگر به نقطهای رسیده باشید که هیچ کمکی نمیکند؟ خوب، این بدان معنی است که زمان درخواست کمک است.
بله، می توانید از شریک زندگی، دوست یا یکی از اعضای خانواده خود بخواهید که به شما کمک کند. با این وجود، همیشه به خاطر داشته باشید که آنها متخصصان آموزش دیده نیستند. این بدان معنا نیست که آنها نمیخواهند به شما کمک کنند. گاهی اوقات، آنها نمیدانند چگونه این کار را انجام دهند.
بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید که شما را در کل روند بهبودی راهنمایی میکند.
احتمالا برای درمان شما از روش شناختی رفتاری استفاده شود. در این روش روانشناسان به شما یاد میدهند که چگونه افکار، عادات و الگوهای رفتاری خود را تغییر دهید.
چگونه با اضطراب رابطه برخورد کنید؟
مهمترین چیز این است که مشکل خود را جدی بگیرید، اما در عین حال آن را چیزی غیرقابل حل تلقی نکنید. از مشکلی که با آن دست و پنجه نرم می کنید و وخیم بودن موقعیت آگاه باشید، همچنین امیدوار باشید که به اندازه کافی برای مبارزه با آن قوی هستید.
بدترین کاری که در اینجا می توانید انجام دهید این است که از این حقیقت وحشت نکنید. البته شاید گفتن آن آسان باشد، اما باید بدانید شما توانایی مقابله با آن را دارید.
چگونگی معرفی اضطراب رابطه به پارتنر
اگر تصمیم گرفتهاید مشکل خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید، ابتدا باید توضیح دهید که اضطراب رابطه چیست. با آنها در مورد علائم اضطراب رابطه ، علل احتمالی، و مهمتر از همه، در مورد احساسی که در شما ایجاد میکند صحبت کنید.
به آنها بگویید که میدانید قرار گذاشتن با کسی که مضطرب است آسان نیست، اما معتقدید که با هم کارها را حل خواهید کرد. کاملاً صادق باشید، اما فراموش نکنید که به آنها بگویید که شرایط شما به این معنی نیست که کمتر آنها را دوست دارید. البته، فراموش نکنید که قبل از صحبت روی مهارتهای ارتباطی خود کار کنید.
سخن آخر
بدانید که شما تنها نیستید. در واقع، تعداد افرادی که با علائم اضطراب رابطه دست و پنجه نرم میکنند بسیار زیاد است. اما میدانید چه چیزی شما را خاص میکند؟ این واقعیت که شما اعتراف کردهاید که مشکلی دارید و تمایل دارید آن را حل کنید. این اولین و سختترین قدم برای حل این مشکل است.